چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

قطار عمر


قطار عمر

دوباره از لب دیوار من بهار گذشت
بهار خسته و دلخون و داغدار گذشت

اگرچه سوت کشید از هزار فرسنگی
دوباره آمد و خالی‌ترین قطار گذشت

دوباره از لب دیوار من بهار گذشت

بهار خسته و دلخون و داغدار گذشت

اگرچه سوت کشید از هزار فرسنگی

دوباره آمد و خالی‌ترین قطار گذشت

قطار عمر چه سنگین از این پل غفلت

تو خواب بودی و روزی هزار بار گذشت

چه تلخ بر همه تاق‌ها و تاقچه‌ها

چه بد بر آینه‌های پراز غبار گذشت

من و بنفشه در این فصل سرد هم دردیم

که عمر کوته او هم در انتظار گذشت

اثرنماند ز تقویم کهنه پیرار

سبوی پیر شکست و خمار پار گذشت

گناه من لب آلوده بود و چون انگور

تمام زندگی ام بر فراز دار گذشت

...واز مقابل چشمان باز سربازان

بهار آمد و از سیم خاردار گذشت

سعید بیابانکی