دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
پول بهتر است یا شهرت

انسانها خصوصیات شخصیتیای دارند که در همه مشترک است و ممکن است فقط شدت و ضعفشان متفاوت باشد. یکی از این خصوصیات مشترک «وابستگی به پاداش» است؛ یعنی همه انسانها نیاز دارند از اطرافیان خود پاداش بگیرند و این پاداش گاهی گرفتن تایید و تشویق و دیده شدن است. به همین دلیل همه آدمها خصوصیات نمایشگری دارند و میخواهند در مرکز توجه باشند و دیده شوند...
داشتن این خصوصیت به تنهایی هیچ اشکالی ندارد. عامل اصلی شهرت هم همین است، چون شهرت به معنی در معرض توجه بودن است. وابستگی به پاداش یک خصوصیت ژنتیکی است و در همه ما به نسبتی وجود دارد پس همه از شهرت خوششان میآید و دوست دارند به آن برسند، اما...
● شهرت، تیغ چندلبه
شهرت میتواند تاثیر بسیار زیادی روی زندگی فرد بگذارد و همه آثار آن مثبت نیست. قطعا وقتی توجهها به کسی جلب شود و در معرض دید باشد، تغییراتی در زندگیاش ایجاد میشود. یکی از مهمترین تغییرها، این است که دیگر حریم خصوصی نخواهد داشت. تغییر بعدی این است که مدام به این فکر خواهد کرد که اگر روزی این شهرت را نداشته باشد، چه خواهد شد و چطور میتواند با این موضوع کنار بیاید.
از سوی دیگر، یکی از ویژگیها و منشهای همه افراد، همکاری با دیگران است و معمولا وقتی کسی شهرت پیدا میکند، ممکن است این حس همکاریاش با دیگران کاهش یابد و روابطش با مردم و ارتباطهای بین فردیاش تحتتاثیر قرار میگیرد. به همین دلیل باید کسانی که به شهرت میرسند، آموزشهایی دیده باشند یا در همان ابتدای راه، آموزش ببینند. این آموزشها کمک میکند فرد مشهور با شرایطش درستتر کنار بیاید و برخورد کند. در غیر این صورت و بدون این یادگیری، ممکن است زندگیاش به هم بریزد، روابطش با دیگران آسیب ببیند و دچار تبعاتی شود.
● آموزش، اصل اساسی شهرت
در خیلی از کشورها برای جوانهایی مثل مسی، کریستین رونالدو یا هنرپیشههای کمسن و سال که از سطح پایین ناگهان بالا میآیند، حین اینکه به شهرت بیشتر و بیشتر دست مییابند، کلاسهای آموزشی متعددی برگزار میشود تا تربیت شوند و بتوانند با شهرت و عواقب در معرض دید بودن، جلب توجه کردن، از بین رفتن حریم خصوصی و... کنار بیایند. اگر کسی بتواند از این آموزشها خوب و درست استفاده کند، محبوبتر خواهد شد. این آموزشها برای تمام افراد شهیر لازم است مخصوصا آنهایی که از اوج فقر و رتبههای پایین اجتماعی، به سطوح بالا و موفقیت دست مییابند. تاثیر چنین آموزشهایی را میتوان مثلا روی چارلیز ترون، هنرپیشه زن اهل آفریقای جنوبی دید که زندگی خانوادگی بسیار مشکلداری داشته؛ مادرش، پدرش را کشته! او امروز به جایگاهی رسیده که برنده جایزه اسکار شده ولی هنوز رفتاری که به حسن شهرتش لطمه بزند، از او دیده نشده است. اما آن طرف ،خوانندهای مثل بریتنی اسپیرز است که به علت شهرت و پولی که دارد، در دام مواد مخدر و انواع خلافکاریها افتاده و حواشی زیادی در زندگیاش دیده میشود. در کشور ما هم متاسفانه چنین آموزشهایی کمتر رایج است و افراد بدون یادگیری آنچه لازم است، به شهرت میرسند، بنابراین گاه مشکلات رفتاری را در افراد مشهور میبینیم.
● به خطر انداختن موقعیت طلایی
علاوه بر خصوصیت وابسته بودن به پاداش، خصوصیت ژنتیکی دیگری در همه انسانها وجود دارد به نام «آسیبگریزی». با این خصوصیت است که متوجه کارهایی که انجام میدهیم و خطر ناشی از آنها هستیم اما میزان این خصوصیت در افراد مختلف متفاوت است. اگر میزان آسیبگریزی در کسی بالا باشد، اصلا دنبال کار خطرناک و پرریسک نمیرود ولی اگر آسیبگریزیاش کم باشد، از هیچچیز نمیهراسد و به استقبال خطر و چیزهای جدید میرود. متاسفانه این خصوصیت در برخی افراد مشهور کمتر وجود دارد و دست به کارهایی میزنند که شهرتشان را به خطر میاندازد. مثلا مجاهد خضیراوی و نیکبخت واحدی و شیث رضایی و محمد نصرتی و... که در معرض توجه و دارای شهرت بودند دست به کارهایی زدند که در فرهنگ ما پذیرفتهشده نیست و البته تاوان پس دادند. چنین افرادی نتوانستهاند بفهمند که در حال خطر کردن هستند چون آموزشهای لازم را برای مشهور بودن و ماندن ندیدهاند و درک نکردهاند خطر کردن اینچنینی به آنها آسیب میزند. به طور کلی شهرت، آسیبپذیری را بیشتر میکند و هر چقدر شهرت بیشتر باشد، پایین افتادن از جایگاه والاتر، بیشتر آسیبزننده است. علاوه بر اینها، افراد مشهور الگوی دیگران هم محسوب میشوند پس رعایت نکردن نکتههای اخلاقی لازم نهتنها به خودشان، بلکه برای دیگرانی که آنها را الگوی خود قرار دادهاند، خطرناک است و اثر منفی در جامعه میگذارد.
● افراد مشهور باید چه چیزهایی بیاموزند؟
هم ژنتیک و هم آموزشی که در خانواده انجام و هم آموزشهای خاصی که به افراد شهیر میدهند، در شخصیت و رفتار افراد شهیر بسیار موثر است بنابراین در کلاسهای خاصی به این افراد رفتار و حتی راه رفتن، نحوه برخورد با خبرنگاران و مردم، لباس پوشیدن، آراستن مو و... را یاد میدهند. آنها میآموزند حالا که به شهرت رسیدهاند، باید مراقب تمام رفتارهایشان باشند. البته با وجود این آموزشها هم میبینیم کسی مثل «پلگاسکویین» از طبقه بسیار محروم و محله فقیرنشین بالا میآید و به شهرت هم میرسد اما در دام فساد، روابط نامشروع و مصرف بیرویه مشروبات الکلی میافتد و چند وقت پیش او را مست لایعقل در خیابانی کنار جوی آب پیدا کردند! در همین ایران خودمان هم میبینیم فوتبالیستهایی که یا به دلیل نداشتن جنبه شهرت یا آموزش ندیدن که واقعا خلاء آن احساس میشود، دچار معضلاتی مانند اعتیاد شدهاند.
● از دست دادن شهرت گاهی آسیبزاست
گاهی هم از دست دادن ناگهانی شهرت، باعث بروز مشکلات میشود. به همین دلیل باز هم به لزوم آموزش تاکید میکنم. مخصوصا فوتبالیستها باید آموزش ببینند که وقتی سنشان بالا رود، دیگر نمیتوانند فوتبالیستی مطرح و در اوج شهرت باشند. پس باید آمادگی لازم را برای چنین لحظهای به دست آورند و بتوانند این فقدان را بپذیرند تا دچار افسردگی و مشکلات دیگر نشوند.
یکی از خصوصیاتی که در انسان وجود دارد و تحتتاثیر آموزش اطرافیان است، شیوه برخورد با شکست و فقدان است. از دست دادن شهرت هم فقدانی است که باید بتوان با آن کنار آمد و مکانیسمهای لازم را برای این پذیرفتن موقعیت جدید داشت. این مکانیسمها میتواند حمایت اطرافیان، خصوصیات شخصیتی فرد، خوشنامی او، درآمد، پسانداز و... باشد. آموزش این نکتهها کار پیشکسوتها و مربیهاست و اگر انجام نشود، بیشک فرد با از دست دادن شهرت نمیتواند کنار بیاید و دچار اختلال انطباقی، اضطراب، افسردگی و پرخاشگری خواهد شد. حتی ممکن است به موادمخدر آلوده شود. کمااینکه خیلی از هنرپیشهها یا فوتبالیستها را دیدهایم که وقتی سنشان بالا رفته، در دام موادمخدر و مصرف مشروبات الکلی افتادهاند و افسرده شدهاند. البته برخی از آنها توانستهاند خود را از این منجلاب بیرون بکشند. برخی هم برای جلبتوجه دوباره به این کارها دست میزنند و به اینکه چقدر اعمال و رفتارشان طبق عرف و فرهنگ جامعه است، توجهی نمیکنند. البته این مکانیسم دفاعی کاملا نابالغی است که فرد بخواهد با این رفتارها توجه و ترحم دیگران را دوباره جلب و نقش قربانی را بازی کند تا دوباره به طرف او جلب شوند. به نظر میرسد برخی طلاقهای پرسروصدا هم به این دلیل انجام میشوند که هنرپیشه یا فوتبالیست دوباره در معرض توجه و صدر اخبار قرار گیرد.
● مشاهیر و پرداختن به امور خیریه
برخی از مشاهیر هم سعی میکنند بعد از از دست دادن شهرت، بالا رفتن سن یا کنار گذاشته شدن، به جای جلبتوجه با کارهای غیرقانونی و منفی، توجهها را با انجام کارهای خیریه به دست بیاورند. مثلا پلنیومن وقتی دیگر سنی از او گذشت و دیگر جذابیت سابق را نداشت، به کارهای خیر روی آورد. هنرپیشههایی مثل مدونا هم کارهای خیریه انجام میدهند ولی نظرسنجیای که انجام شد، نشان داد بیشتر مردم فکر میکنند او بیشتر برای به دست آوردن توجه این کار را انجام میدهد بنابراین مردم در مورد نیت افراد مشهور از پرداختن به کارهای خیریه هم قضاوت میکنند و ممکن است تظاهر بیش از حد باعث خراب شدن وجهه فرد در نظر دیگران هم بشود.
● شهرت خوب است یا بد؟
همه ما دنبال شهرت هستیم و دوست داریم مطرح باشیم. این چیزی نیست که بد باشد و شاید آثار مثبتی هم داشته باشد و مثلا باعث شود فرد از شهرتش برای انجام کارهای خیر استفاده کند. چنین شخصی هم از نظر روانی و نیاز به دیده شدن ارضا میشود و هم وجودش برای دیگران مفید است، اما اینکه یک نفر بعد از رسیدن به شهرت چقدر میتواند حضور موثری در جامعه داشته باشد، زندگیاش به هم نریزد و جنبهاش را داشته باشد یا نه، مسالهای است که نمیتوان در خوب یا بد بودن شهرت نادیده گرفت. کسانی که جنبه شهرت ندارند، نمیتوانند با تغییرات زندگیشان پس از مشهور شدن کنار بیایند و در این صورت شهرت برای آنها مخرب است. بجز برخی شخصیت?های اخلاقی و وارسته، هیچکس نمیتواند ادعا کند از شهرت خوشش نمیآید و اگر کسی چنین ادعایی داشته باشد، یا از عواقب آن میترسد یا به قول معروف کلاس میگذارد یا ادای شکسته نفسی و عارف مسلکی درمیآورد. از طرفی نمیتوانیم صددرصد قضاوت کنیم که شهرت خوب است یا بد. مهم این است که فرد آمادگی آن را داشته باشد چطور با آن کنار بیاید و این به خصوصیت شخصیتی فرد بستگی دارد که نمیتوان خیلی آن را تغییر داد و فقط میتوان تعدیلش کرد.
از سوی دیگر، برخی افراد اگر شهرت نداشتند، شاید آدمهای بهتری میماندند. البته گاهی فرد از قبل زمینه بروز برخی خصوصیت منفی را دارد ولی مشهور شدنش بهعنوان یک عامل محرک عمل یا زمینه را برای بروز این خصوصیتها فراهم میکند یعنی شاید اگر فرد شهرت نداشت، امکان اینکه دست به خیلی از کارهای منفی بزند هم نداشت. البته گاهی افراد مشهور به دلیل ترس از به خطر افتادن موقعیت یا مسوولیتی که دارند، خیلی از کارها را انجام نمیدهند در حالی که یک فرد معمولی به دلیل اینکه موقعیتی برای از دست دادن ندارد، به راحتی دست به اقدامهایی میزند.
پس شهرت یک عامل کلیدی است و میتواند باعث شود خیلی از خصوصیاتی که در فرد وجود داشته، بروز نکند یا با شدت بیشتری بروز کند! این در مورد خصوصیات مثبت فرد هم صدق میکند نه فقط منفی. مثلا فردی ایدههای مثبتی دارد ولی قدرت اجرای آنها را ندارد و مشهور شدن باعث میشود بتواند کارهای خیری که آرزوی انجامشان را داشته، انجام دهد.
● انجام علنی کار خیر ریا نیست
در کشورهای دیگر، افراد معروف در کارهای خیریه شرکت میکنند؛ حتی اگر هدفشان تظاهر باشد ولی در کشور ما متاسفانه علنی کردن کارهای خیر را چندان درست نمیدانیم و معتقدیم برای اینکه ریا نشود، باید کارهای خیر را مخفیانه انجام داد. در حالی که وقتی کسی قدرت و توانایی دارد، باید سعی کند آن را برای این کارها صرف کند. در ایران، مهدی مهدویکیا اولین کسی بود که به زبان آورد کار خیر باید باصدا و علنا انجام شود و این ریا نیست. او معتقد بود ما باید بگوییم فلان کار خیر را انجام میدهیم و باید از شهرتمان استفاده کنیم تا چنین کارهایی رواج یابد. بعد از اینکه او چنین حرفهایی زد، کسانی مثل علی کریمی و دیگران این کار را انجام دادند و این اقدام تبلیغاتی در جهت مثبت در کشور ما هم بیشتر انجام میشود.
● پول یا شهرت؟
برای کنار آمدن با شهرت، رفتارهای اجتماعی و کنار آمدن با دیگران از هواداران گرفته تا خبرنگاران و چگونگی لباس پوشیدن و آراستن فرد و مهارتهای دیگر، آموزشهایی لازم است چون فرد مشهور در معرض دید دیگران و روی آنها تاثیرگذار است. وقتی شهرت میآید، پول هم میآید و قدرتی میدهد که میتوان با آن پول هم به دست آورد. کنفسیوس، فیلسوفچینی، میگوید: «هرکسی که بخواهد نابود شود، بهتر است شهرت، زیبایی و ثروت را با هم داشته باشد» او این ۳ ویژگی را برای نابود شدن فرد کافی میدانست ولی به عقیده من اگر کسی آموزش لازم را چه در خانواده و چه در جامعه دیده باشد، کمتر دچار مشکل میشود. شهرت بیشتر از پول نیاز درونی انسانهاست کمااینکه میبینیم افراد ثروتمندی را که با وارد شدن به زمینههایی مثل فوتبال و... سعی میکنند دیده شوند و به قدرت دست یابند. در دنیا، افرادی هستند که در مقابل پول مقاومت کنند ولی کسانی که در مقابل وسوسه قدرت که در ادامه شهرت میآید بتوانند مقاومت کنند، خیلیخیلی اندک هستند.
پلنیومن وقتی دیگر سنی از او گذشت و دیگر جذابیت سابق را نداشت، به کارهای خیر روی آورد. هنرپیشههایی مثل مدونا هم کارهای خیریه انجام میدهند ولی نظرسنجیای که انجام شد، نشان داد بیشتر مردم فکر میکنند او بیشتر برای به دست آوردن توجه این کارها را انجام میدهد.
مجاهد خضیراوی یکی از فوتبالیستهای مشهوری بود که شهرتش باعث شد تاوان سنگینی بپردازد؛ تاوانی که خودش آن را دسیسه دیگران میداند و دیگران، آن را به خطاهای خود او نسبت میدهند.
مهدی مهدویکیا جزو اولین فوتبالیستهایی بود که به زبان آورد کار خیر باید باصدا و علنا انجام شود و این ریا نیست. او معتقد بود ما باید بگوییم فلان کار خیر را انجام میدهیم و باید از شهرتمان استفاده کنیم تا چنین کارهایی رواج یابد. بعد از اینکه او چنین حرفهایی زد، کسانی مثل علی کریمی و دیگران این کارهایشان را علنی کردند و این اقدام تبلیغاتی در جهت مثبت در کشور ما هم بیشتر انجام میشود.
دکتر حامد محمدیکنگرانی
روانپزشک، عضو کمیته رواندرمانی و رسانه انجمن روانپزشکان ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست