شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اولین قربانیان سلاح هسته ای


اولین قربانیان سلاح هسته ای

هفته دوم ماه اوت ۱۹۴۵ كره زمین با حوادث هولناكی روبه رو بود در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم, بشر بمباران اتمی را تجربه كرد و هزاران انسان بی گناه در یك فاجعه بزرگ انسانی از بین رفتند

هفته دوم ماه اوت ۱۹۴۵ كره زمین با حوادث هولناكی روبه رو بود. در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، بشر بمباران اتمی را تجربه كرد و هزاران انسان بی گناه در یك فاجعه بزرگ انسانی از بین رفتند.

پس از تسلیم آلمان هیتلری متحد ژاپن در ۸ مه ۱۹۴۵ ژاپن هم چنان به جنگ با آمریكا ادامه می داد. خلبانان كامیكازه توفان خدایی كه در واقع خلبانان انتحاری ژاپن بودند، برای حفظ میهن و شكست دشمن همه روزه با سقوط خود روی ناوگان آمریكایی ارتش آمریكا را با آن همه ادوات جنگی به وضعیتی رسانیده بودند كه مقامات سیاسی نظامی آمریكا پیش بینی می كردند كه پس از شكست آلمان، ژاپن خواهد توانست تا مدت ها در منطقه اقیانوس آرام با آمریكایی ها بجنگد. اگر به ریشه جنگ بین آمریكا و ژاپن نگاه كنیم خواهیم دید كه دیدگاه های توسعه طلبی آمریكا و ژاپن و رقابت بر سر سلطه بر جزایر اقیانوس آرام باعث جنگ بین این دو كشور شد. ژاپن بعد از انقلاب میجی توسط موتوسو هیتو در اواخر قرن نوزدهم مانند یك دولت اروپایی قدرتمند شد. اما چون این كشور به نفت و كائوچو و مواد اولیه نیازمند بود قصد دست اندازی به جزایر اقیانوس آرام از اندونزی تا شمالی ترین نقاط این منطقه را داشت. در دسامبر ۱۹۲۶ هیروهیتو به امپراتوری ژاپن رسید. ژاپنی ها كه از ۱۹۱۰ بر شبه جزیره كره دست یافته بودند، در ۱۹۳۱ به منچوری در خاك چین نیز حمله ور شده بودند. در ژوئیه۱۹۳۱ «آراكی» وزیر جنگ ژاپن با مطرح كردن تز «دولت آسیایی بزرگ» برای امپراتور ژاپن، جنگ با دولت های انگلستان و آمریكا را اجتناب ناپذیر دانست. زیرا ژاپن برای تامین احتیاجات جمعیت رو به تزاید خود و منابع مورد احتیاج صنایع خویش احتیاج به بخش عظیمی از شرق آسیا داشت. از این جهت دولت ژاپن در ۲۹ دسامبر ۱۹۳۴ قرارداد دریایی بین خود و ایالات متحده آمریكا درباره تعداد كشتی های ژاپن و ظرفیت آنها را به طور یك جانبه لغو كرد و در حالی كه بین آمریكا و ژاپن بر سر حل اختلافات موجود مذاكراتی در واشینگتن در جریان بود در ۱۸ اكتبر ۱۹۴۱ ژنرال هیدكی توجو به نخست وزیری رسید و جنگ با آمریكا را اجتناب ناپذیر اعلام كرد. به دستور ژنرال هیدكی توجو و تصویب امپراتور در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ نیروی هوایی ژاپن به بندر «پرل هاربر» درهاوایی حمله برد و اكثر ناوگان آمریكایی مستقر در آنجا را غرق كرد و از این روز به بعد بین ایالات متحده آمریكا و ژاپن حالت جنگ برقرار شد. ارتش آمریكا برای مقابله با ژاپن به تنهایی در حدود ده هزار هواپیما و تعداد زیادی ناوگان جنگی و زیردریایی به حوزه اقیانوس آرام فرستاد. ارتش آمریكا برای مبارزه با ژاپن فرماندهی قوای خود را بین دو ژنرال در شمال و جنوب تقسیم كرد. بدین ترتیب كه «ژنرال مك آرتور» فرمانده جبهه جنوبی اقیانوس آرام شد. فرماندهی منطقه شمالی با «ژنرال نیمتز» بود. «دریاسالار لرد مونت باتن» انگلیسی علاوه بر فرماندهی بر منطقه برمه، بخش مركزی اقیانوس آرام را نیز زیر سلطه نیروهای خود داشت تا مانع هجوم قوای ژاپن به استرالیا شود. از ۱۹۴۲ به بعد جنگ به قدری شدت گرفت كه هواپیماهای غول پیكر آمریكایی به نام سوپرفورترس دژ پرنده كه در رده هواپیماهای B۵۲ بود بمباران دهشتناك توكیو و شهرهای دیگر ژاپن را آغاز كردند. طی یك حمله دسته جمعی این نوع هواپیماها در یك شب ده هزار نفر از مردم توكیو كشته شدند. اما ژاپنی ها نیز سرسختانه مقاومت می كردند. حمله ژاپنی ها به جزیره «میدوی» با تلفات زیاد آمریكایی ها دفع شد. در نبرد جزیره «گوادال كانال» واقع در جنوب اقیانوس آرام كه دروازه تسخیر استرالیا به وسیله ژاپن بود با وجود تلفات سنگین آمریكایی ها، ژاپنی ها شكست خوردند و با آن كه در فاصله اكتبر ۱۹۴۲ تا فوریه ۱۹۴۳ كامیكازه های ژاپنی بسیاری از ناوگان های آمریكایی را به قعر اقیانوس فرستادند ولی عاقبت آمریكایی ها پیروز شدند. بالاخره ماشین جنگی عظیم آمریكا و انگلستان باعث شد كه ژاپنی ها از برمه و شرق آسیا تا جزایر اقیانوس آرام را از دست بدهند. در ۱۹ فوریه ۱۹۴۵ تفنگداران دریایی آمریكا در جزیره «ایوجیما» كه مشرف بر مجمع الجزایر ژاپن بود با تلفات جانی بسیار پیاده شدند و پرچم آمریكا را بر فراز بلندترین ارتفاعات آن نصب كردند.

● توجیه آمریكا برای به كارگیری بمب اتمی

بعد از انعقاد كنفرانس پوتسدام در ژوئیه ۱۹۴۵ بعد از تسلیم آلمان در اروپا دولت آمریكا به رهبری ترومن اولتیماتومی به ژاپنی ها داد كه فورا تسلیم شوند و به این جنگ بی فایده پایان دهند و دیگر از جنگ سالاران خود اطاعت نكنند وگرنه شهرهای ژاپن به تلی از خاكستر تبدیل خواهد شد. در این كنفرانس آمریكایی ها با یك تیر دو نشان زدند. اولا به استالین اطلاع دادند كه سلاح مخوفی را تهیه كرده ایم تا از این رهگذر هم استالین را بترسانند تا بر سر تقسیم اروپا آنقدر چانه نزند. ثانیا ژاپنی ها را نیز بترسانند تا به جنگ پایان دهند. بعد از این اولتیماتوم رادیو توكیو اعلام كرد كه ملت ژاپن انهدام كلی كشور را به قبول پیشنهادهای كنفرانس پوتسدام ترجیح می دهد. چند روز قبل از فروآوردن بمب اتمی بر شهرهای «هیروشیما» و ناكازاكی بمباران شهرهای ژاپن به ویژه توكیو به وسیله اسكادران های هواپیماهای غول پیكر از نوع « B» كه از B۵۲ كوچك تر است باعث كشته شدن یكصد و بیست هزار نفر از مردم ژاپن شد. شدت گرفتن فعالیت های كامیكازه ها در منطقه «اكیناوا» آمریكایی ها را بسیار خشمگین ساخت. به طوری كه در كمیسیون امنیت آمریكا تصمیم بر آن شد كه بر شهرهای ژاپن بمب اتمی فرود آید. ژنرال آیزنهاور و ژنرال آرنولد با این عمل مخالف بودند، ولی ترومن استدلال كرد كه ارتش آمریكا فقط برای تصرف جزیره «ایوجیما» كه در ۱۲۰۰ كیلومتری توكیو قرار دارد چهارهزار تفنگدار دریایی تلفات داد و اگر به ژاپن فرصت بدهیم جنگ تا یك سال دیگر طول خواهد كشید و یك میلیون آمریكایی و ژاپنی كشته خواهند شد. او اضافه كرد كه برای كوتاه كردن مدت جنگ باید دو بمب اتمی را كه آمریكا آماده كرده است روی ژاپن انداخت لذا در ۱۶ اوت ۱۹۴۵ ۱۵ مرداد ۱۳۲۴ یك هواپیمای آمریكایی به نام مافوق دژ پرنده از نوع B۲۹ به خلبانی «تی بتس» در ساعت ۱۶۸ دقیقه بامداد در ارتفاع ۷۰۰ متری در فضای شهر هیروشیما بمب خود را رها كرد كه در یكصد متری زمین منفجر شد. این بمب «لیتل بوی» پسر كوچك نام داشت. چهار هزار و ۸۰ كیلوگرم وزن و ۰۴۲ متر طول آن بود و قدرت تخریب آن معادل بیست هزار تن TNT بود. در مركز انفجار میزان حرارت به یك میلیون درجه سانتیگراد رسید و همه چیز را ذوب كرد و در دو كیلومتری انفجار همه موجودات مردند و در فاصله دورتر همه دچار سوختگی شدند و در یك لحظه ۹۱ هزار نفر كشته شدند.

قارچ ایجاد شده این انفجار هفت كیلومتر ارتفاع داشت. در ۹ اوت ۱۹۴۵ ۱۸ مرداد ۱۳۲۴ یعنی سه روز بعد از فاجعه هیروشیما، هواپیمای دیگری از نوع B۲۹ بمبی به وزن ده هزار پوند به نام «مرد چاق» كه حاوی پلوتونیوم بود بر فراز ناكازاكی رها كرد كه در نتیجه آن ۷۵هزار نفر كشته شدند. در روز دهم اوت دولت ژاپن اعلام كرد كه حاضر به تسلیم است به شرط آنكه مقام امپراتور محفوظ بماند. رادیو ژاپن سپس اعلام كرد كه دشمن به یك اسلحه شیطانی دست یافته و امپراتور برای جلوگیری از ویرانی ژاپن خواسته های آمریكا را می پذیرد. این نطق امپراتور در ۱۵ اوت ایراد و ارتش آمریكا وارد اكیناوا شد. دولت ژاپن در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ آتش بس را قبول كرد و در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در عرشه ناو میسوری عهدنامه تسلیم بدون قید و شرط ژاپن توسط ژنرال «اومزو» وزیرخارجه و نماینده ارتش ژاپن و در حضور ژنرال مك آرتور به امضا رسید. ملت ژاپن از فردای آن روز بدون توجه به فشارهای خارجی به سازندگی كشور خویش ادامه داد تا اینكه به وضع فعلی رسید. ژنرال تویو جنگ سالار ژاپن و عده ای از ژنرال ها دستگیر و به اتهام جنایت جنگی محاكمه و اعدام شدند. روس ها كه می خواستند حریم امنیتی بیشتری داشته باشند روز بعد از جنگ مجمع الجزایر كوریل را متصرف شدند كه هنوز در دست روس ها است.

● بمب اتمی چگونه به وجود آمد

برای نخستین بار اینشتین دانشمند آلمانی در ۱۹۰۵ با مطرح كردن تئوری E=MC۲ ثابت كرد كه درون هسته مركزی هر عنصر به ویژه اورانیوم نیروی عظیمی وجود دارد و انرژی حاصل از بمباران هسته مركزی توسط الكترون ها، انرژی بسیار دهشتناكی حاصل می شود. در این فرمول E به منزله انرژی و M جرم جسم و C در حكم سرعت نور است. با استفاده از این تئوری دو دانشمند آلمانی به نام های «اتو هاهن» و «فریتس اشترازمن» در ۱۹۳۸ توانستند هسته مركزی فلز اورانیوم را بشكافند و به انرژی حاصله آن پی ببرند. سپس دانشمندان آلمان در ۱۹۴۰ در نروژ كه به تازگی به اشغال آلمان درآمده بود مراكز تحقیقاتی در این مورد ایجاد كردند ولی این مراكز به دست متفقین بمباران شد. اینشتین كه از ۱۹۳۳ به آمریكا پناهنده شده بود به مقامات آمریكایی گزارش داد كه آلمانی ها در پی ساختن بمب اتمی هستند لذا یكی از شاگردان او به نام پروفسور «اوپن هایمر» یك مركز تحقیقاتی سری به نام «مانهاتان» ایجاد كرد و فیزیكدانان آلمانی تحصیلكرده دانشگاه های گوتینگن و زوریخ را نیز به كار گرفت و در نتیجه توانست اولین بمب اتمی خویش را در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ در منطقه «آلامو گوردو» در منطقه نیومكزیكو به قدرت بیست هزار تن ماده TNT با موفقیت در زیرزمین آزمایش كند و متعاقب آن دو عدد بمب اتمی ساخت كه بتواند روی شهرهای ژاپن فرود آورد. اسرار این سلاح مرگبار سپس به دست كشورهای دیگر افتاد. به طوری كه روس ها در ۱۹۴۹ صاحب بمب اتم شدند و انگلیسی ها در ۱۹۵۲ و سپس فرانسوی ها در ۱۹۶۰ در خلال رقابت های دولت های بزرگ در ساختن سلاح هسته ای آمریكایی ها اعلام كردند كه صاحب بمب هیدروژنی شده اند.

در ۱۹۶۴ چینی ها نیز به این باشگاه ملحق شدند و متعاقب آن هند و پاكستان. ژاپنی ها كه شكست خورده نظامی در جنگ دوم جهانی بودند نیز قادر به ساختن سلاح هسته ای بودند ولی تمام همت خویش را در شكوفایی اقتصاد خویش به كار بردند. به طوری كه در حال حاضر بازار اتومبیل اكثر كشورهای جهان در دست ژاپنی ها است. وقتی كه ژاپن در ۱۹۴۵ راضی به پایان جنگ شد، ژاپنی ها قانون اساسی خود را تغییر دادند و امپراتور هیرو هیتو كه طبق آئین شینو مقامی در حد فرزند خواندگی خدا را داشت سقوط كرد و به یك مقام تشریفاتی تبدیل شد و نخست وزیر در واقع رهبر و مسئول مملكت شد و بعد از جنگ ایساكوساتو از سیاسیون باتدبیر ژاپن كه در واقع معمار اقتصاد این كشور بود ژاپن را از یك كشور شكست خورده به یك قدرت بزرگ جهانی رسانید. هیرو هیتو كه نوه موتوسو هیتو بود پس از ۶۳ سال سلطنت در ۷ ژانویه ۱۹۸۹ درگذشت و پسرش «آكی هیتو» به سلطنت رسید. اما به علت آن كه پسری از ازدواج او به وجود نیامده است، پارلمان ژاپن درصدد وضع قانونی است كه احتمالا یكی از دختران امپراتور بتوانند بعد از آكی هیتو به امپراتوری برسند. ژاپنی ها در میهن پرستی زبانزد همه مردم دنیا هستند، به طوری كه هر چند گاهی یكی از سربازان كه از پایان جنگ اطلاع نداشته است پس از اطلاع از پایان جنگ، جنگل ها و مكان هایی كه برای پست او در نظر گرفته شده را ترك می كند و به میهن اصلی خود ژاپن باز می گردد. این حالت در كویزومی نخست وزیر ژاپن نیز وجود دارد و او هر سال برای احترام به سربازان كشته شده در جنگ طی مراسمی شركت می كند و این امر باعث اعتراض كره ای ها و چینی ها بوده است كه به احترام جنایتكاران جنگی ژاپن در این گونه مراسم شركت می كنند.

سیروس غفاریان

منابع:

۱ تاریخ دول معظم، نوشته ماكسیم مورن، ترجمه علی اصغر شمیم، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۳۵

۲ تاریخ جنگ جهانی دوم، نوشته سپهبدمحمد نخجوان امیر موثق، جلد دوم، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۳۹

۳ تاریخ ژاپن از آغاز تا معاصر، نوشته هاشم رجب زاده، ناشر مولف، تهران، ۱۳۶۵