چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
فوتبال روی پرده نقره ای
حال مسئله اصلی این است که اکثر فیلمهای موفق در فیلمهایی که ورزش هسته اصلی داستانی آنها را شکل میدهد، به صورت معمول بهعنوان ژانر مورد علاقه منتقدان سینمایی به خصوص در ایالاتمتحده شناخته میشوند.این ژانر مربوط به ورزشهای محبوب در آمریکای شمالی بوده و اخیرا توجه خود را روی حاشیههای ورزش قرار دادهاند تا موفقیت یک تیم یا ورزشکار خاص. مانیبال یکی از بهترین نمونههای این سبک جدید در سینمای هالیوود است. بنت میلر که اکنون فاکس کچر را در کن به اکران در آورده است با ساخت مانیبال توجه داستان را روی یک مدیر ورزشی (براد پیت) قرار داده و با روایت بخشی متفاوت از ماجراهای پیرامون ورزش به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد. با این حال برخلاف کشورمان فوتبال در آمریکای شمالی و هالیوود آنچنان طرفداری ندارد. به همین خاطر شاهد ساخت آثار قابل اشارهای در این سبک نیستیم. در مقابل انگلیسیها با توجه خاصی که به فوتبال دارند تا کنون فیلمهای خوبی را در رابطه با این ورزش تولید کردهاند که سعی داریم در زمانی که بحث جام جهانی داغ است به معرفی تعدادی از آنها بپردازیم. آثاری که هرچند از لحاظ کیفی در سطح بسیار بالایی قرار نمیگیرند اما در هر صورت اشاره به آنها خالی از لطف نیست.
فرار به سوی پیروزی
بدون شک فرار به سوی پیروزی یا همان پیروزی مهمترین اثر در ژانر فیلمهای ورزشی/فوتبالی است. داستان فیلم در رابطه با تعدادی از زندانیهای جنگ جهانی دوم است که در آلمان اسیر شده و در نهایت مجبور میشوند با تشکیل تیم فوتبال در مقابل تیمی آلمانی قرار گیرند تا مسابقهای نمایشی را برگزار کنند. برخلاف اکثر فیلمهای اینچنینی که در زمینه بازیگرهای فوتبالی یا حرفهای تعادل برقرار نمیکنند، پیروزی سعی کرده از بازیگر و فوتبالیستهای سرشناسی همچون مایکل کین، سیلوستر استالونه، پله و بابی مور انگلیسی استفاده کند. تعدادی از چهرههای سرشناس آن دوران در سینمای جهان و دنیای فوتبال که قرار گیریشان در کنار یکدیگر لحظات جالب توجهی را به وجود آورد. در ادامه باید به این نکته نیز توجه کرد که جان هیوستونی بهعنوان سازنده این فیلم انتخاب شد که سه نامزدی و یک اسکار بهترین کارگردان را در اختیار داشت. استفاده از داستانی خارج مسابقات رسمی فوتبال و مطرح کردن زندانیهای جنگ جهانی دوم به عنوان عواملی شناخته میشوند که در نهایت منجر به موفقیت این اثر شدند.
یونایتد
فوتبال با وجود جذابیت، شادی و غمهایی که به همراه دارد، ورزشی دلخراش است. اشتباه نکنید، دلخراش بودن فوتبال به خشونت یا مسائل اینچنینی ارتباط ندارد. اتفاقاتی که در حاشیه فوتبال رخ داده باعث شده طرفداران فوتبال آن را فراتر از یک ورزش و بهعنوان بخشی از زندگی خود نگاه کنند. حادثه مونیخ یکی از تلخترین اتفاقاتی است که در کنار بسیاری از سانحههای ورزشگاهی، نسل با استعدادی از فوتبالیستهای دهه ۵۰ میلادی را از بین برد. نسلی جوان که از آنها به عنوان فرزندان «بازبی» یاد میشود. در سال ۱۹۵۸ زمانی که تیم جوان منچستر یونایتد متشکل از استعدادهای داخلی باشگاه قصد داشتند طی پروازی از بلگراد به انگلیس بازگردند در فرودگاه مونیخ برای سوخت گیری متوقف شده و در نهایت با به وجود آمدن مشکلاتی در زمان بلند شدن دوباره دچار سانحه شدند. طی این سانحه تعداد زیادی از بازیکنان جوان منچستر جان خود را از دست داده و «بازبی» در نهایت با چهرهای همچون بابی چارلتون افسانهای باقی ماند. حادثه مونیخ یکی از دلخراشترین اتفاقات چند دهه اخیر بود و به خوبی در این فیلم مستند نمایش داده شد. مستندی که توسط شبکه BBC ساخته و پخش شد.
ویل
ویل یکی از همان نمونههای موفق انگلیسی در ژانر ورزشی است. انگلیسیهایی که فوتبال را به عنوان ورزش اول خود میدانند، سعی زیادی در گسترش فرهنگ این ورزش در قالب سینما کردهاند که ویل یکی از همان نمونههاست. محوریت داستان فیلم در رابطه با پسربچهای ۱۱ ساله است که به همراه دوستش الک تصمیم میگیرند به عنوان هواداران واقعی لیورپول به تماشای بازی این تیم در مقابل آ.ث میلان بروند. مسابقه ای که تحت عنوان فینال لیگ قهرمان اروپای سال ۲۰۰۵ در استانبول ترکیه برگزار شد. فینال آن سال به خودی خود یکی از دراماتیکترین مسابقات فوتبال چند سال اخیر است. مسابقهای که طی آن میلان با ۳ گل جلو افتاده اما همه چیز را در نیمه دوم واگذار کرده و در نهایت با ضربات پنالتی جام قهرمانی را به لیورپول انگلیس تقدیم کرد. از سویی با ویل روبهرو هستیم که مادرش را از دست داده و پدرش گرفتار بیماری سختی است. در مقابل الک قرار دارد که اهل بوسنی بوده و در جریان فیلم با مشکلات جنگ داخلی در کشورش روبهروست. هرچند در نهایت با حضور چهرههایی همچون کنی دالگلیش، استیون جرارد و جیمی کرگر، این دو پسربچه موفق به دیدن فینال لیگ قهرمانان اروپا میشوند اما روند دنبال شده در طول فیلم یکی از جذابیتهای اصلی ویل است.
اتحاد جهنمی
برخی اتفاقات واقعی هستند که به خودی خود جذابیت کافی برای جذب مخاطب را ندارند. در بسیاری از این مواقع نویسندگان سعی میکنند با اضافه کردن نکات جدید و تغییر بخشهای مختلف داستان آن را تبدیل به ساختاری مناسب برای سینما کنند. پیتر مورگان یکی از بهترین فیلمنامهنویسانی است که توانایی انجام چنین کاری را دارد. «شتاب» به کارگردانی ران هاوارد به خوبی نشاندهنده این خصوصیت اوست. داستان دو راننده فورمول یک که شاید در نگاه کلی جذابیتی نداشته باشد اما با اضافه شدن جزئیات اشاره شده توانست به اثری قابل احترام تبدیل شود. همین موضوع در رابطه با اتحاد جهنمی نیز صدق میکند. پیتر مورگان داستان این فیلم را برگرفته از اتفاقات واقعی سالهای دور لیدز یونایتد به تحریر در آورده و با کمک تام هوپر، کارگردان فیلمهای «سخنرانی پادشاه» و «بینوایان» توانست یکی از تاثیرگذارترین داستانهای فوتبالی چند سال اخیر را شکل دهد. داستان اتحاد جهنمی در رابطه با دو مربی با نامهای برایان کلو و پیتر تیلور است که در کنار یکدیگر سعی داشتند لیدز یونایتد را به افتخار برساند. در این مسیر مشکلات بسیاری برای این دو به وجود میآید و حتی سبب جدایی آنها نیز میشود. در نهایت کلو و تیلور با یکدیگر همکاری کرده و موفق میشوند باشگاه ناتینگهام فارست را حتی به قهرمانی اروپا برسانند. مربیهایی که هیچ وقت به تیم ملی انگلیس نرسیدند.
خیابان سبز
فوتبال یکی از معدود ورزشهایی است که طرفدارانش آن را بیشتر از یک تفریح میبینند. در کشورهایی همچون انگلیس و ایتالیا طرفداران فوتبال قبل یا بعد از مسابقات با یکدیگر درگیر شده و حتی اتفاقات تلخی را رقم میزنند. همین موضوع باعث شده تا فیلمی با نام خیابان سبز شکل گیرد. فیلمی که توسط لکسی الکساندر جوان ساخته شده و در سال ۲۰۰۵ به خصوص داخل انگلیس مورد توجه قرار گرفت. داستان فیلم در رابطه با جوانی دانشجو است که از رشته خبرنگاری دانشگاه هاروارد اخراج شده و تصمیم میگیرد به خانه خواهرش در انگلیس برود. در این بین مت باکنر (الیا وود) جوان با برادر استیو دانهام (همسر خواهرش) آشنا شده و به مرور وارد دارودسته ولگردها میشود. ولگردهایی که به عنوان طرفدار سرسخت وستهم شناخته میشوند. درگیریهای به وجود آمده مابین طرفداران وستهم و تیمهایی همچون تاتنهام، منچستر یونایتد و بیرمنگهام به مرور مشکلاتی را برای مت باکنر و پیتر دانهام جوان به وجود آورده و در نهایت زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد. خیابان سبز یکی از آن دست آثاری بود که به خوبی تاثیرات منفی و مخرب فوتبال و حواشی آن را به نمایش درآورد. فیلمی که در نهایت با دو ادامه در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ همراه شد که هیچ کدام نتوانستند موفقیت اثر اصلی را تکرار کنند. در این میان تنها چارلی هانم با بازی در نقش پیتر دانهام مطرح شده و در ادامه به عنوان نقش اصلی سریال فرزندان آشوب معرفی شد. بازیگری که بازی در فیلمی همچون حاشیه اقیانوس آرام را نیز در کارنامه دارد.
وقتی شنبه میآید
یکی از ساختارهای هر چند کلیشهای اما همچنان جذاب سینمای ورزشی مربوط به معرفی یک ورزشکار میشود. در اکثر این نوع آثار ورزشکاری جوان معرفی و به مرور مطرح میشود. در این بین مشکلاتی برای او به وجود میآید و شاهد فصل افول شخصیت هستیم؛ فصلی که در نهایت با اوج گیری نهایی فیلم به اتمام میرسد. برخلاف تمام آثار اینچنینی «وقتی شنبه میآید»، تا حدودی از کلیشهها دوری کرده و داستان را به شکلی متفاوت شروع میکند. شخصیت اصلی فیلم کارگری به نام جیمی مویر با بازی «شان بین» است. او که به ۳۶سالگی رسیده توسط باشگاه هالام کشف میشود و مسیر فوتبالی خود را شروع میکند. در ادامه مویر به شفیلد یونایتد میرسد و راه خود را برای رسیدن به اوج هموار میکند. با این حال مشکلاتی در مسیر موفقیت وجود دارد که در بخشهای مختلف فیلم مورد بررسی قرار میگیرند.
گل : رؤیا شروع میشود
بسیاری از فیلمهای ساخته شده بر اساس فوتبال مدیون گل هستند. اثر دنی کنون در سال ۲۰۰۵ تاثیر بسزایی بر شناخته شدن فوتبال به عنوان یکی از زیرژانرهای سینمای ورزشی گذاشت. هر چند داستان گل وام گرفته از کلیشههای سبک ورزشی است اما ساختار با کیفیت و خوب آن باعث شد تا به محبوبیت بالایی دست پیدا کند. در ابتدای فیلم سانتیاگو مونیزی معرفی میشود که در بخش لاتین لس انجلس به همراه خانوادهاش مشغول به کار هستند. سانتیاگو استعداد فوقالعادهای در فوتبال داشته اما با توجه به شرایط زندگی و البته مطرح نبودن فوتبال در ایالاتمتحده شانسی برای موفقیت خود نمیبیند. تا اینکه با یکی از بازیکنهای سابق نیوکاسل آشنا شده و به کمک او به انگلیس میرود. مشکلات بسیاری همچون آسم در مسیر سانتیاگو وجود دارند اما در نهایت به کمک دوست و هم باشگاهیاش، گوین هریس بر آنها غلبه کرده و به عنوان یک بازیکن خوب مطرح میشود. گل به نوعی اولین فیلمی است که با همکاری کامل فیفا ساخته شده و در آن از نامها و چهرههای مطرح فوتبال استفاده شده بود. این فیلم با دو قسمت دیگر در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ همراه شد که هیچ کدام موفق ظاهر نشدند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست