چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
ضرورت مواجهه پدیدارشناسانه با غرب
هدف این مقاله برجستهکردن رویکرد پدیدارشناسانه هم در مواجهه با سنت تاریخی خودمان و هم با غرب و بهچالش کشیدن شیوههای مواجهه غیرپدیدارشناسانه با تاریخ بهطور کلی و با سنت تاریخی خودمان از یک سو، و با فرهنگ و تمدن غرب از سوی دیگر و بهطور خاص است. نگارنده این مقاله معتقد است که تفکر آینده بشری و نیز تقدیر تاریخی آینده ما ایرانیان بهطور کلی از رهگذر رویکرد پدیدارشناسانه عبور خواهد کرد.پدیدارشناسی، در معنایی بسیار عام و کلی چالشی است با همه پیشداوریها و نظامسازیهای جزمی متافیزیکی، ایدئولوژیک و تئولوژیک. در همه رویکردها و نظامسازیهای جزمی، پدیدارها در پای مفروضات و موضعگیریهای جزمی پیشین قربانی شده، لذا حقیقت میمیرد. پدیدارشناسی رویکردی است که تاکیدش بر این امر است که هدایت مسیر پژوهش باید با پدیدار و موضوع مورد پژوهش باشد و تفکر محتوای خود را باید از ابژه موردمطالعه و نه از مفروضات یا مواضع جزمی پیشین متافیزیکی، سیاسی، ایدئولوژیک یا تئولوژیک پژوهشگر اخذ نماید.
پدیدارشناسی بر وصف انکشافی پدیدارها تاکید داشته، یادآور میشود با غفلت از وصف انکشافی پدیدارها، تفکر و پژوهش مضمون و محتوای حقیقی خود را از کف میدهد. پدیدارشناسی میخواهد به این امر توجه دهد که تفکر و پژوهش نباید بکوشد بر پدیدار چیره شود و پژوهشگر باید بداند که یک چنین چیرگیای از اساس امکانپذیر نیست، لذا نظریه نباید بهمنزله ابزاری برای چیرگی بر پدیدار تلقی شود، بلکه نظریه فقط چشماندازی است تا پدیدار خود را در آن آشکار سازد. عشق و احترام به پدیدارها شرط تفکر است. ما باید از پدیدار بیاموزیم و افسار هدایت تفکرمان را به آن بسپاریم، بیآنکه بکوشیم به آن درس دهیم. البته میتوانیم از پدیدار پرسش کنیم، اما نمیتوانیم پاسخ را به دهانش بگذاریم. البته میتوانیم پاسخ را به دهان پدیدار بگذاریم، لیکن آنگاه است که محتوای تفکر و نظریه ما از کف خواهد رفت.
این ماییم که خود را با پدیدارها باید هماهنگ کنیم و نه پدیدارها با ما. پدیدارشناسی، نه لزوما در معنای خاص و محدود «هوسرلی» آن، بلکه در معنای عام و گستردهای که اینجانب از آن مراد میکنم، تجدیدعهد تازهای با وجود و حقیقت است. آینده حیات اجتماعی ما مسلمانان و ایرانیان و خروج ما از بحرانهای کنونیمان به مدیریت و سرکردگی رویکردی از سنخ رویکرد پدیدارشناسانه با مسایل و پدیدارها، از جمله با فرهنگ و تمدن غرب خواهد بود و نه با سنت گرایان و اصحاب تئولوژی و نه با روشنفکران سکولار ما، که پدیدارها را در پای مفروضات خویش ارزیابی میکنند.باید توجه داشت سخن در این نیست که همه ما یا رهبران جریانهای اجتماعی باید با جریان یا رویکردهای گوناگون پدیدارشناسی آشنایی پیدا کرده، به مطالعه پدیدارشناسی بپردازند، بلکه همه سخن در این است که آنها باید رویکردهای پدیدارشناسانه را در نحوه تفکر خویش و در مواجهه با پدیدارها به کار برند.از نظر نگارنده، هم سنتگرایان ما، در معنای عام کلمه، و هم نوگرایان ما، بر اساس رهیافتی غیرپدیدارشناسانه و با تحمیل مفروضات خویش و ایدئولوژیک و سیاسی خویش هم با سنت تاریخی خودمان و هم با تاریخ، فرهنگ و تمدن غرب مواجه میشوند. اما بخش دیگری از جامعه ما، که در اینجا با تعبیر بسیار کلی «نوگرایان» از آن تعبیر شده است، وجود دارد که هرچند به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک در مقابل سنتگرایان قرار گرفته، میکوشد به مقاومتی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در برابر آن بپردازد، لیکن از منطق مشترکی با آنان برخوردار بوده، آنان نیز با منطقی مشترک، لیکن در جهتی مخالف هم با غرب و هم با سنت تاریخی خویش برخورد مینمایند. این مقاله خواهان اثبات این امر است که سنتگرایان به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با فرهنگ و تمدن غرب و تحمیل مفروضات خویش به پدیدار تاریخی فرهنگ و تمدن غرب و مواجهه با این تمدن، بر اساس ارزشهای سیاسی و ایدئولوژیک خویش، از امکان ارتباط و برقراری دیالوگ با تمدن جدید غرب و لذا جامعه جهانی برخوردار نیستند.
همچنین، سنتگرایان ما به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت تاریخی خودمان از احیای سنت تاریخی خودمان نیز ناتوانند. از سوی دیگر، نوگرایان ما نیز به دلیل مواجهه غیرپدیدارشناسانه با سنت تاریخی خویش و تحمیل ارزشهای ایدئولوژیک خویش به سنت تاریخیمان از امکان فهم و برقراری دیالوگ با آن، و لذا با بخش عظیمی از تودههای وسیع جامعه که براساس جهانبینی و ارزشهای سنت تاریخی خود زیست میکنند، ناتوانند و هم به دلیل شیفتگی به عقلانیت مدرن قدرت فهم و تحلیل تمدن جدید غرب و مواجهه پدیدارشناسانه با آن را ندارند. بر اساس این مقدمات، نگارنده خواهان این نتیجهگیری است که نه جریان سنتگرایی و نه نوگرایان ما نمیتوانند ما را در برونشد از بحرانهای نظری و عملی دوره کنونی یاری داده، هژمونی جامعه ایران به دست رهیافتهای پدیدارشناسانه در مواجهه هم با سنت تاریخی خودمان و هم با فرهنگ و تمدن جدید غرب خواهد بود.
بیژن عبدالکریمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست