سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

میم مثل مین , مثل مرگ


میم مثل مین , مثل مرگ

در میان انواع سلاح های جنگی که هنوز هم در جهان معاصر تولید و از طرف ارتش کشورهای درگیر به کار گرفته می شود, مین های زمینی شاید تنها سلاح مرگباری باشد که به وسیله قربانیان خود منفجر می شوند

در میان انواع سلاح‌های جنگی که هنوز هم در جهان معاصر تولید و از طرف ارتش کشورهای درگیر به‌کار گرفته می‌شود، مین‌های زمینی شاید تنها سلاح مرگباری باشد که به وسیله قربانیان خود منفجر می‌شوند. همان قاتلین خاموش یا شیاطین خفته در دل خاک که هرگز خطا نمی‌کنند و مدام قربانی می‌گیرند.

برطبق یافته‌های آماری هم اکنون حدود ۹۰ میلیون مین در جهان کاشته شده که هرساله بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر قربانی صدمات ناشی از انفجار آنها می‌شوند و کودکان بخش مهمی از آن را تشکیل می‌دهند. به گفته معاون پیشگیری سازمان بهزیستی حدود ۱۶ میلیون مین خنثی نشده از دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله در خاک ایران باقی مانده است که در صورت عدم پاکسازی و آموزش لازم در آینده ۱۶ میلیون معلول ناشی از انفجار مین خواهیم داشت. ظاهرا با گذشت قریب به ۱۸ سال از اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد هنوز هم جنگ برای ساکنان مناطق مرزی کشور ادامه داشته است.

هنوز هم خیل عظیمی از کشاورزان یا دامداران و بویژه کودکان، پاها و دستها و چشمان معصوم خود را روی مین جا می‌گذارند. تراژدی غم انگیزی که ظاهرا باید تا پاکسازی کامل اراضی آلوده ۵ استان غربی و جنوبی کشور شاهد آن باشیم.

در سال گذشته میلادی از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۴ آوریل مصادف با ۱۵ فروردین ماه به عنوان روز جهانی مبارزه با مین‌های زمینی نامگذاری شد که در سراسر جهان و از جمله در ایران برای آگاهی و اقدام بین‌المللی کنگره‌ها مراسمی برپا شد. اکنون به بهانه دومین سالروز جهانی مبارزه با مین‌های زمینی قصد داریم وضعیت روند پاکسازی اراضی آلوده و موانع و راهکارهای عملی دستیابی به شعار “جهان و ایران عاری از مین” را مورد بررسی قرار دهیم؛

سازمان ملل و مین زدایی بشردوستانه

در سال ۱۹۸۰ پروتکل مربوط به کنوانسیون سلاح‌های ضدبشری سازمان ملل متحد به طور ویژه به موضوع مین‌های زمینی پرداخته بود اما در سال ۱۹۹۷ به ابتکار کشورهایی چون نرو ژ و کانادا قراردادی موسوم به کنوانسیون اتاوا تهیه شد که تاکنون به امضای بیش از ۱۵۰ کشور جهان رسیده است. به گفته مکس گی لارد، مدیر خدمات اقدام علیه مین سازمان ملل در نخستین روز بین‌المللی آگاهی درباره مین و کمک در اقدام علیه آن “وظیفه حذف مین‌های زمینی بسیار خطیر است و می‌توان طی چند سال و نه چند دهه به آن دست یافت به شرط آنکه کشورهای آلوده به مین هر آنچه را که در توان دارند به‌کار گیرند.”

اگرچه کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد نیز به درستی گفته بود”در جوامع متمدن جایی برای مین‌های زمینی وجود ندارد” اما هیچ‌یک به مسئولیت و نقش قدرت‌های بزرگ جهان که هم‌چنان به تولید و انباشت انواع مین اعم از ضدنفر و ضد تانک و یا پلاستیکی و عروسکی! مبادرت می‌نمایند و حاضر به پیوستن به کنوانسیون ۱۹۹۷ اتاوا نیستند، اشاره‌ای نمی‌نمایند. گفته می‌شود که تولید و تجارت مین در جهان سود سالیانه‌ای بالغ بر حداقل ۳ میلیاد دلار را به جیب کارخانجات اسلحه‌سازی چهار کشور تولید کننده آمریکا، چین، روسیه و هندوستان سرازیر می‌نماید که خود گویای واقعیت تلخی در جهان معاصر است.

از طرفی معمولا پس از خاتمه جنگها و بویژه در شرایطی که دولت‌های درگیر پس از برقراری آتش‌بس، در بین خود قرارداد صلح منعقد می‌نمایند همزمان با مبادله اسرا و تبادل تجهیزات و ادوات جنگی، نقشه‌های مربوط به میادین و اراضی مین‌گذاری شده را در اختیار یکدیگر قرار می‌دهند تا ضمن تسریع در روند پاکسازی اراضی آلوده مانع مرگ و میر و نقص عضو افراد غیرنظامی ساکن در مناطق مرزی یکدیگر شوند.

اما با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و برقراری آتش بس، رژیم بعثی عراق نه تنها تمایلی به امضای پیمان صلح با کشور همسایه خود نداشت، بلکه در مسیر تبادل اسرای جنگی و از جمله پاکسازی مناطق آلوده به مین تا لحظه سقوط خود کارشکنی‌های فراوانی را انجام داد. نهایتا با سرنگونی حکومت صدام حسین در عراق و پس از حدود ۱۷ سال از خاتمه جنگ یادداشت تفاهم و همکاری میان دو کشور به امضا رسید که به موجب تفاهم‌نامه مورخ ۱۴/۹/۱۳۸۴ میان مرکز مین‌زدایی ایران و نمایندگان اعزامی وزارت دفاع عراق مقرر شد “کلیه اسناد و مدارک و نقشه‌های مناطق مین‌گذاری شده دو کشور جمع‌آوری و مبادله گردد.” اما امضای دیرهنگام یادداشت تفاهم مزبور و شرایط حاکم بر کشور همسایه عراق در سال‌های اخیر مانع از آن نشد که مین‌های زمینی- این شیاطین خفته در دل میلیونها هکتار اراضی آلوده در ۵ استان غربی و جنوبی کشور- هزاران قربانی خود را شکار ننمایند.

● پاهایی که روی مین جا می‌مانند

هنوز هیچ‌یک از هموطنان ما خاطره تابناک شهادت شهید مرتضی آوینی و شهید یزدان پناه و صدها رزمنده تخریبچی دوران ۸ سال دفاع مقدس را که با رفتن به روی مین و شهادت خود معبر می‌زدند تا راه بی‌خطر را برای همرزمان خود همواره کنند، از یاد نبرده‌ایم. یکی از رزمندگان گردان تخریب در خاطرات خود می‌نویسد: “در سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی گروه تخریبچی در پشت یک میدان مین زمین‌گیر شدند چون با لو رفتن عملیات و آتش سنگین تیربارهای دشمن دیگر فرصتی برای خنثی‌سازی و معبر زدن نبود. خط باید شکسته می‌شد.

تعدادی از بچه‌ها خود را بر روی مین‌ها انداختند تا مسیر پیشروی نیروها با عبور از روی اجساد آنها مهیا شد... از معبر باز شده که عبور می‌کردیم، بوی فرشته‌ها میدان مین را پر کرده بود.” حال سوال این است که اگر در طول ۸ سال دفاع مقدس نیروهای رزمنده به طور داوطلبانه و به عشق شهادت بر روی مین می‌رفتند تا پیروز میدان نبرد حق علیه باطل گردیم، اکنون چرا با گذشت ۱۸ سال از خاتمه جنگ باید باز هم شاهد به جا ماندن پاها و اعضای بدن هموطنان عزیزمان بر روی مین باشیم؟

برای آگاهی از عمق فاجعه ابتدا به چند مورد از هزاران مورد صدمات ناشی از انفجار انواع مین و سایر تله‌های انفجاری نظری می‌افکنیم تا پس از آن وضعیت روند پاکسازی و موانع و راهکارهای دستیابی به شعار “جهان یا ایران عاری از مین” را مورد بررسی قرار دهیم:

- دو کودک مریوانی به نام‌های برزان رحیمی و محمد در اثر انفجار مین کشته و یک کودک از ناحیه پا به شدت زخمی شد (ایران ۲۷/۱/۸۲.)

- انفجار مین پای یک جوان سردشتی را که مشغول چیدن قارچ بود قطع کرد.‌(ایران ۲/۲/۸۳)

- محمد پورحیدر که در مهران مشغول تعلیف احشام بود، روی مین رفت و در دم جان سپرد. (ایرنا ۱/۷/۸۵)

- سیروان دولتیاری ۲۰ ساله در اثر انفجار مین در سروآباد کشته و چیا عباسی ۱۱ ساله مجروح شد. (کیهان ۱۰/۲/۸۵)

- عین‌الله عبدی از عشایر شهرستان مرزی دهلران در اثر برخورد با مین جان خود را از دست داد. (ایرنا ۹/۷/۸۵)

- یک جوان ایلامی بر اثر انفجار مین دو چشم و یک دست و یک پایش را از دست داد. (خبرگزاری‌ها ۱۵/۱/۸۵)

- یک جوان ۱۸ ساله در روستا‌ی هاوازه بانه در اثر انفجار مین درگذشت.(خبرگزاریها- اردیبهشت ۸۴)

- انفجار مین در اطراف سردشت باعث مرگ رحیم شوکتی و مجروح شدن رحمان شریف‌زاده شد. (خبرگزاری‌ها)

- پسربچه ۱۴ ساله‌ای به نام محمد در روستای سبیان اشنویه دو پا و یک چشم خود را از دست داد. (خبرگزاری‌ها)

انفجار مین در یکی از روستاهای سردشت باعث قطع پای دختربچه‌ای به نام صبری بریادی شد. (خبرگزاری‌ها)

تعداد ۵ کودک در یکی از شهرهای مرزی در یک تله انفجاری گرفتار و جان خود را از دست دادند. (خبرگزاری‌ها)

فردین محمدی ۵ ساله در حین بازی همه انگشتان و چشمانش را در اثر انفجار مین از دست داد. (خبرگزاری‌ها)

احمد اسماعیلی ۱۰ ساله در ایلام یک پا و یک چشمش را از دست داد و ۳ همبازی او نیز شهید شدند. (خبرگزاری‌ها)

سیاوش جهانی نوجوان سردشتی چشم‌های خود را در اثر انفجار مین از دست داد. (خبرگزاری‌ها)

یوسف نظری ۱۲ ساله در روستای دشت اکبر دهلران به علت انفجار مین به شهادت رسید. (خبرگزاری‌ها)

در اردوی راهیان نور در چزابه ۳ دانشجو شهید و ۱۱ دانشجو نیز در برخورد با مین مجروح شدند. (خبرگزاری‌ها)

بررسی‌ها و مطالعات انجام شده نشان می‌دهد روند پاکسازی مناطق آلوده به مین در استان‌های غربی و جنوبی کشور در طی سال‌های گذشته اساسا روندی غیر تخصصی، کند و نامطلوب بوده است که با تصمیمات اخیر دولت نهم و همکاری سازمان‌های دولتی و غیردولتی در شرف بهبود می‌باشد.

● موانع و راهکارهای مین‌زدایی در ایران

علاوه بر عدم دسترسی کافی به نقشه‌های کاشت انواع مین توسط نظامیان رژیم سابق عراق در خاک ایران و این موضوع که بسیاری از مین‌های باقیمانده توسط هواپیما و بدون نقشه در مناطق مرزی ریخته شده، موانع دیگری نیز وجود دارد که روند پاکسازی مناطق آلوده به مین را با دشواری مواجه ساخته است.

جدا از بحث کمبود آموزش و اطلاع‌رسانی به ساکنان نقاط مرزی و تجهیزات مدرن و بودجه مورد نیاز، باید به این واقعیت توجه داشت که مین‌های ضدنفر به دلیل عمر طولانی و وزن سبک در اثر بارش نزولات جوی مرتبا جابه‌جا شده و همواره در کمین قربانیان خود هستند.

به عنوان مثال در ویتنام از سال ۱۹۷۵ میلادی هنوز هم حدود ۵/۳ میلیون مین زمینی باقی مانده که باعث کشته و مجروح شدن مردم می‌گردد. بنابراین روند مین زدایی اساسا روندی زمان‌بر و پرهزینه می‌باشد.

از طرفی دیگر پس از سپردن مسئولیت خطیر و تخصصی پاکسازی اراضی آلوده به مین از وزارت کشور به وزارت دفاع معاون وزارتخانه مذکور صراحتا گفته بود: “روندی که پیش از این در ارتباط با پاکسازی مناطق آلوده دنبال می‌شد نزدیک به یک قرن طول می‌کشید!” از طرفی در شرایطی که موسوی لاری (وزیر کشور کابینه اصلاحات) از یک مدت ۴۰-۵۰ ساله برای پاکسازی خبر می‌داد اکنون مصطفی محمدنجار، وزیر دفاع نوید زمان بندی ۵ ساله را داده است که بسیار خوشبینانه به نظر می‌رسد.

اما ایوب فرج‌نیا، مسئول امور مصدومین مرکز مین‌زدایی کشور می‌گوید “میادین مین در استان‌های غربی کشور عموما در مناطق باز واقع شده‌اند و فاقد موانعی چون سیم خاردار و علامت‌گذاری هستند.”‌ مسئولین آموزش هم می‌گویند ما فقط می‌توانیم به ساکنان مناطق مرزی آلوده به مین بگوییم که “نزدیک نشوید! جلو نروید! دست نزنید! دور بمانید تا زنده بمانید!”

دکتر فلاحت‌پیشه نماینده مجلس می‌گوید:‌”وعده دادیم که زمان پاکسازی زمین‌های آلوده به مین را از ۴۰ سال به ۵ سال برسانیم اما به علت مشخص نکردن بودجه لازم این وعده عملیاتی نشد که با این شرایط همچنان با معضل مین و خسارت‌های ناشی از آن مواجه خواهیم بود.”

عادل آذر، دیگر نماینده مجلس هم عقیده دارد:‌”اگر کسی در حریم مرزها در اثر انفجار مین بمیرد شهید است حتی اگر چوپان گله باشد و یا اگر عضوی از بدنش را از دست بدهد جانباز است و باید از همان مزایای جانبازان دفاع مقدس بهره‌مند باشند اما متاسفانه به آنها به عنوان قاچاقچی نگاه می‌کنند!”

احمدرضا سروش عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی به استناد آمارهای موجود می‌گوید “انفجار مین تنها در ۴/۰ درصد در هنگام قاچاق روی داده و به خاطر این درصد ناچیز نباید دیگران را از خدمات محروم کرد.”

در همین ارتباط احمد صفری عضو کمیسیون ماده ۲ استانداری کرمانشاه عقیده دارد که “در حال حاضر گروهی از قربانیان مین به عنوان فوت یا معلول عادی به کمیته امداد امام(ره) ارجاع می‌شوند و پس از چند ماه نیز مستمری آنها قطع می‌شود با این توجیه که مثلا ۳۰ راس دام یا ۲ هکتار زمین دارند!”

حال بگذریم از این پیشنهاد داهیانه سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا که در بهمن ماه ۸۳ گفته بود “قرار است به عنوان یکی از راه‌های مقابله با قاچاق کالا در کشور اقدام به کاشت مین شود!!!” و اما راهکارهای عملی برای مین‌زدایی از اراضی آلوده کشور به طور خلاصه به شرح زیر است:

۱) استفاده از گردان‌های رزمی و مهندسی نیروهای مسلح و رزمندگان تخریبچی که مهارت و تجربه گران‌قیمتی را در خلال سال‌های دفاع مقدس کسب نموده و همچنان آماده ایثار و همکاری می‌باشند.

۲) تسریع در امر آموزش و آگاهی ساکنان روستاهای نقاط مرزی جهت آشنایی با مین و خطرات ناشی از برخورد با آن.

۳) تخصیص بودجه و اعتبارات کافی جهت خرید تجهیزات مدرن به منظور تسریع در امر پاکسازی و کشف و انهدام انواع مین و مهمات باقیمانده در مناطق مسکونی استان‌های غربی و جنوبی کشور

۴) به‌کارگیری تخصص وتوانایی فنی و مهندسی شرکت‌های خصوصی وآمادگی سازمان‌های دولتی و غیردولتی برای تسریع در امر آموزش و رسیدگی به مصدومان مین.

۵) برنامه‌ریزی اصولی و رسیدگی به وضعیت معیشتی خانواده‌هایی که در اثر انفجار مین در سال‌های اخیر نان‌آور خود را از دست داده و با مشکلات اقتصادی عدیده‌ای مواجه شده‌اند.

به نظر می‌رسد برای پاکسازی کامل مناطق آلوده به مین در کشور قبل از هرگونه طرح و نقش و بودجه و غیره نیازمند عزم ملی و اراده جمعی در بین مسئولین و مردم می‌باشیم تا ساکنان این مناطق نیز بتوانند به مانند ساکنان شهرهای دور از مرزها به آرامش دست یافته و بدون ترس از این قاتلین خفته به فعالیت‌های کشاورزی و دامی و روال زندگی عادی در خانه و کاشانه خود دست یابند. آری، شعار “ایرانی عاری از مین”‌آرمانی دست یافتنی است،‌اگر بخواهیم!

حسین یوسفیان