سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
وداع با سیاستمدار حبیب
«من رفتنیام و آفتاب عمرم لب بام است. دیری نخواهد پایید که دیگر نیستم. من برای قبر، برزخ و قیامت جواب میخواهم» او بالاخره رفت؛ مردی که این جملات را اخیرا بر زبان آورده بود، دیگر در میان ما نیست؛ مردی که نامش حبیبا... عسگراولادی بود. مبارز باسابقه دوران انقلاب روز گذشته بعد از یک دوره بیماری درگذشت. او مردی بود که ریشه در انقلاب و سالهای پس از آن داشت؛ نامهربانیها دید چنانکه چندی پیش گفته بود «امام یکبار به من فرمودند فلانی اگر از در بیرونت کردند از پنجره وارد شو، اگر از پنجره بیرونت کردند از روزنه وارد شو، گفتند که شما مثل ریگ ته جوی میمانید و برای تصفیه آب لازمید باید شما سعی کنید که آلودگیهای آب را بگیرید گرچه این آلودگیها چهرههای خودتان را بپوشاند.» او این گفته امام را سرمشق قرار داد و در تمام حیات سیاسی و غیرسیاسی خود سعی کرد با منتقدان رفتاری اعتدالی داشته باشد که همین ویژگی او را بزرگ هر مجلسی کرد. در اواخر حیات حبیبا... عسگراولادی شرایط به گونهای پیش رفت که مرد اعتدال اردوگاه اصولگرایی مسیر خود را واضح تر برای همگان تبیین کرد که همین موضوع به مذاق برخی همسایگان او در اردوگاه خوش نیامد اما استحکام در عقیده موضوعی نبود که حبیبا... آن را ارزان بفروشد لذا مقاومت کرد و حتی مدتی سکوت را ترجیح داد تا هم طیفیهای او و اصلاحطلبان به خوبی پی به نیت خیرخواهانه او ببرند. اسدا... عسگراولادی در حالی به دیار باقی شتافت که سالها نقش یک میانجیگر را در چالشهای سیاسی ایفا کرد و به نوعی ریش سفید جریان راست شد.
او خود را تنها مختص به جریان راست یا اصولگرایی نمیدانست بلکه همانند بزرگانی مانند آیتا... هاشمیرفسنجانی و ناطق نوری و... منافع و مصالح کشور را در صلح و همکاری دو جناح میدید و در این مسیر تلاش میکرد. با اصلاحطلبانی چون ابراهیم اصغرزاده، الیاس حضرتی، محمدجواد حقشناس، سعید لیلاز، رضا نوروززاده، مسعود سلطانیفر و اسماعیل دوستی از یک سو درباره آنچه بعد از انتخابات ۸۸ رخ داد به گفتوگویی مکتوب پرداخت و از سوی دیگر با مدیرمسئول روزنامه کیهان در دفاع از آیتا... هاشمیرفسنجانی ابتدا به نامهنگاری پرداخت و کمی بعد از شبکه اول سیما روبهروی او نشست و از اعتقاداتش درباره آنچه بعد از انتخابات رخ داد سخن گفت. این پایان گفتوگوهای «حبیبا...» نبود، چه آنکه بعد از اتفاقات جلسه استیضاح وزیر کار، باز هم دست به قلم شد و برای احمدینژاد نامه نوشت و او را به حرکت در خط وحدت دعوت کرد. عسگراولادی اگر چه مرد بازار بود اما در آن طیف حضور داشت که مرام و منش آنها سالهاست به نمادی از مردانگی تبدیل شده است.
● موتلفه و حضور در زندان
در اواسط دهه ۳۰، حبیبا... و دوستانش به فکر تشکیل یک هیات افتادند که در مورد چنین روایت کرده بود: «ما به این نتیجه رسیدیم که در این مساجد یا هیاتها نمیتوانیم اقناع شویم، پس بیاییم خودمان یک هیات درست کنیم. دور هم نشستیم و یک هیات تاسیس کردیم که قاری و مداح از خودمان بود و گوینده هم از خودمان. این هیات بعدها تبدیل به یکی از هستههای اصلی هیاتهای موتلفه اسلامی شد. در کنار مباحث دینی که در این هیات مطرح میشد، از سیاست نیز سخن گفته میشد و بیشتر به اختلافات مصدق و کاشانی و کودتای ۲۸ مرداد پرداخته میشد تا آنکه آنها با امام خمینی(ره) آشنا شدند. کمی که از کار هیات گذشت اعضای آن به فکر ایجاد خیریهای برای کمک به محرومان افتاد و پشتیبان این حرکت شرکتی به نام موید شد.
بعد از مدتی ۱۸ نماینده از این هیات خدمت «حاج آقا روحا...» رسیدند و گفتوگوها و جلسات با امام خمینی(ره) آغاز شد، هدف آنها حرکت در راستای اسلام و کمک به اسلام بود و در این گفتوگوها دریچهای جدید از اسلام سیاسی به روی آنها گشوده شد؛ دریچهای که موجب ارتباط تنگاتنگ این هیات با امام راحل، آغاز مبارزات این هیات و تشکیل هیات موتلفه اسلامی شد، او همچنین از سال ۱۳۴۱ به عنوان نماینده رسمی امام خمینی در بازار تهران برای جمعآوری وجوهات منصوب شد. عسگراولادی در جریان حرکت مسلحانه موتلفه اسامی به همراه شهید مهدی عراقی، شهید صادق امانی، شهید محمد بخارایی، شهید نیکنژاد، شهید هرندی و... دستگیر و حدود ۱۳ سال را در زندان گذراند تا در سال ۱۳۵۵ از زندان آزاد شد و در فاصله دو سال مانده تا پیروزی انقلاب، مبارزات خود را شدت بخشید و در نهایت به امام در نوفل لوشاتو پیوست. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره)، ستاد مبارزه با رباخواری را به او سپرد و سپس عسگراولادی عهدهدار نمایندگی امام در کمیته امداد شد و تا سالها این مسئولیت را برعهده داشت.
نمایندگی مجلس، عضویت در هیات منصفه مطبوعات، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رهبری از دیگر سمتهایی بوده که عسگراولادی در سالهای بعد از انقلاب عهدهدار بوده است. اما یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین پستهای عسگراولادی در دوران بعد از انقلاب، دوران وزارت او در وزارت بازرگانی بود؛ وزارتی که از دولت شهید رجایی آغاز شد و در دولت میرحسین موسوی با استعفا پایان یافت. عسگراولادی دوران وزارت خود در دولت شهید رجایی را بهترین دوران وزارت خود میداند و علت آن را اختیاراتی میدانست که شهید رجایی و باهنر به او دادند.
● نامهنگاری، سنت عسگراولادی
حبیبا... عسگراولادی در ماههای اخیر مشغول نامهنگاری با هفت اصلاحطلب درباره حوادث بعد از انتخابات بود، نامهنگاریهایی که در سالهای پیش نیز مشابه آن وجود داشت که مشهورترین این نامهنگاریها، نامههایی است که بین او به عنوان دبیرکل وقت حزب موتلفه و سیدمحمدرضا خاتمی رد و بدل شد، نامههایی که آنگونه که خود روایت میکرد با استقبال مقام معظم رهبری در دیداری خصوصی نیز همراه شد.
● دولت اصلاحات و حبیب
بعد از انتخاب سیدمحمدخاتمی به عنوان رئیسجمهور، حزب موتلفه اسلامی از نخستین تشکلهای سیاسی بود که به خاتمی تبریک گفت و شکست کاندیدای خود یعنی ناطق نوری را پذیرفت. گرچه موتلفه در آن زمان به عنوان جدیترین منتقد دولت شناخته میشد، اما با این حال عسگراولادی به عنوان دبیرکل تلاش میکرد مشی میانهروی را در پیش بگیرد هرچند گاهی اوقات، انتقاداتی صریح از خاتمی مطرح میکرد و از او میخواست که رئیسجمهور همه باشد نه یک گروه خاص و به انتقاد از عملکرد اقتصادی او میپرداخت.
● انصاف؛ شاه بیت عملکرد و گفتار حبیب خدا
مرحوم عسگراولادی طی ماههای پایانی دولت احمدینژاد، مواضع متفاوتی در مورد حوادث سال ۸۸ داشت. وی ضمن «برادر» خطاب کردن میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفت که آنها «فتنهساز نیستند»، او با وجود «انتقاد اعضای شورای مرکزی حزب» خود، بار «دیگر» بر این موضع خود پافشاری کرد. حبیبا... عسگراولادی با اشاره به اظهارات اخیرش در ارتباط با آقایان موسوی و کروبی اعلام کرد که «اگر اظهارات او برای حزب مؤتلفه اسلامی مشکلساز شده، حاضر است از این حزب برود، اما اظهاراتش بر اساس یک وظیفه الهی مطرح شده و خواسته که قبل از مرگ به وظیفهاش عمل کند و ناگفتههای باقیمانده را بگوید.» این سخنان یک روز پس از آن بیان شد که احمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران، با انتقاد از اظهارات حبیبا... عسگراولادی گفت که «تطهیر سران فتنه» و «تخفیف جرم» آنها دارد به یک جریان تبدیل میشود و افزوده بود که «این خیلی گزنده است که کسی بگوید آنها سران فتنه نبودند».
به گفته سیاسیون هر دو طیف سیاسی کشور عسگراولادی از منصفترین سیاستمداران ایران بود و چه اصولگرایان و چه اصلاحطلبان هر آنچه او میگفت را میپذیرفتند. عسگراولادی نمادی از تلاش قابل احترام در اردوگاه اصولگرایی برای حرکت در جاده انصاف و پرهیز از تندروی بود. عسگراولادی اکنون باید نماد اعتدال در جریان اصولگرایی باشد و با رفتن او از جمع سیاسیون نباید درسهایی که او داد، فراموش شود؛ مردی که محبوب همه و بالاتر از آن محبوب خدا بود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست