پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مستخدم ماشینی


مستخدم ماشینی

تحلیلی بر مستخدم ماشینی اثر هارولد پینتر

جهانی که پینتر در "مستخدم ماشینی" خلق می‌کند یادآور فضای داستان‌های کافکا و بعضن آثار سورئال است و منطق نمایش نیز، منطقی درونی و غیرقابل تطبیق با واقعیت‌های جهان بیرون است.

نمایشنامه‌ " مستخدم ماشینی " ، داستان دو قاتل حرفه ای که توسط سازمانی نا شناخته اجیر می شوند تا قربانیان ناشناسی را بکشند غافل از آنکه ماموریت آخر آنها قتل خودشان است .

از دیگر ویزگی‌های غالب این نمایشنامه‌ ترسی است که از نیروهای مرموز و ناشناخته در زندگی روزمره آدمیان پدید می آمد.

که در اکثر نمایشنامه‌های "هارولد پینتر"، تهدیدهای ناشناخته و ترس از مرگ و نیستی، بر زندگی پرسوناژها سایه انداخته است؛ گاه خطر به‌طور مجسم وارد زندگی شخیصت‌های نمایش می‌شود و آن‌را به مرز نابودی می‌کشاند و گاه مانند این نمایشنامه خطر به شکلی مبهم در فضا چرخ می‌خورد بدون آن‌که حضوری واقعی داشته باشد .

به هر حال این احساس خطر، چه‌ به‌صورت مجسم و چه به صورت خیالی، شخصیت‌های این نمایش‌نامه را وا می‌دارد که در واکنش به آن، رو در روی یکدیگر قرار گیرند و تنش‌های خانوادگی و شغلی و فروپاشی‌های روانی آن‌ها از تبعات همین احساس خطر است.در مستخدم ماشینی موقعیتهای روزمره به تدریج حال و هوایی اسرارآمیز و رعب انگیز به خود میگیرند، حوادث با انگیزه هایی مبهم ، نامعلوم و بدون توضیح اتفاق می افتند و پس زمینه آنها باز نمی شود.

همه چیز در آغاز با مزه و به نحو دلپذیری مبهم است اما به تدریج هنگامی که شخصیتها با وضع نامساعدی روبرو می شوند ، حال و هوایی اضطراب آور ، رقت انگیز یا بیمناک آن دو را در برمیگیرد و میکوشند تا خود را از خطری ناشناس و نامشخص که در بیرون یا درون خانه اتفاق می افتد رها سازند . ا ضطراب شخصیتها گاه با ایجاد فضایی آمیخته با رگه‌های رقیق طنزی چند پهلو اما عمیق ، تاثیری فراموش ناشدنی بر ذهن باقی می گذارد‌.

یکی دیگر از مولفه های این اثر که با آن مواجه هستیم این است که هرکس به فراخور پیش‌فرض‌ها و نوع نگاهی که به جهان پیرامون و به‌طور اخص واقعه‌ی اتفاق افتاده در نمایش دارد، برداشت متفاوتی از متن و نمایش خواهد داشت و به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان یک حکم کلی صادر کرد.

دیگر ویژگی این نمایشنامه امکانات بیانی ودراماتیک مکث است که ارزش ویژه ای به چیزی نگفتن می بخشد و در دل خویش کاراکترهایی را پرورش داده که مقصود خویش را از طریق سکوت عرضه می کنند."سکوت" ویژگی بارز نمایش‌نامه‌مستخدم ماشینی است. گاه این سکوت نه در بی‌کلامی که در سر ریز واژه‌ها نمود پیدا می‌کند و مملو از کلمات و اصوات است.

شخصیت‌های این نمایش پیوسته به میان حرف هم می‌پرند ،آن‌ها برای "پاسخ‌دادن" می‌شنوند نه برای "فهمیدن".

دیالوگ در این اثربه جای آنکه منظور افراد را به یکدیگر منتقل کند بیشتر وسیله ای است تا در بطن خویش نوعی هراس و تردید و در ابعادی وسیعتر معناباختگی را ادا کند .

اما این معنا باختگی آنقدر در لایه های زیرین کلمات قرار دارد که تنها در فاصله‌ی سکوتها و مکثها خود را به سطح می‌رساند و خودنمایی می کند.مارتین اسلین یکی از مهمترین تئوریسین‌های تئاتر ابزورد از ریتم موزونی که در آثار پینتر توسط سکوت حاصل می‌شود با عنوان"باله کلام" یاد کرده است .

در انتهای نمایش شاهد هستیم "گاس" که قاعدتن باید برای اجرای نقشه‌ی قتل مهیا شود و با "بن" آن‌را تمرین کرده است، ناگهان به‌طور غافل‌گیرکننده‌ای خلع‌سلاح شده و خسته و ژولیده وارد صحنه می‌شود و آن‌طور که مفسران آثار پینتر نوشته‌اند، این‌بار "عامل تهدید" خود در مقابل تهدید، آسیب‌پذیراست و در هاله‌ای از تهدید قرار می‌گیرد....