یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

اگر فردا بیاید...


اگر فردا بیاید...

اگر بیاید ...
اگر که یار فردا بیاید
گل های حیران آفتاب گردان
سر به سوی او چرخانند
و شعر وصال خوانند
اگر فردا بیاید
کدام گل نرگس تواند از خجالت سر بلند کند؟
کدام یک تواند در بوی خوش …

اگر بیاید ...

اگر که یار فردا بیاید

گل های حیران آفتاب گردان

سر به سوی او چرخانند

و شعر وصال خوانند

اگر فردا بیاید

کدام گل نرگس تواند از خجالت سر بلند کند؟

کدام یک تواند در بوی خوش با او برابری کند؟

نرگس ها همگی

از خجالت روی دلنواز او

سرخ خواهند شد

اگر فردا بیاید

لاله ها خود را

در مقدم او فدا خواهند کرد

و هر لاله آرزو می کند

که او را میان راه یار اندازند

تا مگر گرد محبت یار بر لاله نشیند

اگر فردا بیاید

گل های محمدی

پس از سال ها فراق و دوری

دوباره روی یار خود بینند

و پس از سال ها پژمردگی

دوباره آرزوی شکفتن

به آب محبت دست های یار کنند

اگر فردا بیاید

چشم های زمین دوباره باز شود

عشق بیند، احساس بیند، شکر نعمت

تسبیح و تهلیل و تحمید بیند

زمین دوباره بوی یاد خدا را

میان کوچه های شهر بشنود

و آرزوی سیراب شدن ترک های تشنگی

میان چشم های زمین دیده خواهد شد

اگر که یار فردا بیاید

دل های خسته و شکسته

دوباره امید می یابند

دوباره عشق جاری می شود

دوباره نور ساری می شود

دوباره دل ها

امید نشکستن می یابند

و دل های شکسته امید ترمیم

دوباره نور سرزندگی توی چشم های دل پیدا می شود

و دل من نیز

امید پاک شدن می یابد

چرا سرزنشش کنید

که از مهدی فاطمه

با آن همه محبت

نوازش دل های ناپاک نیز

بعید نیست

کاش فردا بیاید!

نجمه پرنیان/ جهرم