شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تعریف تهیه کنندگی مخدوش شده است


تعریف تهیه کنندگی مخدوش شده است

تهیه کنندگی مانند همه حرفه های دیگر تعریف مشخصی دارد درست است که ما عادت داریم از هرچیزی تعریف جدید خودمان را ارایه دهیم ولی این حرفه وارداتی است, از اول مال ما نبوده و قبل از این در دنیا تعریف شده است

تهیه‌کنندگی مانند همه حرفه‌های دیگر تعریف مشخصی دارد. درست است که ما عادت داریم از هرچیزی تعریف جدید خودمان را ارایه ‌دهیم ولی این حرفه وارداتی است، از اول مال ما نبوده و قبل از این در دنیا تعریف شده است. سینما این روزها آنقدر درگیر مشکلات مختلف است که جایی برای این نمی‌ماند تا بخواهیم بررسی کنیم تهیه‌کننده کیست؟ کارگردان کیست؟ آیا کسی می‌تواند تهیه‌کننده کارگردان باشد؟ من فکر نمی‌کنم کسی در این حرفه باشد که این قضایا را نشناسد. آیا این آدرس غلط نیست که ما به همدیگر می‌دهیم؟

من مدت‌هاست نه در حرفه تهیه‌کنندگی فعالیت می‌کنم و نه امکان فعالیت را مساعد می‌بینم. بعد از «راه آبی ابریشم» کاری انجام نداده‌ام و با وجود اینکه ۳۸ سال از سابقه کارم در تلویزیون می‌گذرد اما طی هفت، هشت سال گذشته هیچ کاری نکرده‌ام. زیرا تعریف تهیه‌کننده مخدوش شده است. تهیه‌کننده به حساب‌دار تبدیل شده. این با آن چیزی که به ما یاد داده‌اند خیلی متفاوت است. بحث اصلی این است که توقعاتی در این حرفه به‌وجود آمده و این توقعات بسیار غلط است. در تلویزیون، انتظاراتی که سازمان دارد و اهدافی که برای خودش تعریف می‌کند برای همه قابل قبول نیست و سینما که دیگر تعطیل است. مساله خیلی ساده است. سینما برای کدام جامعه است؟ برای چه کسانی فیلم می‌سازیم؟ مگر اینکه بشویم هند و به شیوه بالیوود، مردم را فقط سرگرم کنیم. دیگر ما ملتی هستیم که جایگاه فرهنگ برایمان تعریف شده است.

من این روزها ناخرسند هستم و نمی‌خواهم کار ‌کنم. وقتی برای کار به من رجوع می‌کنند به سرعت رد می‌کنم چون نمی‌توانم کاری که خودم می‌خواهم انجام دهم. مگر می‌شود بعد از ۶۰ سال عمر بنشینیم یک جا و نخواهیم کار کنیم. مگر ما بیماریم؟ بله، در حال حاضر به‌خاطر اینکه حاضر نیستیم هرکاری انجام دهیم و مدتی است کار نمی‌کنیم بیمار شده‌ایم. هیچ‌کس در این زمینه احساس مسوولیت نمی‌کند. اکثریت فقط می‌خواهند امورات‌شان بگذرد؛ من به مردم احساس مسوولیت دارم. از من و نسل من گذشته است اما تا چند سال آینده برای آنها چه چیز باقی می‌ماند؟

کدام جوانی را در سینما سراغ داریم که آینده روشنی داشته باشد؟ در حالی که وقتی به جشنواره‌های خارجی می‌رویم جوان‌های شادابی را می‌بینیم که با انگیزه می‌آیند و هر بار بهتر کار می‌کنند. در مقابل، جوان‌های حرفه ما تبدیل شده‌اند به آدم‌هایی خمیده که به سبب مشکلات اقتصادی و درگیری‌هایشان تن به هر کاری می‌دهند. اینجاست که ما به ارایه تعریفی از تهیه‌کننده نیاز داریم. برای اینکه حداقل بداند که چه کار می‌خواهد بکند و برای خودش یک چارچوب فکری و استقلال ذهنی داشته باشد. نه اینکه هرچه به او بگویند بگوید چشم. می‌بینیم تهیه‌کنندگان ما هرگز چنین استقلالی ندارند. در چنین شرایطی صحبت کردن از تهیه‌کننده مستقل و ادعای وجود داشتنش شوخی است. به خوب و بدش هم کاری نداشته باشند. مرده را بدهند دست‌شان و آنها بشورند. اما همه اهل هنر و نه فقط تهیه‌کننده‌ها باید آدم‌های مسوولیت‌پذیری باشند. این ما هستیم که باید تشخیص بدهیم. ماییم که باید مولد باشیم و تاثیرگذار.

ما باید ببینیم چرا سینما و تلویزیون ما از نظر کیفی به اینجا رسیده است؟ قبل از این هم با همین تهیه‌کننده‌ها و با همین کارگردان‌ها و همین آدم‌ها کار می‌کردیم. حالا چه اتفاقی افتاده که یک مرتبه در دو سه سال گذشته این همه مشکل ایجاد شده است؛ نه تنها در سینما بلکه قبل از آن در صنعت و اقتصاد. اگر این‌طور باشد دیگر تلویزیون به این مشکل دچار نمی‌شود که مخاطبش به حداقل و کیفیت کارهایش به نازل‌ترین حد ممکن برسد. طوری که فکر نمی‌کنم ما در ۳۰سال گذشته چنین شرایط نازلی را در تلویزیون داشته باشیم؛ آن هم با یک‌میلیونم بودجه‌ای که الان موجود است. آن وقت است که دیگر در سینما با بحران‌های اینچنینی در جذب مخاطب و اکران مواجه نخواهیم شد. خیلی راحت بگویم امکان کار سالم بسیار دشوار شده است. مملکتی که دو سال است هیچ اتفاقی در سینمایش نیفتاده است حال یک مرتبه مسوولانش یادشان افتاده است که به تهیه‌کننده کمک نمی‌کنند اگر کارگردان نباشد. اینها آدرس غلط دادن است و حالا تمام مسایل را رها کنیم و همه برویم سراغ اینکه چرا تهیه‌کننده می‌تواند کارگردان باشد و چرا نمی‌تواند. همه‌شان محترم‌اند. ما تهیه‌کننده-‌‌کارگردانی را می‌شناسیم که بسیار کارهای ارزشمند کرده و تهیه‌کنندگان بسیاری را می‌شناسیم که اسم‌شان این حرفه را مخدوش کرده است. من همیشه از این جنجال‌ها دور بوده‌ام. فقط کار کردم و تنها کارهایی را کرده‌ام که به آن علاقه و اعتقاد داشتم. ولی در حال حاضر فضای کار نامناسب است و در این ‌بازی‌ها آدم کم‌کم نسبت به این حرفه بدبین می‌شود.

حسن بشکوفه