دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه قیام های قبل از قائم


فلسفه قیام های قبل از قائم

▪ پرسش
در برخی روایات نقل شده که هر قیامی قبل از قیام قائم امام مهدی(عج) باطل است و صاحب آن طاغوت می باشد. سؤال اصلی این است که انقلاب اسلامی را چگونه می توان با توجه به این گونه روایات …

پرسش

در برخی روایات نقل شده که هر قیامی قبل از قیام قائم امام مهدی(عج) باطل است و صاحب آن طاغوت می باشد. سؤال اصلی این است که انقلاب اسلامی را چگونه می توان با توجه به این گونه روایات توجیه کرد؟

ـ پاسخ

در بخش نخست پاسخ به این سؤال ضمن تاکید بر لزوم تشکیل حکومت اسلامی از منظر عقلانی و آموزه های دینی دو مورد از ابعاد و زوایای این گونه احادیث شامل:

۱) لزوم بررسی سندی و محتوایی احادیث

۲) ضعف سندی بسیاری از این گونه روایات، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می گیریم:

۳) این احادیث در شرایطی صادر شده اند که عده ای از علویان و برخی از عباسیان، برای مقابله با حکومت اموی؛ با استفاده از جهل مردم، خود را مهدی موعود که پیامبراعظم(ص) وعده ظهور او را بشارت داده بود، قلمداد می کردند واز مردم برای خود، به عنوان مهدی منتظر، بیعت می گرفتند. در چنین اوضاعی «ائمه» با موضع گیری مناسب، جلوی سوءاستفاده آنان را می گرفتند. شاهد این جریان، قضیه «مهدی عباسی» یکی از خلفای ظالم عباسی است که به همین جهت لقب مهدی به خود داده و از مردم، بیعت می گرفت و نیز محمدبن عبدالله بن الحسن، معروف به نفس زکیه، به نام مهدی موعود، برای خود از مردم بیعت می گرفت و حتی از امام صادق(ع) نیز خواست که به نام مهدی آل محمد(ص) با او بیعت کند و همراه او در جنگ با بنی امیه شرکت نماید! وقتی امام صادق(ع) حاضر به بیعت با این عنوان نشد «عبدالله» پدر محمد، سخت عصبانی شد و سخنانی ناروا خطاب به امام بیان کرد. دراین مناظره حضرت به عبدالله فرمود:نه پسر تو آن مهدی موعود است و نه الان وقت قیام است و اگر می خواهید برای خدا غضب کنید، امر به معروف و نهی از منکر نمایید. شما پدر محمد، شیخ ما هستی و رهبری قیام را برعهده بگیرید، ما نیز با شما بیعت می کنیم.

این روایت خود دلیل بر این است که از نظر ائمه(ع) هر قیامی محکوم نبود، بلکه امام (ع) برای شرکت در قیامی که برای امر به معروف و نهی از منکر باشد، اعلام همکاری کرده بود و این گونه قیام و انقلاب را امضاء کرده و مشروع اعلام می کند. اغلب روایات نهی از قیام که مخالفین به آنها استناد کرده اند، از این نوع روایات بوده و درچنین فضایی صادر شده اند و منع از قیام، مشروط و ناظر به افراد خاصی است و مطلق نمی باشد. ازسوی دیگر اگر روایات مذکور را به معنای ظاهری و نفی مطلق همه قیام ها و مبارزات برای تشکیل حکومت بدانیم. نتیجه آن وجوب سکوت در برابر همه ظلم ها، طاغوت ها و بی عدالتی هاست و این مخالف نص صریح آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) است که اسلام دین عدالت است و مردم را به عدالت و زندگی عادلانه دعوت کرده و سکوت در برابر اهل ظلم و کفر را جایز ندانسته است. بنابراین قیام امام حسین(ع) و سایر امامان معصوم در برابر ظالمان و ستمگران تنها برای آنان جایز بوده و پیروی از سیره و سنت آن بزرگواران برای دیگران جایز نیست. ما تنها موظفیم برای امام حسین(ع) و ائمه اطهار(ع) ذکر مناقب و سجایای آن ذوات مقدسه را بیان کرده و برای آن بزرگواران فقط عزاداری کنیم.