اجاق کور دوم خرداد

از برکات وجود انتخابات در فضای سیاسی کشور مشارکت جریان های سیاسی مختلف با سلایق و نظرات گوناگون می باشد که در مجموع می تواند برای کشور ثمرات بسیاری داشته باشد

از برکات وجود انتخابات در فضای سیاسی کشور مشارکت جریان‌های سیاسی مختلف با سلایق و نظرات گوناگون می‌باشد که در مجموع می‌تواند برای کشور ثمرات بسیاری داشته باشد.

به نظر می‌رسد در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نیز از هم اکنون احزاب و جریان‌های سیاسی خود را برای رقابتی جدی با همدیگر آماده می‌کنند، تا در نهایت هرکس بتواند اعتماد مردم را جلب کند وظیفه اداره قوه مجریه به او سپرده خواهد شد.

در این میان گروه‌های دوم خردادی نیز قصد د ارند در انتخابات شرکت کنند و بار دیگر بخت سیاسی خویش را بیازمایند ودر میان گزینه‌های مطرح فردی که بیش از همه به او امید بسته‌اند کسی نیست جز سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین، جدا از اینکه حضور همه احزاب و شخصیت‌های سیاسی باعث بالا بردن عیار مردمسالاری دینی در جامعه می‌شود، شرکت آنها در انتخابات بهانه‌ای است تا جریان اصلاحات دریابد تاچه میزان از مقبولیت سیاسی در نزد افکار عمومی در کشور برخوردار است.

اما پرسشی جدی که پیش روی جریان اصلاحات قرار گرفته است، به راستی از دوم خرداد ۷۶ تاکنون جریان اصلاحات در معرفی چهره‌های تازه و جوانتر با ویژگی‌های دیگری چون مقبولیت اجتماعی کارآمدی و ... به چه میزان موفق بوده است؟که دوباره بعد از ۱۱ سال بار دیگر تنها راه نجات جریان اصلاح‌طلبی را در بازگشت شخصی چون سید محمدخاتمی جستجو می‌کنند.

به بیان دیگر از دو منظر می‌توان این بازگشت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، ‌نخست آنکه گروه‌های دوم خردادی از آغاز تا پایان دولت اصلاحات و چه در زمانی که از قدرت اجرایی به دور بودند نتوانستند در بحث مفهوم‌سازی و به روز کردن مباحث خویش و چه در کادر سازی و رصد چهره‌های نو با مقبولیت بالای اجتماعی موفقیت چشمگیری به دست نیاورده‌اند.

از طرف دیگر در درون گروه‌های دوم خردادی طی چند سال گذشته شاهده تفرقه و قرائت‌های مختلف و موضوعات گوناگون شنیده شده است، که علاوه بر اینکه جریان اصلاحات از درون نتوانسته به یک وحدت تئوریک سازمانی برسد گاهی اوقات بروز این اختلافات بیرون باعث بی‌اعتماد شدن مردم به این جریان شده است.

علاوه بر ذکر مطالب فوق سوالات دیگری نیز در ذهن نخبگان سیاسی نقش بسته است، ‌از جمله اینکه اگر گروه‌های دوم خردادی با همان رویکرد دوم خرداد ۷۶ تصدی قوه مجریه را برعهده بگیرند نمی‌توانند با شرایط کنونی کشور را اداره کننداز مردمی که در سال‌های اخیر شاهد رشد فزاینده گفتمان انقلاب اسلامی در رفتارمسئولین ارشد اجرایی کشور بوده‌اند، حال می‌توان با مفاهیم وارداتی و دست چندمی که همگی از ادبیات لیبرال دموکراسی غرب نشات گرفته است، می‌توان با مردم ارتباط برقرار کرد؟

ناگفته پیدا است هرچه حضور احزاب و گروه‌های سیاسی در انتخابات پررنگ‌تر باشد،‌ باعث تحکیم اقتدار سیاسی نظام اسلامی می‌شود و نکته حائز اهمیت این است که آمدن یا نیامدن خاتمی به نمایندگی از جبهه اصلاحات در درجه دوم قرار دارد.

آنچه اولویت دارد اینکه جریان اصلاحات به عنوان بخشی از جریان سیاسی کشور در چرخه تکرار قرا نگیرد و هر لحظه بتواند خود را با شرایط جامعه و نیاز‌های مردم هماهنگ سازد و هر آنچه غیر این باشد نشان می‌دهد جریان اصلاحات در فرایند باز تولید سیاسی دچار مشکل شده است و این می‌تواند آینده سیاسی یک جریان سیاسی رادر پرده‌ای از ابهام و تردید قرار دهد.

مهدی تیماجی