دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

حقوق بشر دوستانه


حقوق بشر دوستانه

امواج تمایل به وضع حقوق بشر دوستانه مدون پس از فجایع جنگ جهانی دوم نمودار شد ـ البته قبل از جنگ جهانی هم مقررات پراكنده ای وجود داشت كه در صورت بروز جنگ بین طرفین,حدود و ثغوری برایشان ترسیم می كرد

اصطلاح حقوق بشر دوستانه یا به تعبیر دیگر حقوق الانسانیه،از جمله اصطلاحات جدیدی است كه طی قرون اخیر وارد ادبیات حقوق بین الملل شده و طی چند كنفرانس و نشست در قالب كنوانسیونها و قراردادهایی مورد اقبال و اجماع جامعه بین الملل واقع گردیده و در حوزه حقوق بین الملل عمومی تعریف شده است.

موضوع حقوق بشر دوستانه در زمان جنگ و مخاصمات و درگیریها بین اقوام و مناطق مختلف جامعه بشری بمنظور پیشگیری از آسیبهای غیر متعارف و استعمال سلاحهای غیر مجاز و بر خوردهای خشونت آمیز با غیر نظامیان ـ اسیران ـ مردم عادی ـ مجروحان ـ بیماران و آسیب دیدگان و جهات مشابه دیگر مطرح می شود [به گونه ای كه بعضاً مرادف با حقوق مخاصمات یا حقوق در جنگ تلقی می گردد.]

موضوعی كه بارها به واسطه زیاده خواهی و عقده گشایی ها و لشكر كشی ها و خصومتها نادیده انگاشته شده و كرامت انسانی و صیانت ذات جامعه بشری را در مذبح اراده یكجانبه قدرتهای سلطه گر قربانی می كند .

وضع و انشاء حقوق و قواعد و مقررات بشر دوستانه در واقع واكنشی است مثبت و اعتراض آمیز به رویه خشونت بار و قاعده شكنانه در طول جنگها و درگیریها و مخاصمات جامعه بشری.

● تاریخچه:

از زمانی كه جنگ و جدال و خصومت در جامعه انسانی نضج گرفت بحث التزام به رفتار انسان دوستانه مطرح شد.امواج تمایل به وضع حقوق بشر دوستانه مدون پس از فجایع جنگ جهانی دوم نمودار شد ـ البته قبل از جنگ جهانی هم مقررات پراكنده ای وجود داشت كه در صورت بروز جنگ بین طرفین،حدود و ثغوری برایشان ترسیم می كرد .

هانری دونان تاجر سوئیسی و بنیانگذار مكتب كلاسیك حقوق بشر دوستانه،در جنگی كه در سال ۱۸۵۹ فیمابین فرانسویان و اتریشی ها اتفاق افتاد شاهد كشته های فراوان و فجایع غمباری بود. لذا كتابی نوشت و پیشنهاد داد ضمن یك معاهده بین المللی تدابیری اتخاذ گردد تا از آثار وحشتناك و مخرب و خشونت بار جنگی و بد رفتاری با اسیران و آسیب دیدگان جلوگیری شود .

همین موضوع موجب شد تا درسال ۱۸۶۴ كنوانسیون ژنو درزمینه بهبود شرایط مجروحان در میدانهای نبرد پیش بینی شده وتا به امروز نیز دهها معاهده و كنوانسیون دراین باره به تصویب برسد.كه از همه مهمتركنوانسیون های چهار گانه ژنو در سال ۱۹۴۹ و پروتكل های الحاقی آنها(بنابر پیشنهاد صلیب سرخ بین المللی مربوط به جنگ با اسرا و جنگهای دریایی و زمینی و هوایی) كه كشورهای زیادی به آن ملحق شده اند و نیزكنوانسیون ۱۹۲۹ و ۱۹۷۷ می باشد .

به واقع طراحی و تشكیل و تصویب كنوانسیون ژنو در سال ۱۸۶۴ حقوق بشر دوستانه معاصر را پایه ریزی كرد و موجبات تقویت عرفهای پراكنده ای شد كه مبتنی بر اراده انسان جهت رعایت شرافت و كرامت انسانی خویش در منازعات و درگیریها و شرایط حكومت خشم و غضب و عصبیت در جوامع بود.

البته این قواعد بین المللی و كنوانسیونها مثل هر قاعده و مقرره بین المللی دیگر نیازمند حمایت همه جانبه حقوق داخلی كشور هاست و لازمست دولتها و ملتها ضمن یك میثاق مشترك برای پاسداری از كرامت و كیان خویش ساز و كار مقتضی و ضمانت اجرای لازم را در قوانین و مقررات درون كشوری خود تعبیه نمایند .

● جایگاه حقوق بشر دوستانه در دوران معاصر:

امروزه حقوق بشردوستانه صرفاً مرادف با حقوق مخاصمات مسلحانه نیست و تطورو تحول و تكامل یافته تر شده است.

حقوق بشر دوستانه رفته رفته از موضوع قربانیان مربوط به جنگها و اقدامات غیر قانونی در جنگها،استفاده از سلاحهای غیر متعارف اعم از اتمی ـ میكروبی ـ شیمیایی ـ رفتار غیر انسانی با اسراء و مجروحان و مصدومان در جنگها،پرهیز از توسل به زور و استفاده از سلاحهای كشتار جمعی و ده ها عنوان مشابه دیگر به تلاش های انسان دوستانه در كوران بلایا و حوادث و سوانح طبیعی و غیر طبیعی ـ خشونتهای انسانی و حوادث بیولوژیكی ـ حوادث قومی و نژادی و فرقه ای ـ ناهنجاری ها و نابسامانی ها ـ تخریب محیط زیست و دهها مورد دیگر نیز تسری می یابد ـ اگر چه ممكنست همه این موارد بعنوان حقوق بشر دوستانه تلقی نشود اما عنوان اقدام بشر دوستانه قطعاً بر آن مترتب خواهد بود و بی تردید در برابر این قبیل مسائل و مصائب و حوادث و بلایای طبیعی و غیر طبیعی التزام به استانداردهای متعارف ضروری می نماید .

اكنون پس ازقریب به حدود۱۴۰ سال حقوق بشردوستانه دوران تكاملی پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشته و به مجموعه ای از پروتكل ها و قواعد و قوانین واصول و مقررات واعلامیه ها وكنوانسیونها و شاخه های حقوقی اطلاق می گردد كه ضامن جلوگیری ازخشونت و ناجوانمردی هایی است كه ممكنست درخلال خصومتها و جدالهای طرفین متخاصم ایجاد شود.

امروزه كمیته ها و نهادها و مؤسسات گوناگونی از جمله كمیته بین الملل صلیب سرخ و هلال احمر مسئولیت توسعه و ترویج این مهم را در سراسر جهان بر عهده دارند. هر قدر بشر به سمت عقلانیت پیش رود و میزان آگاهی و تفكر انسان بیشتر شود و دورنمای تاریخ در پس تجربه های انباشته حال وگذشته نمایان تر گردد تمایل به صیانت كیان و كرامت انسان افزونتر خواهد گشت و جدای از اقلیت فزون طلب زیاده خواه،قاطبه مردم تمایل به عدم خصومت و جدال و خونریزی و خشونت پیدا خواهند كرد و حتی بر فرض وقوع این پدیده اضطراری ناخوشایند به التزام به شرافت و كرامت انسانی پای خواهند فشرد مضاف بر این،دوران معاصر ویژگی برخورداری از نهادهای بین المللی را نیز داراست كه این نهادها به منظور حفظ صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری از اتخاذ تصمیمات و اقدامات نامطلوب و جنگ افروزانه تأسیس شده اند كه در صورت التزام به كاركرد وجودی خویش ـ می توانند مثمرثمر واقع شوند .

● تفاوت حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه :

▪ موضوع حقوق بشر حقوق انسان بماهو انسان است كه ماورای همۀ تعلقات و امتیازات و طبقه بندی ها بر اساس هویت وجودی خویش بر او مترتب می شود.

▪ موضوع حقوق بشر دوستانه(به معنای اصطلاحی آن)مقرراتی است كه طرفین متعاهد باید در زمان مخاصمات بدان ملتزم باشند و از بعد بشر دوستی به حدود و ثغور آن پایبند بوده،از اصول و چارچوبهای مورد توافق آن تخطی ننمایند .

▪ حقوق بشر از جنس حق است[در برابر تكلیف] و آن عطیه ای است كه خداوند به مخلوقات خویش اعطا نموده و همزاد گوهر وجودی انسان است (احكام وضعیه).

▪ حقوق بشر دوستانه از جنس حكم است،یعنی مقررات تكلیفی و قواعد الزام آوری است كه كشورها با پذیرش و الحاق به آن خود را مقید و متعهد به رعایت فرامین آن می كنند .

▪ حقوق بشر عام است و بر تمام سكنات حیات بشری سایه انداخته و سیطره دارد و معطل و معلق به چیزی نیست .

▪ حقوق بشر دوستانه خاص است و در موقعیتی خاص ظهور و بروز پیدا می كند و آن زمانی است كه مخاصمات و درگیری بین جماعتی حادث می شود و موضوعیت حقوق بشر دوستانه در این برهه عرض اندام می كند.

▪ از حقوق بشردرزبان عربی تعبیربه حقوق الانسان می شود و درزبان انگلیسی عبارت Human right بكار برده می شود.

▪ از حقوق بشر دوستانه در زبان عربی تعبیر به حقوق الانسانیه می شود و در زبان انگلیسی عبارت Humany tarow بكار گرفته می شود.

▪ خاستگاه حقوق بشر امری فطری و مبتنی بر سرشت الهی انسان و نوامیس آفزینش است (حقوق الهی ـ‌حقوق طبیعی) كه در مرتبه جامعه بشری قابل سلب و نقض و اعطا نیست،بلكه ازلی و لم یزلی و خدادادی است.

▪ خاستگاه حقوق بشر دوستانه امری وضعی وقراردادی است(حقوق قراردادی). كه به اراده بشر و مبتنی بر سرشت همزاد پنداری و همنوع دوستی و صیانت ذات انسانی و بر خاسته از میثاق و تعهد ابناء بشری است تا به فرض تخلف از مقررات و نوامیس فطری،محدوده این تخلف بر اساس حقوق بشر دوستانه رعایت شود .

● حقوق بشر دوستانه در آیینه آموزه های اسلامی

دین مبین اسلام از آنجا كه تمامی ابعاد وجودی انسان و حیات اجتماعی را در بر می گیرد و ساز و كار ذی مطلوب و حیات حكیمانه و سعادتمندانه را تبیین می كند،نسبت به رخداد جنگ بی تفاوت و بی موضع نیست و حداقل برای كاهش ضایعات و خسارات این پدیده نامطلوب ـ اما موجود و واقعی ـ چارچوب و مقررات وضع می نماید؛بر خلاف برخی ادیان كه جنگ را خارج از حوزه اختیارات و تأملات خود قرار می دهند و رخدادهای این جهان را خارج از گستره قلمرو و حضور خود می دانند و از ورود در حوزه مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اجتناب می كنند و صرفاً پیروان خود را منفك از جهان واقعی در خلاء قدسی وا می گذارند(و به تعبیری مراتب دیگر حیات انسان را معطل و رها نگه می دارند) اسلام رویه واقعیات جامعه بشری و سرشت انسانی دارد و با جهان بینی حكیمانه خود ابعاد حیات انسانی را مغفول و معطل و ا نمی نهد؛اسلام بر خلاف برخی ادیان دینی كنار گذاشتن هیچ وجهی از دنیا و نپرداختن به امور دنیا نیست بلكه نرم افزار هدایت گر اداره دنیا به سمت سعادت ابدی است و مقوله ای چون جنگ و مخاصمه را ـ اگر چه مذموم می داند ـ اما همچون پدیده ای كه وجود خارجی ندارد نادیده نمی انگارد و نظامات و قوانین مبتنی بر مبانی معرفتی و انسان شناختی خاص خود وضع نموده و مخاطرات و آسیبها و زیانهای آنرا می كاهد .

اكنون پس از ذكر مقدمات فوق الذكر،به تشریح حقوق بشر دوستانه از منظر اسلام می پردازیم و جهت ایضاح مطلب در اثناء بحث از رویكرد تطبیقی نسبت به مبحث مطروحه بهره می گیریم :

▪ تاریخچه حقوق بشر دوستانه دراسلام به عصر نبوت و نزول قرآن كریم مربوط می شود. آنهم در شبه جزیره عربستان و با شرائط بسیار اسفباری كه بر آن محیط حاكم بود. اسلام آمد و بر تمام نابسامانیهاو ناهنجاریهای خشونت بار و وحشیانه پایان داد. و خود نیز بعنوان پرچمدار رعایت شرائط و ضوابط نه تنها بر این قبیل اصول تأكید نمود بلكه بطور كامل رعایت و دستورات لازم را در این رابطه به پیروان خود ارائه نمود .

▪ رعایت حقوق یاد شده بعنوان وظیفه و تكلیف مطرح شده و در حقیقت یك نوع تكلیف شرعی و قانونی و دستور لازم الاجرای اخلاقی است. در آموزه های اسلامی تأكید می شود كه صرفاً وضع قواعد آمره راهگشا برای رسیدن به مطلوب نیست بلكه وجدان و ضمانتهای اخلاقی لازمست پشتوانه قرار گیرد و انسانها خود را از نظر معنوی مقید به انجام فرامین و فرائضی قرار دهند .

▪ ایمان خود ضامن اجرای این قبیل دستورات است. ایمان بزرگترین مانع برای تعدی و تجاوز است. و اسلام بر جریان ایمان و اعتقادات عمیق مذهبی و ارزشهای والای اخلاقی تأكید دارد و آن را ضامن اجرای بسیاری از قوانین و مقررات می داند. و روشهای غیر اخلاقی را با قاطعیت منع نموده و آن را مؤاخذه خواهد نمود .

▪ اسلام اساس را بر عدالت در كلیه شئون و روابط انسانها قرار داده و از هر نوع خودكامگی و قلدری و اعمال خشونت آمیز و جنایتكارانه و نقض حقوق و حریم انسانها و یا انتقام گیری و كینه توزی منع نموده است . عدالت شاه بیت وضع احكام در نظام حقوقی اسلام است؛و عدول از آن به هر طریقی و با هر توجیهی فاقد وجهه دینی و هویت شرعی است اسلام عدالت را هدف بعثت انبیاء و مبنای تشكیل حكومت بر مبنای اراده الهی می داند.

▪ در فرهنگ اسلامی اصل براصلاح و تربیت انسانها و تهذیب نفوس و مجاهدت برای اصلاح انسانها وجوامع انسانی است.نه انتقام گیری وكینه توزی وغضب سالاری؛آری! اصل اصلاحگری از جایگاه رفیعی برخوردار است و هدف از جهاد و دفاع و قتال نیز اصلاح است نه افساد .

▪ در مبانی اخلاقی و ارزشی اسلام عفو و اغماض و صنع جمیل و جدال احسن جایگاه بلند و رفیعی دارد و همواره اسلام توصیه دارد در عفو لذتی است كه در انتقام نیست.

موضوع عفو دراسلام و قرآن و سیره رسول اعظم (ص)آنقدر زیبا و جالب است كه هرانسان با وجدان و زنده دلی را تحت تأثیر قرار می دهد.اقدامات پیامبراكرم(ص)و ائمه هدی (ع) دراین باره بسی جالب و آموزنده و چراغ راه است.

▪ پرهیز از اغراض غیر الهی و یا اغراض سیاسی و جناحی و قدرت طلبانه و یا دنیا پرستانه و زورمدارانه و یا توسعه طلبانه هرگز نمی تواند رنگ و بوی اسلامی داشته باشد و اسلام این قبیل اغراض را مطرود می داند و به پرهیز از آن تأكید می نماید. چرا كه در اسلام هدف وسیله را توجیه نمی كند بلكه انتخاب می كند .

▪ از همه مهمتر تأكید اسلام بر پیشگیری بجای علاج و درمان است. اسلام دین صلح و دوستی و محبت و كرامت و آزادی و آزادگی است و هرگز به انسانها اجازه نمی دهد تا پیام اسلام از روشهای خشونت بار و جنگ و خون ریزی و ویرانی حرث و نسل منتقل كنند. و یا عقائد اسلامی را بر دیگران تحمیل كنند. و یا از روشهای غیر متعارف استفاده نمایند.

▪ اسلام نسبت به اقشار ضعیف و مستضعف و آسیب پذیر دستور اكید و بلیغی دارد تا همواره جامعه بشری آنها را تحت پوشش و محبت قرار دهد. و زندگی آنها را تأمین و تضمین نماید و از برخوردهای نابخردانه و موذیانه نسبت به آنها بویژه در جنگها و حوادث روزگار پرهیز نماید .

▪ اسلام بر حفظ پیمانها و قراردادهای دو جانبه و چند جانبه تأكید می نماید و رعایت عهود و قراردادها و كنوانسیونها و معاهدات بین المللی و یا منطقه ای را لازم الاجرا و وفای بعهد و پیمانها را از عظیم ترین حقوق انسانها بر یكدیگر می داند .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.