چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
دست از مسابقه برداریم
تایپوگرافی در ایران از جمله حوزههایی میباشد كه با وجود قدمت نه چندان دور خود به دلیل نبودن مأخذ و مرجع مناسب چالشهای بسیاری را در بین طراحان و گرافیستهای ایرانی به وجود آورده است كه در این میان عدم توجه به ساختار خط فارسی كه ذاتا نگرش جدایی را از زبان لاتین میطلبد بروز یافته است.
● اساسا تایپوگرافی به چه معناست؟
هر تلاشی كه توسط یك طراح گرافیك یا هر كس دیگری صورت گیرد تا به حروف وجه تصویری ببخشد تایپوگرافی محسوب میشود و این تصویر بخشی ممكن است شكل روایی داشته و یا كاملاً فرمالیستی باشد. در تایپوگرافی روایی تأكید برمعناست، اما در نوع فرمالیستی آن روابط بصری كه بین فرمها برقرار میشود اهمیت دارند. در واقع در این تلاش علاوه بر آنكه اطلاع رسانی توسط نوشتهها صورت می گیرد، معنایی دیگر را هم میتوان از آن درك كرد. تایپوگرافی همراه با گرافیك به وجود آمده است و شیوه روایی آن هم بیش تر در دوره مدرن تایپوگرافی مطرح بود و حالا این شیوه به آرامی تغییر كرده است. كلمه (Type) یعنی الگو، نمونه و چیزی كه قابل تكرار باشد. از این منظر به خوشنویسی نمی شود تایپوگرافی گفت چون هرچه قدر هم كه خط ها خوش باشد و دقیق، باز با هم فرق دارند. ولی تایپ قابل تكرار است و تایپوگرافی با این الگوهای قابل تكرار سرو كار دارد.
● شما معضل تایپوگرافی با خط فارسی را در كجا میبینید؟
▪ همان طوری كه گفتم تایپوگرافی از دو كلمه تایپ و گرافیك شكل گرفته است و در مقوله تایپ با خط فارسی گرفتاری زیادی وجود دارد. خط فارسی و خوشنویسی فارسی مبتنی بر بداهه سازی است. به همان شكل كه آواز، موسیقی، معماری و و البته یك چارچوب كلی دارند ولی درهنگام اجرا اتفاقهای زیادی میافتد.
وقتی ما تایپ را كه حروف طراحی شده كاملا رسمی است و از ضروریات گرافیك و نشریات در دنیای مدرن است، برای خود قطعی فرض میكنیم، مشكل به وجود میآید. البته این به خودی خود اشكالی ندارد اما باید توجه كنیم اینكه حروف فارسی در قالبهای حروف لاتین در ایران ( و به طور كلی مصرف كنندگان رسم الخط فارسی) استفاده میشوند، قطعیت ندارد و امكان به وجود آمدن شكل دیگری منتفی نیست.
ما باید راههای جدیدی پیدا كنیم كه بشود با فونت فارسی كار كرد. ممكن است یكی از راهها این باشد كه ما تعداد زیادی تایپ داشته باشیم. مثلاً برای یك حرف بیش از یكنوع آن طراحی كرده باشیم. البته این كار زحمت زیادی دارد و با توجه به سرعتی كه دنیا دارد، ما كندتر پیش میرویم ولی ما با این كار خط فارسی را از ابتذال و زوال نجات میدهیم به نظر من ورود حروف چاپی به ایران همراه با یك اشتباه بوده است و كسی نیامده درباره این اشتباه تحقیق كند. تا قبل از آن كه حروف سربی به شیوه كنونی آن وارد ایران شود، كسی چنین تصوری درباره خط فارسی نداشت كه مثلا در كلمه «فرهنگ»، «فر» آن از چسبیدن دو حرف مجزای «ف» و «ر» درست میشود و بعد دیگر حروف به همان صورت مجزا به آن اضافه میشوند.
در واقع حروف سربی بودند كه تصور جدا بودن حروف را به همراه آوردند مفردات و تركیبات وجود دارد اما اگر شما میخواستید تصور كنید كه نوع دیگری از حرف وسط «ن» هم میتوانست وجود داشته باشد، ناممكن بود.در تكثیر حروف انگلیسی به دلیل جدا بودن حروف از هم این كار امكان پذیر بود ولی در خط فارسی به ناچار از تعداد فرمهای دیگر حروف كم كردند.
سرمشقهای قدیمی را اگر نگاه كنید میبینید برای هر حرف به تعداد حروف دیگر فرم وجود دارد اما با حروف سربی كه نمیتوان بینهایت حرف داشت. مثلاً برای چاپ انجیلی كه به فارسی میخواستند درآورند، ضخامت ثابتی را برای Baseline طراحی كردند طوری كه هر حرف همیشه یك جور به حروف دیگر بچسبد. اینها وقایعی است كه اتفاق افتاده و وحی منزل نیست كه ما نتوانیم آنها را عوض كنیم. وقتی از بیش تر طراحان ایرانی سئوال میكنید كه چرا با خط فارسی كار نمیكنید، میگویند چون خط فارسی گرفتاری دارد. مگرچه كسی قرار هست كه بیاید و این گرفتاریها را حل كند!؟
● به نظر شما تایپوگرافی در روزنامهها چه مسایلی را دارد و در صفحهآرایی چگونه است؟
▪ در روزنامهها به همان دلیل مجزا كردن حروف توسط حروف سربی، بلوكهای جدا از هم و فضاهای قابل تعریف داریم. حالا سئوال من این است كه چرا این طوری باید باید باشد؟ چون ماشین گفته است پس یا باید ماشین را عوض كرد و یا باید بنشینم و فونت طراحی كنیم. حتی یك خوشنویس هم این فضای اشتباه را قبول كرده و آن را رسمیتر میشناسد و این عجیب است.
عربها كاراكترهای طراحی كردهاند كه مجزا از حروف خود تركیب تایپ میكند. حتی تایپ فیس هایی كه در ایران طراحی شده بیش از آنكه به خط فارسی كمك كرده باشد در جهت تخریب خط فارسی بوده است. درمقوله صفحه آرایی اساسیترین كاری كه تایپ راقوی میكند ( TEXT) خوب است. چون اگر تكس خوب باشد ما می توانیم تایپوگرافی غیر متعارف داشته باشیم. ولی نمیتوان تكس غیرمتعارف داشت. در ایران همه آنهایی كه (Type Face) خواستند طراحی كنند، تیتر طراحی كردند. چون این كارها زحمت دارد و كسی حاضر نیست زحمت بكشد.
● آیا مورد مصرف تایپوگرافی در روزنامه، مجله و كتاب به یك شكل است؟
▪ موارد مصرف تایپوگرافی دو بخش دارد: یك بخش حرفهای آن است و بخش دیگر مربوط به تایپ و مصرف كاربردی آن است. ما بخش اول را كه باید در آن فونت طراحی شود و به اجرا درآید آن هم به صورت پیچیده وحرفهای نداریم. مثلاً حتی كتابهای درسی بچهها و روزنامهها بدون هیچ اسلوبی تایپوگرافی میشود. با تیتر كه در روزنامه نباید بازی شود.
بلكه یك تایپ خارقالعاده باید برای آن طراحی كرد و اساس روزنامهها را باید از این مقوله جدا دانست. شاید راحتتر آن باشد كه ما تایپوگرافی را در مجلات وكتابها كه با سرعت كمتری چاپ میشوند، در نظر بگیریم، حتی اینكه چه تایپ فیسی را برای مفهوم فلان كتاب طراحی كنیم و در نظر بگیریم، مهم است. به طور مثال حتی اگر یك فرانسوی بخواهد یك كتاب مذهبی Layoot كند به surce آن كه كتب مذهبی است رجوع میكند ما به دلیل همان تبعیت تقلیدوار از طراحی صفحات لاتین دچار مشكل شدهایم.
● شما به عنوان آغازگر تایپوگرافی در ایران آن هم با توجه به حفظ خط فارسی چه مشكلاتی راپشت سرگذاشتهاید؟
▪ من از ده سال گذشته هیچ تایپی را از ماشین قبول نكردم. چون این اشتباه بود و متأسفانه جا افتاده است، حتی طراحان درجه یك ایرانی، چشمشان این غلط را پذیرفته است. وقتی حروف را جابهجا می كنید تازه متوجه میشوید. درست متنی كردن این شكل از حروف كاملا اكتسابی است، آن روزها تازگی داشت ولی حالا اگر كتابی را پیدا كردید كه تایپوگرافی نشده است تعجب نكنید! به نظر من ده سال فرصت كمی بوده تا پدیدهای جایگزین قبلی شود.
من از همان ابتدا برای خودم یك پروژه تعریف كردم. اینكه میخواهم روی خط فارسی كار كنم و هنوز هم دارم ادامه میدهم اما درهر كار تازهای كه قبلا تجربه نشده و میخواهد انجام شود، آدمهای بزرگی با شما مخالفت میكنند. از طرفی درپژوهشهایی كه دراین سالها انجام دادم تنها رفتارهایی كه نقاشان دوره مكتب سقاخانهای درایران ارایه داده بودند و اینها پشتوانههای تصویری من بود به من كمك كرد. یك طراح بسیار مهجوری هم بود به نام بهزاد گلپایگانی كه من توانستم به او رجوع كنم.
میتوانم بگویم اولین تایپوگرافی را در آثار او دیدم. او تنها طراحی بود كه درایران به طور مستقیم و قطعی بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تایپوگرافی كرده والبته این جست و جوها هم پیوسته نبوده است و چون منبعی نبوده كه من خود را با آن بسنجم همیشه ترس این را هم داشتم كه بعدها به كارهایم استناد شود.معضلی هم كه پیش آمد این بود كه مثل هر كار تازهای یكسری بدون داشتن پیشینه فكری از آن حوزه شروع به تقلید كردند و حالا كتابهای جدید را كه میخواهم طراحی كنم دیگر برایم جالب نیست و به نظر مسخره میآید. چون بیش از حد انجام نشده است.
● آیا این ریشه در تكرار پذیری در تایپوگرافی كه شما در ابتدای گفتگو اشاره كردید ندارد؟
▪ ببینید الان یك جور بخصوص آن بسیار زیاد انجام میشود. در واقع تایپوگرافی اتفاق نمیافتد. یك نوع از تایپوگرافی دارد مدام تكرار میشود. هنر مثل رفتارهای شخصی انسان است. چطور ممكن است در بین مثلا سی تا گرافیست تنها یك رفتار با خط فارسی شكل بگیرد. این امكان عقلی ندارد پس همه دارند از یك نوع بخصوص تقلید میكنند. در خط لاتین تعداد زیادی هم از آنها تقلید میكنند اما در ایران كارهای بسیاری از طراحان از یكدیگر قابل تشخیص نیست.
● مگر نمیشود آموزش داد؟
▪ چرا ما اصلا باید واحدهای بسیار قوی و مستقل برای برای شناخت خط فارسی و تایپوگرافی با یك اسلوب جدید پایهگذاری كنیم. ولی متأسفانه در شرایطی كه برای تغییر یك ماده درسی باید هزاران لابیرنت تو در تو را طی كرد، این مشكل بزرگی است. امروز در دنیا گرافیك را تایپ و image معنی میكنند. ولی بیش تر گرفتاری ما هم در مدرسههاست و به تایپوگرافی بیتوجهی میشود. در كلاسها میگویند این الف، این هم ب. اینها را بچسبانید به هم، میشود «آب». این اشتباهترین راه طراحی فونت فارسی است. طراح ایرانی باید تركیب طراحی كند و آزادانه ببیند كدامشان قابل تبدیل به هم هستند.
حتی با یك تغییر جزیی. این طوری میشود به نمونههای شبیه به هم در تایپ برسیم. نه آنكه به طور مجزا درخلاء طراحی كنیم و بخواهیم آنها را به هم بچسبانیم. مثل چیزی كه الان هست و بسیار متأثر از طراحیهای لاتین میباشد. ما باید برای حروف فارسی راهی پیدا كنیم نه آنكه طوطی وار باشیم و ندانیم چه میكنیم. خود من وقتی یك متن یا تیتری را میخواهم طراحی كنم همه اجزای آن را از ابتدا كنار هم میچینم و این خلاف كار دیجیتال است. چون همه كاری كه دیجیتال انجام می دهد این است كه بشود آن را با كامپیوتر اجرا نمود. البته همیشه این اتفاق نمیافتد اما تایپ لاتین به دنبال ارایه الگو و تكرارپذیری آن است و ما الزاما مجبور به رعایت آن نیستیم.
این موضوع تا حدی حتی به مسایل جهان بینی هنرمندان ایرانی مرتبط است. زیرا یك موضوع تكنیكال نیست. ضرورت تكنولوژی یك چیز میگوید و حفظ ارزشهای بصری و نوشتاری فارسی یك چیز دیگر. ما اگر نگران عقب ماندن از تكنولوژی غربی هستیم كه برای خط و نوشتار خودش راه حلهای بسیار خوبی پیدا كرده و ابدا هم به فكر ما نیست ( و این طبیعی است) نمیتوانیم راه حل مناسبی برای خط فارسی پیدا كنیم. ما میبایست دست از مسابقه برداریم و دوباره همه چیز را ارزیابی كنیم و از نو به طراحی بپردازیم. این تنها راه حل است. مشكلات بیشماری در مقابل ماست اما من بسیار امیدوارم.
محمود امیرینیا
گفت و گو با رضا عابدینی ؛ گرافیست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست