پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
مجله ویستا

تحلیل فرهنگی فیلم «هیس,دختران فریاد نمی زنند»


تحلیل فرهنگی فیلم «هیس,دختران فریاد نمی زنند»

بررسی و تحلیل فیلم «هیس » در این یادداشت از منظر هنری و فنی و تکنیکی نیست بلکه بیشتر جنبه محتوایی و موضوعی دارد به نظرم این فیلم, کیفر خواستی علیه قانون, والدین, معلم و فرهنگ و بیشتر قانون است

بررسی و تحلیل فیلم «هیس...!» در این یادداشت از منظر هنری و فنی و تکنیکی نیست بلکه بیشتر جنبه محتوایی و موضوعی دارد.به نظرم این فیلم، کیفر خواستی علیه قانون، والدین، معلم و فرهنگ و بیشتر قانون است.باید گفت فشارهای روانی ناشی از مشکلات وگرفتاری‌های فردی و اجتماعی از هر فردی به فرد دیگر به خاطر شرایط زندگی، محیط خانواده و سطح و سبک زندگی افراد و حتی ارزش‌های یک جامعه متفاوت است.در عین حالی که برای بزهکاری‌ها و جرایم اجتماعی، قوانینی برگرفته از ارزش‌های هر جامعه‌ای وجود دارد. باید برای اتفاقات فردی و اجتماعی، جنبه‌های روانی خصوصا از منظر آسیب‌هایی که ایجاد می‌کند تأمل جدی صورت بگیرد.

در یکی از اخبار مربوط به یکی از کشورها می‌خواندم که خبری در یکی از شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود و بعد از آن پیرزنی از مسوولان این شبکه شکایت می‌کند و ادعا می‌کند که این خبر باعث تنش قلبی در او شده است.

این شکایت که جنبه روانی داشته و ناشی از یک فعل در عرصه اجتماعی از جانب یک شبکه تلویزیونی است در دادگاهی مورد بررسی قرار می‌گیرد و شاکی محق تشخیص داده می‌شود و ظاهرا شبکه را وادار به پرداخت جریمه به شاکی می‌کنند.این نشان از وجود قانون در مورد مسائل روانی می‌کند.آنچه که ممکن است در جامعه ایرانی بیشتر مد نظر باشد بحث‌های مربوط به اذهان عمومی و امنیت ملی و تعابیری از این نوع هست که در جای خودش مهم است اما امنیت روانی فردی چه می‌شود که ظاهرا فیلم هیس بر این موضوع اشاره دارد و البته معطوف به اشکالی که در قوانین در این زمینه وجود دارد.

دفاع از زنان و دختران در کنار دفاع از حقوق مردان باید با شاخص مظلوم و حق بودن همراه باشد.هر کسی که حقی از وی ضایع شده باید مورد حمایت قرار گیرد و این حمایت توسط همه نهادها و گروه‌ها و جمعیت‌ها و افراد مسوول باید صورت بگیرد.در این فیلم حقی از یک زن ضایع شده و از جانب یک مرد مورد سوء‌استفاده قرار گرفته است.این مرد یا مردان سوء‌استفاده گر(که دو نفر هستند) می‌توانست لزوما از افراد طبقات پایین دست نباشد که به نظرم خانم درخشنده هم نظرشان مطلق سوء‌استفاده جنسی از جانب عموم مردان بوده و نه یکسری افراد به عنوان کارگر یا نگهبان.

بحث «جنسی» یکی از موضوعات مهم و پیچیده در هر جامعه‌ای و از جمله ایران است؛ اینکه یک نفری که زن هم دارد و در یک سطحی که در این فیلم اشاره می‌شود ۲۷ نفر را مورد سوء‌استفاده جنسی قرار می‌دهد «چرا این رفتار را انجام می‌دهد» در این فیلم به آن پرداخته نمی‌شود گویی که این رفتار همه مردان است اما علنا اعلام و ابراز نمی‌شود. شاید پرداختن به این موضوع از پیچیدگی و حساسیت خاصی برخوردار باشد که به نظرم لازم است مورد مداقه بیشتر از جانب همه افراد متفکر و صاحب نظر قرار گیرد چرا که برخی معتقدند عموم مردان ایرانی مشکل جنسی دارند و این حتی در نگاه‌های آنها وجود دارد و این امری فرهنگی است که جای بررسی خود را می‌طلبد و خانم درخشنده هم چون موضوع اصلی‌اش نبوده از آن گذر کرده و به آن نپرداخته است.

نقطه محوری این فیلم، حساسیت نسبت به قانونی است که نمی‌تواند از یک «قربانی مجرم» حتی به مقدار کمی‌دفاع کند و در مجازاتش تخفیف ایجاد کند.شاید اگر این تخفیف صورت می‌گرفت هدف فیلم محقق نمی‌شد و تازه قصه پیچیده تر می‌شد به این صورت که مردی، قرار بوده با زنی ازدواج کند و الان فهمیده که قبلا مورد سوء‌استفاده یا استفاده جنسی قرار گرفته چگونه می‌خواهد در صورت زنده ماندن ادامه زندگی دهد و این خود مقوله‌ای فرهنگی است و با توجه به نظام خانواده و فرهنگی که حاکم است کنار آمدن با آن از جانب هر‌کسی آسان نیست و استلزامات توجیهی، روانی و اجتماعی و محیطی خود را می‌طلبد. لذا خانم درخشنده بهتر می‌بیند در عین نگرانی نسبت به سرنوشت «قربانی مجرم»، به مطلق قانون حمله کند و موضوع را بیش از این باز نکند.

هر چند در این فیلم نشان داده می‌شود که آن فرد مورد نظر، تلاش زیادی برای نجات قربانی مجرم که نامزدش است انجام می‌دهد. اینکه در یک جا مردی که نامزدش دست به قتل زده برای اینکه آدرس یک نفر را بگیرد پیت بنزین به همراه خود می‌برد و با تهدید به آتش زدن مغازه و فرد مورد خطاب، آدرس را می‌گیرد آیا به معنی دور زدن نهادهای مسوول، یا بی‌اعتنایی این نهادها به سرنوشت آدم‌ها و صرفا انجام فعالیت‌هایی در قالب قانونی که ضعف دارد یا ضرورت پیگیری و انجام کار از جانب خود افراد ذی حق حتی در جاهایی که ممکن است از پس آن بر‌نیاییم و باید از ابزار خاصی استفاده کنیم است جای سوال دارد این در حالی است که این کارها را یک فرد مسوول راحت‌تر می‌توانست انجام دهد و در اینجا این فیلم تأکید دارد که «حق گرفتنی است» و این القاء را به مخاطب می‌دهد که کار فرد قربانی سوءاستفاده جنسی قرار گرفته به نوعی درست بوده چرا که در صحنه دیگر این حق را به نامزد آن فرد می‌دهد که پیت بنزین با خود ببرد و با تهدید و زور کارش را دنبال کند چرا که قانون ضعف دارد و نمی‌تواند از حقوق انسان‌ها به نحو درست دفاع کند. حتی اگر در این نهادهای مسوول آدم‌های خوب و با شخصیت و پیگیر و دلسوز و متعهد به پرونده‌های تحت بررسی هم باشد احقاق درست و مطلوب حقوق افراد به قانون مناسب بر می‌گردد.

مسائل فرهنگی در هر سطحی از جمله در موضوع روابط اجتماعی در قالب خانواده یا دوستان و همسالان از جنبه‌های متفاوت روانشناختی، اجتماعی و حتی حقوقی و سیاسی می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد ولی بهتر بود موضوع بیشتر مورد کنکاش قرار می‌گرفت از مشورت اصحاب علم در این زمینه در این فیلم بهره می‌گرفت.

این نکته بهره گرفتن از اصحاب علم به خاطر «شبه‌مستند بودن فیلم» قابل طرح است و‌الا هنرمند نگاه و دغدغه خاص خود را دارد و لزوما یک کار پژوهشی نیست که از صاحب‌نظران این حوزه استفاده کند. با این اوصاف، نفس طرح این موضوع خود جای تقدیر دارد و تلنگری به مسائل پیچیده و حساس موضوعات روانی شناختی فردی و اجتماعی جامعه ایرانی است.

نویسنده : عبدالله موحد‌زاده