چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

جواب منفی بدون مشکل


جواب منفی بدون مشکل

در قبال سوالی که دارای جواب منفی است راحت ترین پاسخگویی, گفتن کلمه دو حرفی «نه» است ولی آیا جنبه تخریبی جواب منفی همسنگ با وجه سازنده جواب مثبت است

در قبال سوالی که دارای جواب منفی است راحت‌ترین پاسخگویی، گفتن کلمه دو حرفی «نه» است ولی آیا جنبه تخریبی جواب منفی همسنگ با وجه سازنده جواب مثبت است. قصد نداریم در مقوله شجاعت «نه» گفتن به بحث بپردازیم، نه، که خود مسئله مهمی است و مجال دیگری را می‌طلبد. می‌خواهیم مهارتی مهم را بیان کنیم که در بسیاری از مواقع می‌تواند ما را از مخمصه جواب منفی خارج کرده و ضمن مخالفت با خواسته شخص مقابل، پیروزمندانه از میدان خارج گرداند.

تاثیر جواب منفی و مستقیم

فرض کنیم که نوجوانی از ناحیه پا دچار نقصان است و به راحتی قادر به راه رفتن و دویدن نمی‌باشد. و از طرفی همان نوجوان علاقه‌ای وافر به دویدن دارد و در آرزوی قهرمانی، حاضر است که در هر مسابقه‌ای شرکت کند. حال در فرصتی که برای مسابقه‌ای پیش آمده است خود را آماده مبارزه کرده و سوال می‌نماید که «آیا سرعت من در دویدن خوب است؟ و می‌توانم در مسابقه مدرسه برنده شوم؟ آیا می‌توانم جایزه اول را به دست آورم و در سکوی قهرمانی بایستم؟». جواب وی کاملا روشن است و همه می‌توانند جواب مشخص را به او بدهند؛ جوابهایی همانند «معلوم است که نمی‌توانی مسابقه بدهی» یا «آدمی که پایش ناقص است که نمی‌تواند در مسابقه موفق بشود» یا «خودت باورت می‌شود که بتوانی مسابقه بدهی» و ده‌ها جواب مشابه که هر یک برای تضعیف اراده فرد به تنهایی کافی است. اینگونه جواب‌ها، جواب منفی به سوال بطور مستقیم است و البته در مثال مورد نظر ما هم ممکن است مطابق حقیقت باشد، لیکن واقعیتی را نیز باید در نظر گرفت که اینگونه پاسخهای مستقیم، تحقیر، ناامیدی و کوچک شمردن شخصیت را در پی خواهد داشت. در اینگونه جوابها نقص و ناتوانی به رخ کشیده می‌شود و صدمات روحی و روانی را به بار خواهد آورد. به خصوص نسبت به نوجوانان و جوانان‌که نیازمند حمایت و پشتیبانی می‌باشند؛ سرزنش و تحقیر به منزله عاملی موثر جهت تخریب شخصیت ایشان تلقی می‌شود. در دوران رشد و نوجوانی، بیشترین عاملی که در شکوفایی استعدادها موثر می‌افتد، امیدواری در استفاده حداکثری از توانایی‌ها و قدرت‌های جسمی و روحی است. موارد زیر از پیامدهای کوچک شمردن شخصیت می‌باشد:۱- اعتماد به نفس مورد حمله قرار می‌گیرد و شخص در صورت عدم مقاومت، اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد.۲- شخصیت فرد در معرض کوچک‌شماری و ناتوانی قرار می‌گیرد و در نتیجه نکو داشتی که هر فرد جهت رشد و بالندگی از خود دارد، از بین رفته و ضعف پنداری را حاصل خواهد کرد.۳- خودکم‌بینی و در نتیجه شک و تردید در انجام هر عملی بر فرد اعمال خواهد شد و شخص در تصمیم گیری امور توان لازم را نخواهد داشت. ۴- ناامیدی و کاهلی در آموزش و تربیت پذیری در فرد به وجود می‌آید و آینده هر آموزشی را ناپایان و بی‌نتیجه می‌انگارد.

الگوگیری از عملکرد پیامبر(ص)

جهت جلوگیری از صدمات مذکور شایسته است قسمتی از سیره نبوی را مرور کنیم و از نحوه زندگانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله که در عمل بهترین پاسخگویی را آموزش می‌دهند درس سبک زندگی متعالی را برای خود الگوسازی نماییم.در بخشی از حدیث کساء آمده است که جابر بن عبدالله انصاری از فاطمه علیهم‌السلام روایت می‌کند که فرمود: یک روز پدرم رسول خدا نزد من آمد. سپس فرزندانم حسن و حسین و بعد امیرالمومنین علی(ع) وارد شدند. همه در زیر یک عبا جمع شدیم. پدرم دو طرف عبا را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت: «پروردگارا! اینها اهل بیت و نزدیکان من هستند؛ ... پروردگارا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضایت خود را بر من و بر اینها فرو فرست و آنها را از هرگونه رجس و پلیدی پاک و مطهر گردان.»‌ام سلمه -همسر پیامبر که در تاریخ از وی به نیکی و سلامت نفس یاد می‌شود- که شاهد این ماجرا بود آرزو می‌داشت که مشمول این طهارت و پاکی گردد لذا از رسول خدا(ص) پرسید: «آیا من نیز در این مجموعه داخل و مشمول آیه تطهیر هستم؟ فرمود: تو بر منزلت خود هستی، تو بر خیر هستی.» لازم است پیرامون جواب پیامبر(ص) به‌ام سلمه که مطلب موردنظر ماست، کنکاشی انجام گیرد.اول- بطور یقین‌ام سلمه مشمول افراد اهل عصمت نیست و جواب پیامبر(ص) هم در جواب سوال وی، جوابی مثبت مبنی بر شامل شدن وی در زمره اهل کساء نیست. و اهل حدیث از جواب پیامبر، برداشتی بر تایید نداشته‌اند. دوم- پیامبر(ص) می‌توانستند جواب‌ام سلمه را بطور مستقیم با عبارتی منفی دهند؛ مثلا بفرمایند: «نه تو مشمول آیه تطهیر نمی‌شوی.» لیکن پیامبر(ص) پاسخ منفی خود را در قالب جمله‌ای مثبت ادا کردند و فرمودند: «أنتِ علی مکانکِ وإنکِ علی خیرٍ». و با توجه به شخصیت‌ام سلمه و مهربانی پیامبر(ص)، در این پاسخ اهدافی نهفته است که در صورت جواب منفی، هیچگاه این اهداف حاصل نمی‌گردید:

۱- پیامبر(ص) جایگاه‌ام سلمه را به وی یادآوری می‌فرمایند و همین یادآوری، موجب نکوداشت شخصیت‌ام سلمه در درون وی می‌گردد.۲- پیامبر(ص) با عبارتی که پاسخ دادند، جایگاه و منزلت‌ام سلمه را در تاریخ به ثبت می‌رسانند و با این جمله به دیگران می‌فهمانند که‌ام سلمه گذشته از منزلت همسری پیامبر، بر راه راست بوده و منشا خیر و پاکی بوده‌اند. ۳- پیامبر(ص) محدوده شخصیتی‌ام سلمه را مشخص فرمودند و اینکه وی نباید خود را با اهل بیت یکسان بداند. و منزلت اهل بیت علیهم السلام منزلتی منحصر به فرد است و مختص به افراد معینی می‌باشد.۴- پیامبر(ص) با ذکر منزلت‌ام سلمه، در وی ایجاد اعتماد به نفس نموده و او را در استواری و پایداری در مسیر حرکت به سوی زندگی صحیح تشویق می‌نماید.۵- پیامبر(ص) نه‌تنها ناراحتی‌ام سلمه را فراهم نکردند بلکه با روشن کردن منزلت وی، شادی را به او هدیه نمودند.با نکات ذکر شده و با الگوگیری از عمل پیامبر(ص) درس والای پاسخگویی جهت به دست آوردن اهداف ضمنی به جامعه هدیه می‌شود. در قالب کلمات می‌توان ضمن ارائه پاسخ منفی، پاسخ مثبت و بامحتوایی سازنده را تدارک دید. طبیعت همه انسانها چنین است که در صورت شنیدن جواب منفی آن هم بطور مستقیم، جبهه می‌گیرند و شاید دچار لجاجت شوند و در اشتباه خود اصرار ورزند. پیامبر به ما می‌آموزند که با شناخت استعدادها و توانایی‌های افراد می‌توان پاسخ منفی را به پاسخی مثبت تبدیل کرد و در آن ارزش‌های فرد را به وی یادآوری و او را در جهت حرکت صحیح تشویق نمود. براساس آموزه پیامبر رحمت(ص)، باید موقعیت تهدید را به فرصتی جهت ایجاد اعتماد به نفس، بیان استعداد‌ها، شناساندن توان و قدرت در انجام امور بهینه تبدیل کرد و از کلام زیان بار دوری جست.

مهدی سیف جمالی