پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
نظریه پردازی, تولید علم و نقش آن در فرآیند توسعه
عــلم به عنــوان نـظریه مــدلل، حاصل فعالیت های سیستماتیك محققان و اندیشمندانی است كه با ژرف نگری و بررسی غیر معمول حوادث و روابط بین متغیرها و البته با استفاده از متدولوژی منظم علمی هر لحظه بر پیكره ی دانش بشری می افزایند و زمینه را جهت رشد و توسعه همه جانبه و درون زا هموار می سازند.
در فرآیند نظریه پردازی و تولید دانش، نقطه نظر نهایی تمام فعالیت ها و انرژی ها ایجاد قانون علمی یا پارادایم است. زمانی كه در یك شاخه از دانش بشری پارادایم یا قوانین علمی مورد نیاز ارائه می گردد، امكان كمك آن شاخه از دانش بشری به فرآیند پیشرفت و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه تسهیل می شود. زیرا پیشرفت، توسعه و برتری انسان امروزی، نتیجه ی تلاش، فعالیت علمی و پژوهش هایی است كه زیربنای رفاه اجتماعی و بهبود شرایط زندگی را فراهم می سازند. این نكته بیانگر نقش بی بدلیل تـولید دانش و تكنولوژی بر توسعه ی همه جانبه و سرنوشت جوامع جهانی است. لذا برای رسیدن به این آرمان اساسی، باید مبانی و شیوه های تولید علم را شناخته، نقش خود را در میزان تولید دانش جهانی افزایش دهیم و از آن طریق امكان توسعه ی جامع را برای مملكت فراهم نماییم.
تولید دانش قبل از هر گونه عواملی، نیازمند ارائه ی یك برنامه ی جامع و مدونی است كه در برگیرنده ی همه ی ابعاد این فرآیند باشد. براین اساس باید در برنامه توسعه كلان كشوری بر تولید علم از سوی سازمان های آموزشی و پژوهشی و تقاضا برای دانش جدید از سوی سایر سازمان ها تأكید ویژه به عمل آید. توسعه به عنوان فرآیند بهبود شرایط زندگی برای همگان، دارای چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است كه در حركت پیشرونده ی خود، كاهش فقر و بیكاری، برابری، صنعتی شدن، ارتباطات بهتر، ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت و افزایش مشاركت مردم در امور سیاسی را در پی دارد.
فورتادو(Furtado) در تحلیل ضوابط توسعه، از سه بعد آن نام برده است كه قابل توجه می باشند: افزایش كارایی نظام تولیدی، برآورده شدن نیازهای اساسی مردم و محقق شدن اهداف گروه های مختلف. نكته قابل بحث، توجه به نقش تولید دانش در توسعه جامعه است، مبنای تولید دانش، آموزش و پرورش است آموزش و تولید دانش نوعی سرمایه گذاری در سرمایه ی انسانی و زیر بنای توسعه اقتصادی و اجتماعی است. زیرا فرآیند توسعه همواره مرهون دو عامل سرمایه ی مادی و سرمایه ی انسانی می باشد، لذا كانون حركت به سوی توسعه یافتگی و تداوم آن همواره در پرتو آموزش، پژوهش و تولید دانش جدید صورت می گیرد. برای درك كامل از نقش تولید علم در فرآیند توسعه باید ابتدا بررسی سیر تولید دانش و نظریه پردازی و شیوه های آن بپردازیم سپس با تعیین ابعاد مختلف توسعه و شاخص های آن ، نقش تولید دانش را بر هر یك از ابعاد و شاخص های مورد نظر بررسی نماییم.
تولید دانش نوین و فرآیند نظریه پردازی كه در قالب پارادایم علمی تجلی پیدا می كند طی یك فرآیند منظم متوالی و سیستماتیك حاصل می گردد. بویژه اگر انتظار داشته باشیم كه این فرآیند بر ابعاد و جنبه های مختلف توسعه جامعه اثرات تعیین كننده بر جامعه بگذارد باید از عمق و تعالی خاصی برخوردار باشد. اصولاٌ هر عاملی كه بر روند توسعه تأثیر داشته باشد بطور یقین باید در زیرساختهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه ریشه داشته و در عین حال بر آنها اثر بگذارد. این ویژگی و سایر مشخصه های فنی تولید علم ما را بر آن می دارد كه در راستای فرآیند تولید علم قبل از هر عاملی به ارائه یك طرح جامع و مدون كه در بر گیرنده همه ابعاد تولید دانش و توسعه باشد،فكر كنیم. ایجاد چنین تحولی شگرف نیازمند به تغییر و تحول در دانش و اطلاعات عمومی،نگرش وسیع و عمیق به تولید دانش، برنامه ریزی جهت اجرای تحقیقات بنیادی و كسب تجربه عملی توسط متخصصان و مجریان امور جامعه می باشد.
توسعه بعنوان فرآیند بهبودی شرایط زندگی برای همگان دارای ابعاد اجتماعی، اقتصادیفرهنگی و سیاسی است یعنی آنكه رشد موزون،متعادل،درون زا و همه جانبهٔ این ابعاد در یك جامعه می تواند امر توسعه را امكانپذیر نماید و برای رسیدن به این هدف نقش آموزش، یادگیری و تولید علم بسیار تعیین كننده است،بگونه ای كه می توان گفت بین سطح توسعه یافتگی یك جامعه و نقش آموزش، یادگیری و تولید علم بسیار تعیین كننده است، بگونه ای كه می توان گفت بین سطح توسعه یافتگی یك جامعه و نقش آن جامعه در میزان تولید دانش جهانی نوعی همبستگی مثبت مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر باید گفت كه فرآیند تولید دانش خود نیازمند آن است كه در برنامه توسعه كلان كشور نقش و جایگاه آن بطور جدی مورد توجه قرار گیرد. زیرا نظریه پردازی و تولید علم حاصل برنامه ریزی دقیق و بكارگیری متدلوژی منظم و سازمان یافته است.
● روش كار:
در این مقاله كه با هدف بررسی نقش تولید علم توسعه جامعه نگارش شده است، ابتدا روند و چگونگی تولید دانش، تدوین قانون علمی و ارائه نظریه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است سپس فرآیند توسعه، روند تحقیق آن و شاخصهای تعریف شده توسعه در ابعاد اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و سیاسی بررسی شده است آنگاه در مبحث اصلی مقاله، نقش تولید دانش بر هر یك از ابعاد و شاخصهای توسعه درون زا بصورت مستدل تجزیه و تحلیل شده و در پایان در مبحث نتیجه گیری و بحث، عمده ترین راههای تأثیر تولید علمی برفرآیند توسعه مورد مطالعه قرار گرفته است.
● بیان مسأله :
توسعه بعنوان فرآیند بهبود كمی و كیفی شرایط زندگی برای همگان در ابعاد اجتماعی،اقتصادی، فرهنگی وسیاسی ، ایده آل تمام ممالك توسعه یافته و در حال توسعه است. یكی از عوامل مهمی كه می تواند نقش اساسی بر بهره وری بلند مدت یك جامعه داشته باشد سرمایه گذاری در امر تحقیق و توسعه است. این موضوع در كشور ما به دلیل ضعیف بودن ارتباط بین تحقیق،تولید علم و توسعه بیشتر باید مورد تأكید قرار گیرد. لذا به دلیل تأثیر انكارناپذیر تولید دانش جدید بر روند ابعاد توسعه جامع و درون زا، مطالعه چگونگی تولید دانش و نقش آن بر فرآیند توسعه جامعه از جمله مباحث مهم مطالعاتی است كه باید مورد توجه قرار گیرد.
● نظریه پردازی و تولید دانش:
علم بعنوان بیان رابطه منطقی بین پدیده ها یا به عبارت بهتر بعنوان نظریه مدلل نیازمند تلاش،كوشش و بویژه تفكر نظامدار اندیشمندان و محققانی است كه با ژرف نگری و بررسی غیر معمول حوادث و پدیده ها همواره بر پیكرهٔ دانش بشری می افزایند بنابراین قانون علمی را می توان بعنوان یك رابطه ثابت بین دو یا چند دسته از رویدادها تعریف نمود. به همین دلیل می توان گفت كه همه اندیشمندان و محققان در نهایت فعالیتهای خود به دنبال كشف قانون هستند و نظریه بعنوان معتبرترین سند شناخته شده رویدادهای علمی،حاصل فعالیتهای منظم و متدلوژیك علمی است( سیف ۱۳۷۱).
فرآیند تولید علم علاوه بر جنبه های فردی كه خود متأثر از فعالیتهای خلاقانه و سخت كوشی محققان و دانشمندان است، بگونه ای عینی و منظم طی مراحل تحقیق علمی حاصل می شود همچنین تولید دانش نوین ضمن اینكه در برنامه مدون تحقیقاتی، خلاقیت فردی و بكارگیری و شناخت روش تحقیق ریشه دارد به میزان زیادی با كیفیت آموزش و پژوهش در مراكز علمی و دانشگاهی مرتبط است. زیرا این مراكز پتانسیل اساسی و اصلی جهت اجرای طرحهای تحقیقاتی بنیادی و كاربردی را در قالب نیروی جوان دانشجو و تجربه و تخصص اساتید مجرب در اختیار دارند. كما اینكه امروزه در كشورهای توسعه یافته قسمت اعظم دانش جدید تولید شده از دانشگاه ها و مراكز تحقیقاتی وابسته به آنها نشأت می گیرد. جنبهٔ دیگر تولید علمی، مدیریت تولید دانش است. یعنی فرآیند مستمری كه به ثبت و انتشار دانش در درون و بیرون سازمان به منظور ایجاد ظرفیت در سازگاری و بقاء سازمان می پردازد. البته به غیر از این اهمیت خاص خود برخوردار است بعلاوه استفاده از فناوری،ابزار و تجهیزات آزمایشی و تحقیقاتی روند تولید دانش را تسریع می نماید.
● توسعه :
توسعه در كلی ترین معنای آن،یعنی از قوه به فعل در آوردن استعدادها و توانایی ها(محسن پور ۱۳۷۶) كه در آن ابتدا ویژگیهای وضعیت آرمانی ترسیم شده و آنگاه راههای رسیدن به آن آرمانها مورد بررسی قرار گرفته و اجرا می گردد. بطور كلی می توان گفت هدف توسعه، بهبودی است. اما نكته مهم آنست كه با كدام وسایل موجود می توان فرآیند توسعه را در جهت بهبود به حركت در آورد؟ در این زمینه می توان به دو جنبه كاملاٌ متمایز اشاره نمود.
یكی پیشرفت كمی و دیگری تغییر در ساختار وجود یك سیستم یا ارگانیزم كه به توسعه كیفی گفته می شود. نكته دیگری كه در جهت توسعه مطرح می باشد آن است كه كدام توسعه مناسب و طبیعی است؟ در نگاه و برداشت اول ممكن است چنین پاسخ دهیم آن نوع توسعه ای كه تاكنون در كشورهای صنعتی و مرفه از آن پیروی شده است، در حالیكه در حال حاضر نداهای مخالفی كه از كشورهای توسعه یافته بر می خیزد،عدم رضایت آنها را در بسیاری از زمینه ها بویژه زمینه های انسانی بازگو می كند از جمله آلودگی محیط زیست،بیماریهایی مثل ایدزو صدمه زدن به لایه اوزن.
باید بدانیم بسیاری از شرایطی كه باعث توسعهٔ كشورهای پیشرفته امروزی شده است كه اكثر آنها از قدرتهای استعماری بوده اند، دیگر صورت خارجی ندارد، اما باید پذیرفت كه توسعه یك فرآیند خودجوش و خودكار نیست بلكه باید سازمان یافته و برنامه ریزی شود و راه های متعددی برای توسعه وجود دارد اما هیچكدام از آنها موفقیت كامل را تضمین نمی كند و البته در پایان هر راه نوع متفاوتی از جامعه توسعه یافته پدیدار می گردد.
توسعه تنها حاصل اراده و كوششهای سازمان یافته و پیگیر ملت و دولتی است كه خواستار بهبود زندگی خود می باشند( مشایخ ۱۳۶۹).
این مطالب ضرورت و اهمیت توسعهٔ درون زا را نشان می دهد. و آن به این معنا است كه هر فرهنگی خود مسئولیت گزینش راه آینده را به عهده بگیرد و همكاریهای متناسب و لازم در این زمینه را تعیین كند. اگر قبول كنیم كه توسعه یعنی بهبودی شرایط زندگی برای همگان، در این صورت توسعه به هر شكلی باید نیازهای آحاد ملت را تأمین كند. بنابراین برنامه ریز رشد و توسعه باید پیوسته به خود هشدار دهد كه از اهل واقع بینی پیروی نموده و مبنای فعالیت خود را بر تشخیص و رفع مشكلات و نیازها و در نهایت بهبود شرایط زندگی و رفاه عموم جامعه قرار دهد. در پایان این بحث ذكر سه نكته لازم است: اول آنكه تــو ســعه فرآیندی است كه حركت آن در جهت بهزیستی می باشد. دوم توسعه فرآیندی مداوم است كه نیازمند نظارت و مدیریت دائمی می باشد و سوم، فرآیند توسعه بوسیله انسان آغاز می گردد زیرا پایه های اصلی توسعه بر علم و دانش و تخصص و یافته های جدید علمی استوار است.
ابعاد شاخصهای توسعه :پس از آنكه در دههٔ ۱۹۶۰ برنامه ریزی برای توسعه در كشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفت،در آغاز توسعه را همان رشد اقتصــادی تــلقی می كردند و بر همین اساس تولید ناخالص ملی را مهمترین شاخص توسعه بشمار می آورند. اما از دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به بعد بحث های تازه ای در این باره مطرح شد بطوریكه امروزه طیف وسیعی از عقاید در خصوص شاخصها و ابعاد توسعه وجود دارد. از جمله اینكه توسعه پدیده ای صرفاٌ اقتصادی نیست و ابعاد دیگری را نیز در درون خود دارد.
بعنوان مثال مایكل تودارو۱ (تــرجمه غـلامعلی فرجادی، ۱۳۷۰.ص۱۵) اعتقاد دارد كه توسعه جریانی چند بعدی ( سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی )است كه در حركت پیشرونده خود كاهش فقر،بیكاری، نابرابری و نیز صنعتی شدن هر چه بیشتر، ارتباطات بهتر،ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت و افزایش مشاركت مردم در امور سیاسی را در پی دارد. همچنین برنامه عمران سازمان ملل در گزارش مربوط به توسعه انسانی (۱۹۹۰) مسائلی نظیر بهداشت، تغذیه، دستیابی به آب آشامیدنی،تعلیم و تربیت و حفظ محیط زیست را مورد توجه و تأكید قرار داده است. یكی دیگر از صاحبنظران توسعه بنام فورتادو (۱۹۸۹) در تحلیل شاخصهای توسعه به سه بعد اساسی اشاره نموده است: الف افزایش كارآیی نظام تولید در جامعه ب برآورده شدن نیازهای اساسی آحاد مردم. ج- تحقق یافتن آندسته از هدفهای مورد نظر گروههای مختلف جامعه كه به بهره گیری از منابع كمیاب طبیعت مربوط می شوند.
منابع و مآخد:
۱- عماد زاده، مصطفی. مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش، اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۷.
۲- فاطمی، حسن. مشكل تحقیق در راه توسعه جهان سوم. تهران: شركت سهامی انتشار، ۱۳۷۴.
۳- گلابی، سیاوش. پژوهش در برنامه ریزی آموزشی. تهران: انتشارات فردوس، ۱۳۷۰.
۴- محسن پور، بهرام. برنامه ریزی آموزش. تهران: انتشارات مدرسه، ۱۳۷۶.
۵- مشاوران یونسكو، فرآیند برنامه ریزی آموزشی ( ترجمه فریده مشایخ ) تهران: انتشارات مدرسه، ۱۳۶۹.
۶- نادری، عزت اله و سیف نراقی، مریم. روشهای تحقیق ارزیابی آن در علوم انسانی. تهران: انتشارات بدر، ۱۳۷۶.
۷- وودهال، مورین. مبانی برنامه ریزی آموزشی. ( ترجمه سعید بهشتی ). انتشارات سینا، ۱۳۷۴.
۸- هرگنهان، بی آر- مقدمه ای بر نظریه های یادگیری ( ترجمه علی اكبر سیف ). تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۷۱.
۹- unesco, IIEP, Module ۱, introduction to Educational planning An IIEP Approach , unesco, paris. ۱۹۸۸.
منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی
نویسنده : فرامرز ملكیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست