چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
دنیاطلبی یا دنیاگریزی؟!
در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: در زمان رسول خدا (ص)، یکی از مؤمنین اهل صفه (آنها که کنار مسجد سکونت داشتند) به نام سعد، بسیار در فقر و ناداری به سر میبرد و همیشه در نماز جماعت، ملازم رسول خدا بود و هرگز نمازش ترک نمیشد. رسول خدا (ص) وقتی او را میدید، دلش به حال او میسوخت و غریبی و تهیدستی او رسول خدا را سخت ناراحت میکرد.
روزی به سعد فرمود: اگر چیزی به دستم برسد، تو را بینیاز میکنم. مدتی از این جریان گذشت، رسول خدا (ص) از اینکه چیزی نرسید تا به سعد کمک کند، سخت غمگین شد.
خداوند وقتی که رسولش را این گونه غمگین یافت، جبرئیل را به سوی او فرستاد. جبرئیل که دو درهم همراهش بود، به حضور رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا، خداوند اندوه تو را به خاطر سعد دریافت، آیا دوست داری که سعد بینیاز گردد؟» پیامبر(ص) فرمود: آری. جبرئیل گفت: «این دو درهم را به سعد بده و به او بگو که با آن تجارت کند».
پیامبرآن دو درهم را گرفت و سپس برای نماز از منزل خارج شد. هنگام ملاقات با سعد به او فرمود: ای سعد، آیا تجارت و خرید و فروش میدانی؟ سعد گفت: سوگند به خدا چیزی ندارم که با آن تجارت کنم.
پیامبر آن دو درهم را به او داد و به او فرمود: با این دو درهم تجارت کن. او آن دو درهم را گرفت و همراه رسول خدا (ص) به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را خواند. بعد از نماز پیامبر به او فرمود: «برخیز به دنبال کسب رزق برو، که من از وضع تو غمگین هستم».
سعد برخاست و کمر همت بست و به تجارت مشغول شد. به قدری آن دو درهم برکت داشت که هر کالایی با آن میخرید سود فراوان میکرد، دنیا به او رو آورد و اموال و ثروتش زیاد گردید و تجارتش رونق بسیار گرفت. در کنار مسجد، محلی را برای کسب و کار خود انتخاب کرد و به خرید و فروش مشغول گردید.
کم کم رسول خدا (ص) دید که بلال حبشی وقت نماز را اعلام کرده، ولی سعد هنوز سرگرم خرید و فروش است.
پیامبر وقتی او را به این وضع دید، به او فرمود: «ای سعد، دنیا تو را از نماز باز داشت». او در پاسخ چنین توجیهکرده و گفت: «چکار کنم؟ ثروتم را تلف کنم؟
به این مرد متاعی فروختهام میخواهم پولش را بستانم و از این مرد متاعی خریدهام میخواهم قیمتش را بپردازم».
رسول خدا(ص) در مورد سعد آن چنان ناراحت و غمگین شد که این بار اندوه رسول خدا (ص) شدیدتر از آن هنگام بود که سعد در فقر و تهیدستی به سر میبرد.
جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: خداوند اندوه تو را در مورد سعد دریافت، کدامیک از این دو حالت را در مورد سعد دوست داری؟
آیا حالت فقر و تهیدستی او و توجه او به نماز و عبادت را دوست داری؟
یا حالت دوم او را که بی نیاز است ولی توجه به عبادت ندارد؟
پیامبر فرمود: حالت اولی او را دوست دارم، چرا که حالت دوم او باعث شد که دنیایش، دینش را ربود.
جبرئیل گفت: «دلبستگی به دنیا و ثروت، مایه آزمایش و بازدارنده آخرت است». آن گاه جبرئیل گفت: آن دو درهم را که به او قرض داده بودی از او بگیر که در این صورت وضع او به حالت اول برمیگردد.
رسول خدا(ص) به سعد فرمود: آیا نمیخواهی دو درهم مرا بدهی؟ سعد گفت: به جای آن دویست درهم میدهم. پیامبر فرمود: همان دو درهم مرا بده، سعد دو درهم آن حضرت را داد. از آن پس دنیا به سعد پشت کرد و تمام اموالش کم کم از دستش رفت و زندگیش به حالت اول بازگشت».
رضا جاودان
منبع: گناهشناسی، محسن قرائتی، ص۱۸۳
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران روز دختر دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی انتخابات رهبر انقلاب حجاب انتخابات مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران فضای مجازی بارش باران آموزش و پرورش سیل سلامت شهرداری سازمان هواشناسی
گاز نمایشگاه نفت قیمت طلا خودرو مالیات قیمت خودرو مسکن قیمت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون محمدمهدی اسماعیلی کتاب سریال سینمای ایران دفاع مقدس سینما تئاتر موسیقی فیلم
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا رفح حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر دورتموند ذوب آهن رئال مادرید بازی لیگ برتر ایران نساجی لیگ برتر فوتبال ایران
تبلیغات اپل عیسی زارع پور اینترنت سامسونگ ناسا گوگل آب مایکروسافت نوآوری
سرطان آسم قلب سنگ کلیه کمردرد اعتیاد ناباروری بیماران خاص بیمه سبزیجات