جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ریشه سه واژه بردن، آوردن، نبرد


ریشه سه واژه بردن، آوردن، نبرد

▪ بردن: کشیدن. برداشتن. با خود برداشتن. نقل کردن. منتقل کردن. مقابل آوردن. نقل کردن خواه بر پشت خود و خواه بر پشت چیزی.
من شست بدریا فرو فکندم
ماهی برسید و ببرد شستم
معروفی
و این ] مداین[ …

بردن:

کشیدن. برداشتن. با خود برداشتن. نقل کردن. منتقل کردن. مقابل آوردن. نقل کردن خواه بر پشت خود و خواه بر پشت چیزی.

من شست بدریا فرو فکندم

ماهی برسید و ببرد شستم

معروفی

و این ] مداین[ شهری بزرگ بود و با آبادانی و آبادانی وی به بغداد بردند.

برد- بر (ببر) از ریشه بر (bar) به معنی حمل کردن، بردن، بالا بردن، تحمل کردن، واژه های بردبار، بردباری (شکیبایی)، باردار (کسی که چیزی را حمل می کند، حامله)، بر «میوه»، بار، باره «اسب»، برنده- بردار در فرمان بردار از این ریشه به وجود آمده اند. آوردن «حمل کردن به سوی متکلم» و بردن «حمل کردن از متکلم» در فارسی معنی می دهد.

آوردن:

«از:آ، به معنی سوی+بردن) بردن چیزی بسوی کسی، چیزی را آوردن، مقابل بردن، آورد- آور از ریشه آ+ ور است که «ور=بر» به معنی «حمل کردن» است و با پیشوند «آ» «حمل کردن به سوی متکلم» معنی می دهد.

بگیریدش از پشت آن پیل مست

به پیش من آرید بسته دو دست

فردوسی

بسیندخت فرمود پس نامدار

که رودابه را خیز و نزد من آر

نبردیدن، نبرد کردن، جنگیدن ازنی+بر+ د تشکیل شده است و «بر» ریشه آن به معنی زدن، ضربه زدن، جنگیدن، غلبه کردن، است. واژه نبرده «جنگجو» و همچنین «نبرد» را با «آورد» در واژه های آوردگاه و هماورد، آوریدن به معنی «حمله و جنگ آوری کردن» می توان مقایسه کرد.

سلیمان مختاری