سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

رسانه و مساله هویت


رسانه و مساله هویت

حضور مولفه های قومی در رسانه ملی , تقویت کننده هویت ملی است

● مساله مولف

در این تحقیق و پژوهش از دیدگاه‌های اندیشمندان، صاحبنظران غربی و ایرانی درباره مؤلفه‌هایی که هویت ملی را تشکیل می‌دهند، کمک گرفته شده و همچنین از نظریه‌هایی که تبیین کننده نقش رسانه‌ها در بازنمایی هویت ملی است، استفاده شده است. چارچوب نظری بحث نشان می‌دهد که دولت و قدرت سیاسی نقشی اساسی در بازنمایی هویت ملی ایفا می‌کند. این مساله از دوران باستان تاکنون در مورد ایران صادق بوده و دولت در همه عرصه‌های اجتماعی و سیاسی حضور فعال داشته است. «بازنمایی» در بحث‌های نظری، عملی «ایدئولوژیک» دانسته می‌شود زیرا بازنمایی یک رویداد، داستان یا روایت، عملی گزینشی است. پس هنگامی که گزینش صورت می‌گیرد برخوردی «ایدئولوژی» وار انجام شده است. همچنین «بازنمایی» مقوله‌ای است وابسته به سلایق و ارزش‌هایی که سازندگان و سرمایه‌گذاران آن خواهند داشت. بنابراین وقتی سریالی پرهزینه ساخته می‌شود، قطعا دارای اهدافی است که در داخل اثر رمزگذاری می‌شود. در دورانی که به سر می‌بریم اکثر هویت‌های جدید براساس بازنمایی‌ها در حال شکل‌گیری است. در واقع رسانه‌های جدید عرصه‌ای برای ابراز وجود هویت‌های جدید هستند که خود را از طریق رسانه باز می‌نمایانند، اما طبق چارچوب نظری این پژوهش، سیاستگذار رسانه است که روی محتوا تأثیرگذار بوده و از طریق سیاستگذاری و تعیین خط مشی، محور مضمون را مشخص می‌کند، اما نویسنده و کارگردان در این بازه عمل کرده و نمی‌توانند در برنامه تلویزیونی دست به تألیف بزنند؛ بنابراین در تلویزیون نمی‌توان انتظار داشت که کارگردان مؤلف اثر باشد.

روش به‌کار رفته، روش محتوایی کمی و کیفی بوده و طی این پژوهش، مصاحبه‌هایی با کارگردانان سریال‌های تاریخی برتر انجام گرفته است. می‌توان گفت این سریال‌ها با سرمایه‌گذاری قابل توجه می‌توانند نگرش سیاستگذاران را عریان سازند.

● عضو قوم بودن، همان ایرانی بودن است‌

جامعه ایران، جامعه‌ای چند قومی است. یک فرد ایرانی نمی‌تواند عضو قومیتی نباشد زیرا همه ایرانیان از قوم برخوردارند. پس می‌توان گفت یکی از مؤلفه‌های هویت ملی، حضور و عضویت در یک قوم است. اما می‌توان دید که قوم فارس در اغلب تولیدات غالب است و به دیگر قومیت‌ها آنچنان که باید و شاید پرداخته نشده است. بنابراین اگر رسانه ملی در پی استحکام هویت ملی است، باید توجه بیشتری به اقوام دیگر نشان دهد، اما اگر به بعد فرهنگی هویت ملی توجه شود، دیده می‌شود که فرهنگ دو وجه عینی و ذهنی دارد که وجه ذهنی آن باورها و ارزش‌هاست و وجه عینی آن آداب و رسوم، هنرها و سنن ملی خواهد بود که در اساطیر، مفاخر و ادبیات متجلی می‌شود. با بررسی این تولیدات مشخص می‌شود که بیشترین توجه در ساخته‌ها به باورها و سنن دینی بوده و به رسوم ملی کمتر توجه شده است.

در این میان، نمونه موفق پرداختن به «فولکلور» مردمی و کنایه‌ها و مثل‌ها، سریال روزی روزگاری است. به نظر می‌رسد در مراکز سیاستگذاری و نظارت خط قرمزهایی وجود دارد که اشتباه وضع شده است زیرا با ذهنیت و هویت ملی مغایرتی ندارد. یکی از آنها پرداختن به مفاخر و اسطوره‌های ملی است. با دیدی موشکافانه مشخص می‌شود که در تولیدات باید بیشتر به «اعیاد ملی» پرداخته شود که جنبه‌ای عام دارد. این مساله در مورد «فولکلور» نیز صادق است که به روح ملت از آن یاد می‌شود و جالب‌تر آن خواهد بود که این «فولکلور» بیشتر جنبه تصویری داشته و در متن قصه جای گرفته باشد.

● اسطوره، بودن وشدن است

منظور از اسطوره و پرداختن به آن در هویت ملی «بودن و شدن» است که آنها به یادمان می‌آورند که چه بوده‌ایم و چه خواهیم شد.

هدف هویت ملی نیز همین است که یادآوری کند که چه بوده‌ایم و چه باید بشویم. در سریال‌های تاریخی معماری ایرانی بازتاب بیشتری داشته و نگارگری و موسیقی جای پرداخت بیشتری دارد. باید دانست که بخشی از شهرت ما در عرصه جهانی مرهون مفاخر فرهنگی است و وقتی جایی صحبت از سعدی حافظ و مولوی می‌شود غرور ملی دست می‌دهد. اما در ساخته‌های تاریخی بیشتر به دانشمندان توجه شده و کمتر به شعرا و حکما توجه شده است.

اما خودآگاهی تاریخی در مورد گذشته برای ایجاد پیوند بین نسلی بسیار مهم می‌نماید و گذشته همیشه بخشی از هویت امروز بوده است و برای پیشروی نگاه به آن لازم است. آنچه در تاریخ پیش آمده تأثیر مهمی برای دلبستگی افراد به یک کشور دارد. اینجاست که تاریخ انگاره‌های جمعی ما را شکل می‌دهد. در پرداختن به تاریخ نیز در ساخته‌های تاریخی از دوره باستان بحثی نمی‌شود در حالی که بخشی از حافظه تاریخی و آداب و رسوم و فرهنگ ما از آن دوره برخاسته است و جا دارد که برای خودآگاهی ملی به آن دوره نیز پرداخته شود؛ اما مساله دیگر مضمون ساخته‌های تاریخی است. فراز و نشیب‌های وقایع تاریخی و پیروزی‌ها و آلام و شکست‌ها نقش برجسته‌ای در هویت ملی می‌توانند داشته باشد، اما به نظر می‌رسد به پیروزی‌ها و حوادث خوشایند و دستاوردهای علمی توجه کمتری صورت گرفته است.

این‌گونه است که تعلق «تراژیک» جای تعلق «نوستالژیک» را خواهد گرفت که باید در یک تعادل قرار داشته باشند. با بررسی سریال‌ها مشخص می‌شود که شخصیت‌های مذهبی بیشتر برجسته شده‌اند و سایر شخصیت‌ها در حاشیه قرار گرفته‌اند در صورتی که در این زمینه مخاطب ممکن است بخواهد از احوال سایر شخصیت‌های تاریخ خود نیز خبر داشته باشد.

● ضرورت نمایاندن طبیعت ایران

دیگر مساله مهم در هویت ملی، تعلق مکانی و سرزمینی است. پس نیاز است که در ساخته‌هایی که از محتوای غیرمستقیم برخوردارند، به میهن دوستی توجه «تصویری» بیشتری شده و در این زمینه نمایش تصاویر زیبای سرزمین ایران می‌تواند نقش داشته باشد. بعد دیگر میهن دوستی، میهن دوستی اجتماعی می‌تواند باشد که در آن کشور ما اجتماعی تصویر می‌شود که زیستن در آن گواراست که به تصویر کشیدن آن واجب می‌نماید.

مؤلفه دیگر مؤثر در هویت ملی، هویت سیاسی یک ملت است. از این بعد می‌توان به روایت میراث سیاسی گذشتگان پرداخت و دید نمادهای ملی چون سرود و پرچم چه نمایی در آثار ساخته شده دارد. توجه به رهبران سیاسی نیز در این حیطه صورت می‌گیرد.

اگر هویت در چهار لایه اسلامی بودن، ایرانیت و متجدد بودن و قومیت بررسی شود و شامل آن باشد در ساخته‌ها بیشتر به لایه نخست پرداخته شده است و می‌توان برداشت کرد که سیاستگذاری در تلویزیون بر پایه کنترل سایر لایه‌ها بوده است. در حالی که با نگاهی به جامعه امروز می‌توان دریافت که سایر مؤلفه‌ها در جامعه فعال هستند. باید پذیرفت که هویت ملی یک سازه چند بعدی است که باید بین مؤلفه‌های آن در عین ایجاد پیوند، تعادل برقرار ساخت و از اجتماع این مؤلفه‌هاست که هویت شکل خواهد گرفت، اما برجسته شدن یک مؤلفه ممکن است پیامدهای منفی در برداشته باشد، زیرا اگر به مؤلفه‌های هویتی در متن جامعه توجه لازم صورت نگیرد و عدم تعادل و در نتیجه تقابل ایجاد شود، قرائت‌های متفاوتی از متن رسانه می‌تواند شکل بگیرد.