یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

نقش عملكرد تحصیلی در اعتماد به نفس


نقش عملكرد تحصیلی در اعتماد به نفس

موفقیت یا شكست تحصیلی همانطور كه از عوامل مختلفی چون نظام آموزشی, سازمان مدرسه و عوامل آن چون كتاب, معلم, مدیر و نیز خانواده و ویژگیهای شخصی و فردی دانش آموزان ریشه می گیرد آثار و پیامدهای مختلفی را نیز در ابعاد اجتماعی و فردی بر جای می گذارد موضوع این مقاله بررسی پیامدهای فردی و روانشناختی موفقیت یا شكست تحصیلی در روحیه و عزت نفس دانش آموزان است باهم می خوانیم

موفقیت یا شكست تحصیلی همانطور كه از عوامل مختلفی چون نظام آموزشی، سازمان مدرسه و عوامل آن چون كتاب، معلم، مدیر و نیز خانواده و ویژگیهای شخصی و فردی دانش آموزان ریشه می گیرد آثار و پیامدهای مختلفی را نیز در ابعاد اجتماعی و فردی بر جای می گذارد. موضوع این مقاله بررسی پیامدهای فردی و روانشناختی موفقیت یا شكست تحصیلی در روحیه و عزت نفس دانش آموزان است. باهم می خوانیمعزت نفس كودك قبل از هر چیز ابتدا در محیط زندگی اش پی ریزی می شود اما در مدرسه و كلاس درس است كه نسبت به توانایی های خود و اینكه چگونه پیشرفت كند آگاهی می یابد. به طور معمول یك كودك تا سن ۱۸ سالگی حدود ۵ هزار ساعت از وقت خود را در مدرسه می گذراند و طی این مدت عقاید یا عادات خاصی كسب می كند.نحوه آموزش كودكان بسیار مهم تر از چیزی است كه باید بیاموزند. نگرش كودك نسبت به یادگیری و مخصوصاً توانایی هایش اثر بسیار مهمی روی اعتماد به نفس و در نتیجه آینده اش دارد بنابراین توجه و نوع رفتار والدین و معلم های مدرسه در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است.

هدف از یادگیری

داشتن تصور خوب از خود نیاز طبیعی هر كودك است و برای برآورده شدن این نیاز، كودك باید به این باور برسد كه می تواند كارها را به خوبی و با موفقیت انجام دهد. اما مفهوم موفقیت و شكست پیچیده است و با نگرش های متفاوتی بررسی می شوند. در یك كلاس درس خوب والدین باید انتظار داشته باشند كه كودك شان پنج چیز اساسی زیر را بیاموزد:

۱ _ به دقت انجام دادن كارها و یادگیری مهم است.

۲ _ برای موفق شدن معیارهایی در نظر بگیرد بدین معنا كه مفهوم درست انجام دادن كارها را درك كند و بتواند قضاوت كند كه تا چه اندازه كارهایش را به خوبی انجام می دهد.

۳ _ باید چه انتظاری از خود داشته باشد و نسبت به توانایی هایش مثبت فكر كند.

۴ _ موفقیت و پیشرفت را نتیجه مستقیم تلاش و پشتكار خود بداند.

۵ _ و اینكه موفقیت های فردی اش ارزش اجتماعی دارند.

در مدرسه وجود تكالیف و برنامه های متفاوت و رقابت بین كودكان و ارزیابی مداوم آنها آگاهی كودك را نسبت به توانایی هایش افزایش می دهد و او را نسبت به قضاوت های دیگران نگران می كند. با روش های زیر می توانیم او را حمایت كنیم و اجازه ندهیم این ویژگی های مدرسه روحیه او را تضعیف كند:

۱ _ به او بقبولانیم كه موفق شدن در مدرسه تلاشی جالب و هیجان انگیز است نه صرفاً محك زدن تواناهایی او.

بیشتر كودكان وقتی تصور می كنند مجبورند توانایی های خود را ثابت كنند نگران می شوند و ما نباید آنها را در اینگونه موقعیت ها قرار دهیم. مثلا، به جای اینكه به او بگویید: «ببینم در ریاضی چقدر مهارت داری» (كه در این حالت كودك احساس می كند تحت بررسی موشكافانه ای قرار گرفته است) بگویید: «چرا این مسائل ریاضی را امتحان نمی كنی؟» (بدین وسیله این پیام را به كودك می رسانید كه فعالیت های متفاوت، توانایی های ذاتی نیستند بلكه آنها را باید آزمود.)

۲ _ هرگز استعداد یا توانایی كودك را به طور كلی مورد قضاوت قرار ندهید.

باید از برچسب زدن روی توانایی های كودك مان بپرهیزیم (مثلا، «در خواندن ضعیف است.» یا «در فهم ریاضی كند است» یا «در ورزش دست و پا چلفتی» است.)

و برای اینكه تمایل به یادگیری در كودك را زنده نگهداریم باید به او بیاموزیم چگونه توانایی های خود را مهار كند و درك كند با كمك تلاش و كوشش می تواند توانایی ها و استعدادهایش را توسعه بخشد. مثلا به جای اینكه بگویید: «فكر می كنم ریاضی كار تو نباشد.» یا «در خواندن استعداد ذاتی نداری.» (كه بدین ترتیب فكر می كند در این موارد توانایی ندارد) بگویید: «به نظر می رسد این مسائل ریاضی برایت دردسرساز هستند.» یا «خواندن این متن مشكل است، مگر نه؟» (در این صورت كودك این پیام مشخص و ساده را دریافت می كند كه صرفاً آن وظیفه یا كار خاص مشكل است.) پیام دیگری كه دریافت می كند این است: «محدودیت های او دائمی نیستند و اگر چه همه توانایی هایش به بهره برداری نمی رسند اما با تلاش می تواند آنها را توسعه دهد.» وقتی كودكان استعداد را مهار شدنی بدانند در كسب اهداف شان موفق می شوند.

تشویق كودك به برگزیدن معیارهایی برای عملكردهایش

اغلب والدین تمایل دارند كودك شان را از هر نوع انتقادی حمایت كنند و یا تصور می كنند هر كاری كه او انجام می دهد «محشر» است. این گونه تفكر نسبت به كودك او را عملا دلسرد كرده و از توانایی هایش در انتخاب معیارهای عملكرد درست می كاهد و به تدریج درخصوص مفهوم «خوب انجام دادن كارها» گیج می شود.كودكان اغلب تلاش می كنند به بزرگسالان بفهمانند كه دوست دارند ارزیابی صحیحی از كارشان بشود. آنها تا سن ۶ سالگی نسبت به تعاریف دیگران مخصوصاً اگر با احساس خودشان نسبت به واقعیت سازگار نباشد حساس هستند. ستایش های افراطی غالباً كودك را ناراحت می كند. مثلا وقتی پدر مایكل «هشت ساله» به او گفت: «تو نابغه هستی!» مایكل بسیار عصبانی شد _ كودك در این لحظه نگران می شود برای جلب توجه پدرش باید چه كارهای دیگری انجام دهد و این ستایش نامطمئن او را مضطرب می سازد. یا نوجوانی نه ساله، برای اینكه موافق ستایش والدینش از نحوه اسكی بازی اش نبود به جای اینكه با اسكی از كوه پایین بیاید غلت خورد. كودكی كه ستایش های غیرواقعی از كارش می شود دیگر انگیزه ای برای تلاشی جدی ندارد. گاهی اوقات لازم است به كودك خود بگوییم: «كارت را خوب انجام دادی و با تلاش بیشتر می توانی آن را بهتر انجام دهی.» و فقط به او نگوییم: «كارت فوق العاده است!»بعضی مواقع كودك نسبت به خوب انجام ندادن كاری آگاهی كامل دارد كه در این گونه مواقع بهتر است پدر یا مادر به نارضایتی كودك بپیوندد و به او كمك كند تا با استفاده از این نارضایتی نقشه ای برای بهبود كار بكشد. بهترین ستایش كودك تشویق قضاوت خوب خودش است.كودكان از سن ۴ یا ۵ سالگی نسبت به اینكه «كه» هستند و چگونه باید باشند فكر كرده و معمولا خود را با دیگران مقایسه می كنند و آنها به كمك ویژه ای نیاز دارند تا در این قیاس ایمن بمانند. مخصوصا اگر حداقل دو مورد از گرایش های زیر را از خود بروز دادند:

۱ _ تمایلی به پذیرفتن كاری كه برایشان مشكل است نداشته باشند.

۲ _ فقط به اهداف دور از دسترس و دست نیافتنی فكر كنند. (مثل صاحب مدال بازی های المپیك یا ستاره رسانه های گروهی شدن بدون اینكه واقعاً برای رسیدن به این اهداف گامی بردارند.)

۳ _ با لحنی تحقیرآمیز با دوستان خود صحبت كنند.

۴ _ فكر كنند كه دوستان شان در هر كاری بهتر از او هستند.

۵ _ علاقه شان نسبت به مدرسه را از دست بدهند.

شما والدین می توانید به روش های زیر به كودك خود قوت قلب بدهید:

۱ _ عدم اعتماد به نفس او را بپذیرید.

ترس هایش را نادیده نگیرید و او را حمایت كنید. مثلا بگویید: «ممكن است بعضی روزها در مدرسه سخت بگذرد اما در آنجا افرادی هستند كه به تو كمك می كنند و بعد از آن هم در خانه با یكدیگر می نشینیم و صحبت می كنیم.» پیام این است: «طبیعی است بعضی چیزها سخت باشد اما دشواری نشانه آن نیست كه نتوانی از عهده كارهایت برآیی!»

۲ _ به او كمك كنید برای خود اهدافی روشن و دست یافتنی در نظر بگیرد.

وقتی كودك فكر كند كودكان دیگر از او جلوتر هستند ممكن است توجهی به توانایی های واقعی خود نداشته باشد. باید از او بخواهیم با توجه به توانایی هایش اهدافی در نظر بگیرد و برای دست یافتن به آنها برنامه ای دقیق داشته باشد.

۳ _ به او اطمینان بخشید كه حتی وقتی نمی تواند چون ستاره ای بدرخشد باز هم با ارزش است.

می توانیم زمینه ای فراهم سازیم تا كودك لذت پیشرفت را با تلاش و حركت خودش حس كند. مثلا: «ببین در این هفته مسائل ریاضی را چقدر بیشتر از گذشته درست حل كرده ای!» گفتن این جمله مؤثرتر است تا بگویید: «تو ریاضیدان بی نظیری هستی!»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.