جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

زنبور عسل فقط هاچ نیست


زنبور عسل فقط هاچ نیست

اگر بخواهید درباره زنبورها صحبت کنید, چه خواهید گفت اگر از شما بخواهند درباره زنبورها بنویسید, چه خواهید نوشت گفتن و نوشتن از زنبورها, مساله ای است که شاید هیچ وقت در اولویت گفته های هیچ کدام از ما نیست

اگر بخواهید درباره زنبورها صحبت کنید، چه خواهید گفت. اگر از شما بخواهند درباره زنبورها بنویسید، چه خواهید نوشت. گفتن و نوشتن از زنبورها، مساله‌ای است که شاید هیچ وقت در اولویت گفته‌های هیچ کدام از ما نیست.

ما آنقدر که در اطراف خود و در زیر و بم زندگی خود به چیزهایی غیر از زنبور‌ها فکر می‌کنیم که آنها را هرگز آن طور که باید و شاید نمی‌بینیم و از آنها نمی‌دانیم. هرگاه از زنبور صحبت می‌شود، ذهنمان به این سمت می‌رود که در فلان تاریخ و فلان سن دچار حمله زنبوری شده‌ایم و این حمله اگر در دوران کودکی بوده، گریه‌ای جانانه ناشی از نیش زنبور یادمان می‌آید. کمی بیشتر که فکر کنیم و به دنبال خاطره‌هایمان از زنبور برویم، به یاد تک‌صحنه‌های دیدنی خود از حضور چند کندوی عسل در کنار جاده‌ای یا بر پشت‌بام خانه هنگام سفرهایمان می‌افتیم. در واقع به گفته یک زنبوردار خوش‌ذوق آنقدر که بسیاری از ما از گاو و گوسفند و گندمزار‌ها و شالیزار‌ها و درختان میوه و باغ‌های رنگارنگ خاطره و تجربه داریم، از زنبور و بویژه زنبور عسل نداریم.

برای همین است که زنبور و بویژه زنبور عسل در حرف‌ها، خاطرات و در زندگی ما آنچنان پررنگ نیست. اطلاعات ما درباره زنبور و زنبورداری هم آنچنان نیست. چه‌بسا اغلب ما آنقدر که درگیر مسائل ریز و درشت در زندگی هستیم و کار، زندگی و مشکلات آن برایمان مهم است فرصتی برای زنبور عسل نداریم. ما زنبورها را در نیش آنها آن هم وقتی که به زعم خودمان مورد هجوم بیرحمانه‌شان قرار گرفته‌ایم، خلاصه کرده‌ایم. خیلی از ما هم در خاطره‌های میان‌مدت خود، هرگاه نام زنبور عسل بیاید لبخند می‌زنیم و به یاد هاچ، زنبور عسل می‌افتیم. هاچ زنبور عسل برای برخی از ما یک زنبور عسل شیرین و دوست‌داشتنی و البته مقاوم است که با گفتن این جمله که: بابا کارتون بود دیگه، تمام صبوری و زحمتش را نادیده می‌گیریم و به این گونه باز ذهنمان را از زنبورها به سراغ زندگی روزمره خود برمی‌گردانیم و آن وقت درست در لحظه‌ای که فهرست بلند بالایی از خرید را به دستمان می‌دهند، به محصولی به نام عسل برخورد می‌کنیم. غرولند می‌کنیم که ای بابا، حالا عسل خوب از کجا گیر بیارم و این مسأله یعنی یافتن عسل خوب و مرغوب و تشخیص آن از عسل‌های نامرغوب و تقلبی مسأله دیگری است که ذهنمان را درگیر می‌کند.

اما تمام مسأله اینها نیست. زنبور، زنبور عسل، عسل، زنبورداری و زنبورداران موضوعی فراتر از این حرف‌هاست. اگر بخواهید درباره زنبورها صحبت کنید و صحبت کنیم حرف زیاد است. به قول یک زنبوردار خوش‌ذوق: زنبور که نباشه، زمین هم نیست.

قدمت زنبور

وقتی این زنبوردار خوش‌ذوق و دیگر زنبورداران با شوق و ذوق فراوان از زنبور و اهمیت آن تا این حد که اگر زنبور نباشد زمین هم نخواهد بود صحبت می‌کنند، ابتدا لبخند می‌زنیم و حرفشان را جدی نمی‌گیریم، اما با کمی کنکاش دستمان می‌آید که این طورها هم نیست و واقعا زنبور عسل تاریخی به قدمت زمین دارد. آن هنگام که چه‌بسا زنبورداری نبوده که زنبورداری کند زنبورها بوده‌اند و زندگی می‌کرده‌اند. تاریخ‌نگاری‌ها و آثار به دست آمده از دل تمدن‌های بسیار کهن و بررسی‌ها نشان می‌دهد که زنبور عسل حدود ۱۵۰ میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است.

منتها با این تفاوت که در آن زمان فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیرعسلی امروزی، زندگی انفرادی داشته است.

پس واقعا این طور نیست که هاچ زنبور عسل اولین زنبوری باشد که گم شده و به دنبال یافتن مادرش در به در شده است.

مطالعات و بررسی‌های دانشمندان زیست‌شناس نشان می‌دهد که حداقل ۱۵۰ میلیون سال است که موجوداتی به نام زنبور عسل زندگی می‌کنند.

در یونان باستان نیز عسل یکی از هدایای گرانبهای طبیعت انگاشته می‌شد. یونانیان تصور می‌کردند که خدایان چون خوراک بهشتی می‌خورند، فناناپذیر و ابدی گشته‌اند. آنها تصور می‌کردند عسل یکی از اجزای مهم این خوراک بهشتی است.

قدیمی‌ترین فسیل زنبور عسل مربوط به ۲۰ میلیون سال پیش است که در موزه تاریخ طبیعی نیویورک نگهداری می‌شود (نشانگر مقاومت زنبور عسل و تطابق با محیط، برای حفظ بقای آن است) و از آنجا که همه موجودات نتیجه تکامل هستند، چنین حدس زده می‌شود که گونه‌های ابتدایی آن مربوط به ۴۰ تا ۵۰ میلیون سال قبل است.

آدمیان نخستین از روزگاران بس دراز از عسل استفاده می‌کردند. یک نقاشی که در غارهای بیکورپ اسپانیا وجود دارد، مردی را نشان می‌دهد که در حال برداشتن عسل از یک کندوی طبیعی است. این تصویر مربوط به ۱۲ هزار سال قبل از میلاد مسیح است.

از روایت‌های قدیم هندی و مصریان باستان برمی‌آید که از عسل استفاده می‌کرده‌اند. می‌گویند در یکی از اهرام مصر ظرفی حاوی عسل یافتند که بعد از چند هزار سال همچنان سالم بوده است.

در سرودهای هومر و در کتاب‌های دینی وصف عسل آمده است. در قرن ۸ قمری در یونان برای پرورش زنبور عسل و استفاده از عسل آن مقرراتی وضع کرده بودند.

زنبور حشره‌ای است که در بیشتر بخش‌های جهان بجز قطب جنوب زندگی می‌کند. بیش از ده هزار نوع زنبور شناسایی شده است، اما تنها زنبور عسل، عسل و موم می‌سازد که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

اما هم‌اکنون زنبورداری دیگر به صنعتی فراگیر در جهان تبدیل شده است. گرچه رقبای سرسختی همچون صنایع عظیم قند، شکر، نیشکر و محصولاتی مانند مرباجات سر راه عسل قرار گرفته‌ است. با این حال عسل که تا حدود قرن ۱۸ میلادی در بخش‌های مختلف جهان اصلی‌ترین شیرینی زندگی بوده، همچنان مورد توجه است.

در ایران نیز توجه به زنبور عسل قدمتی طولانی دارد. گرچه این توجه در اولویت اول زندگی مردم ایران‌زمین نبوده است، اما بخشی قابل توجه بوده و مطابق آمار اکنون نیز ۷۵ هزار زنبوردار در سراسر کشور مشغول این کار هستند. نقش‌های کشف شده و آثار به جا مانده از ایران قدیم حکایت از قدمت زنبورداری در ایران از دوران هخامنشی و حتی پیش از آن دارد که نمونه‌هایی از این نقش‌های حکاکی شده با قدمتی بیش از هزار سال در لرستان پیدا شده است.

و اما قطعا در اهمیت زنبور و جایگاه ویژه آن همین بس و بالاتر که خداوند در سوره مبارکه نحل می‌فرماید: خداوند به زنبور عسل وحی کرد که در کوه‌ها، درختان و بلندی‌ها منزل بگیرید. سپس از میوه‌های شیرین و شهد گل‌های خوشبو بخورید و راه پروردگارتان را بپیمایید. آن‌گاه از درون آن شربتی شیرین به رنگ‌های گوناگون بیرون آید که آن شفای مردمان است.

زنبورداری، کاری سخت و زیان‌آور

اما پرسش اصلی این است که زنبورداری چگونه شغلی است؟ اطلاعات مردم از زنبورداری آنچنان که باید و شاید نیست. این جمله، فصل مشترک بسیاری از زنبورداران است، اما مهدی علی‌بیگی و همکارانش که سال‌هاست کار زنبورداری را به صورت شراکتی انجام می‌دهند، معتقد است: مسئولان و تصمیم‌گیرندگان امور هم از زنبورداری و اهمیت آن خبر ندارند که اگر خبر داشتند به قابلیت‌های این شغل خوب و البته پرخطر و جذاب اجازه بروز بیشتری می‌دادند.

به گفته او، زنبورداری کاری سخت و طاقت‌فرساست که بی‌توجهی به آن مشکلاتش را چند برابر کرده است.

او می‌گوید: اگر زنبورداران واقعی حمایت شوند، می‌توانند در تولید عسل طبیعی و مناسب و گسترش فرهنگ استفاده از آن بسیار موثر باشند، اما متاسفانه این کار انجام نمی‌شود و ما اکنون شاهد وجود عسل‌های تولید شده غیرطبیعی در بازار هستیم که هم کام مردم را تلخ می‌کند و هم انگیزه ما را می‌گیرد. چراکه برای تولید عسل خوب و مرغوب باید کلی دوندگی کرد. باید مدام کندوها را جابه‌جا کرد و آنها را کوچاند. در دل طبیعت جاگرفت و حتی در مناطق بکر طبیعی بی‌برق و آب زندگی کرد. خوب است بدانیم که یک زنبوردار واقعی برای به دست آوردن بهترین و بیشترین عسل‌ها باید در سال بین چهار تا هشت بار کوچ کند و این مسأله علاوه بر توان مالی، نیازمند طاقت و تلاش فراوان است.

کوچ زنبورداران

کوچ در دایره لغات بسیاری از ما مترادف با حرکت از جایی به جایی دیگر برای پرورش دام و طیور است. کوچندگان را عمدتا عشایر و دامداران می‌دانیم، اما عجیب است که در مواجهه با زنبور و زنبورداری هم با واژه کوچ مواجه می‌شویم.

اما واقعیت این است که زنبور‌ها هم کوچ می‌کنند. کوچ زنبورها از طریق زنبورداران شکل می‌گیرد. آنها برای به دست آوردن بهترین و بکرترین عسل‌ها باید در بکرترین مناطق مستقر شوند و زنبورها را مهیای استفاده از شهد بهترین گل‌ها کنند و این مسأله هنگامی سخت و طاقت‌فرساتر می‌شود که بدانیم در سال‌های اخیر شرایط اقلیمی کشور با پدیده‌هایی مانند خشکسالی و تغییرات زیست‌محیطی و ریزگردها روبه‌رو شده و این مشکلات زنبورها را که موجوداتی بسیار حساس هستند، از چرخه حیات طبیعی خود دور می‌کند و موجب پدیده‌ای به نام کوچ یا پرواز بی‌بازگشت می‌کند.

زنبورداران هنگامی که سخن از پرواز بی‌بازگشت می‌شود، غصه‌دار می‌شوند. ضرر و زیان کوچ بی‌بازگشت زنبور‌ها وقتی قابل لمس است که بتوانیم تصور کنیم که زنبورداری شب می‌خوابد و صبح می‌رود و بعد می‌بیند که از صد کندویی که در آن زنبورهای فراوان مشغول فعالیت و تولید هستند، ۹۰ کندو خالی از زنبور شده است. درست مثل این که چوپانی گله گوسفندش با صد گوسفند به مرتع برود و بعد به هر دلیلی بدون ۹۰ راس گوسفندش باز گردد.

به گفته مرتضی بوشهری، زنبورداری که در کردستان به زنبورداری مشغول است، مشکلات طبیعی زیادی زنبور‌ها را تهدید می‌کند که در کنار آن بیماری‌های زنبورها و هزینه گزاف داروهای آن، حمایت نکردن دولت از تعاونی‌های زنبورداری و نبود حمایت معنوی از این شغل هم مشکلاتی است که گریبان زنبورداران را گرفته است.

صولت فروتن