جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دیوانه ای که آینده را می بیند


دیوانه ای که آینده را می بیند

بیایید طوری دیگر عمل کنیم و به سراغ فیلمی برویم که فوق العاده سخت و غیر قابل هضم است پس در این صورت اگر شما خواننده محترم فقط فیلم و تولیدات تصویری را برای سرگرمی دوست داشته و به دیگر وظایف و رسالت های این صنعت مدرن هیچ علاقه ای ندارید, پس بقیه مطلب را نخوانده و در مورد این فیلم حتی فکر هم نکنید

بیایید طوری دیگر عمل کنیم و به سراغ فیلمی برویم که فوق العاده سخت و غیر قابل هضم است.پس در این صورت اگر شما خواننده محترم فقط فیلم و تولیدات تصویری را برای سرگرمی دوست داشته و به دیگر وظایف و رسالت های این صنعت مدرن هیچ علاقه ای ندارید، پس بقیه مطلب را نخوانده و در مورد این فیلم حتی فکر هم نکنید.

از این رو بهتر است ستون مذکور را مخاطبانی مطالعه فرمایند که بدشان نمی آید ذهنشان را تا چندین هفته درگیر سازد یا طور دیگری بیان کنیم شما اگر فیلم سینمایی «اثر پروانه ای» را دیده و پسندیده اید، بد نیست این فیلم دیدنی، متفاوت و در عین حال درگیر کننده را ببینید.

«جلیقه، thejacket» نام فیلم متفاوتی است که اگر تحمل دیدنش را داشته باشید، حرف های زیادی برای گفتن دارد.

خلاصه مطلب این که برای سینمایی «جلیقه» بایدکاملا مجهز به سلاح فکر و ذهن اقدام کنید، زیرا در غیر این صورت فیلم برایتان جنبه آزاردهنده و غیر قابل فهمی خواهد داشت.

پس لطفا برای یک بار هم که شده به سینما و تولیداتش به چشم دیگری بنگرید و فیلمی غیر متعارف را در صندوقچه ذهنتان جای دهید. ما نیز جنبه سرگرم کننده سینما را می پذیریم و کتمان نمی کنیم، اما سینما جایگاه و رسالتی بالاتر و بزرگ تر دارد که کمتر (به خصوص در ایران) به آن پرداخته شده است.

به طور کلی می توان در مورد ساختار داستانی ادعا کرد، که دچار پرش های زمانی و مکانی بسیاری می باشد و این بیننده است که باید ارتباطی بین این وقفه های ایجاد شده پیدا کند.

گذشته از این خصلت شاخص و خاص، فیلم پر است از تصاویر مالیخولیایی و از هم گسیخته ای که ذهن آماده ای را برای درکش می طلبد.

اگر بتوانید دقایق اولیه فیلم را تحمل کنید و حوصله تان سر نرود، تازه وارد دنیایی از تصاویر متفاوت با داستان پردازی عجیب می شوید که باز هم به صبر و حوصله شما مخاطب عزیز احتیاج دارد.

دقایق ابتدایی فیلم به جنگ آمریکا و عراق در خلیج فارس می پردازد، (سکانس های جنگ و درگیری از صحنه هایی می باشد که معمولا کارگردانان به عنوان سکانس های ابتدایی از آن استفاده نمی کنند، زیرا این گونه صحنه ها دافعه ای حتمی و ناگهانی برای مخاطبان است و کارگردانان نیز از این قضیه کاملا آگاهند، مگر کارگردانی که قصد جذب مخاطب نداشته و فیلمش را برای گروه خاص و مخاطب متفاوت بسازد«اشاره به فیلم جلیقه»)

در همین صحنه های جنگ است که شخصیت اصلی فیلم معرفی می شود.

شخصیت اصلی «جلیقه» سربازی است که در جریان جنگ مجروح شده و تیری به سرش خورده، او در عین ناباوری زنده مانده است اما دچار فراموشی می شود و همین فراموشی بعد از اتفاقاتی کار او را به بیمارستان روانی می کشاند.

جالب است بدانید «آدرین برودی» نقش سرباز مفلوک و بخت برگشته را بازی می کند.

اگر سینمایی «پیانیست» را دیده باشید، مطمئنا می دانید چه کسی را عرض می کنم (بازیگر اول فیلم پیانیست)«آدرین برودی» برای بازی در فیلم پیانیست.

اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرده است.

به طور کلی این بازیگر ساخته شده برای نقش های افسرده، روانی یا در حال تحول و ...

در بیمارستان روانی او مورد آزمایش های متعدد روان پزشکان قرار گرفته و موش آزمایشگاهی بیمارستان می شود.

در این بیمارستان پزشکان جلیقه ای مخصوص به تن بیمارشان کرده و بعد از تزریق دارو آن ها را داخل یک کشوی تنگ جا می دهند و ...(مانند کشوهای سردخانه).

تا به این جا فیلم که پر است از صحنه های عذاب آور و نامتعارف، البته اگر فکر می کنید فیلم با روند داستان شیرین شده و پایانی هندی یا فارسی گونه خواهد داشت، باید بگوییم سخت در اشتباه به سر می برید، زیرا «جلیقه» تا پایان همین روند را خواهد داشت.

در هر صورت اگر تا این جای فیلم را طاقت آورده اید باید بدانید این قصه سر دراز دارد و شما وارد بازی فیلم شده اید و تازه اصل قصه شروع می شود یعنی داستان وارد محفظه تاریک و تنگ کشوها می شود، آن جایی که سرباز مذکور با هر بار رفتن به داخل این کشوها از یک زمان و مکان سر در می آورد، او آینده را می بیند و اتفاقات آن را حس می کند، در همین سفرها به آینده و رفت و آمدها متوجه می شود که ۴ روز دیگر خواهد مرد و برای فهمیدن اتفاق هایی که از این به بعد در فیلم می افتد، اصلا نباید خودتان را اذیت کنید، زیرا همگی در یک تداخل زمانی عجیب و غریب رخ می دهد، اما فکر نکنید مصداق و مثال این گونه از «تداخل زمانی ها، را دیده اید، این رخداد در سینمایی «جلیقه» به گونه ای اتفاق نمی افتد که احتیاج به تامل و تفکر دارد.

«جلیقه» فیلم فرانسوی می باشد که به خوبی توانسته فضای سرد و بی روح مردم آن را انتقال دهد.

این فیلم دو سال پیش در سینماهای تهران اکران شده و فقط مخاطبان خاص را جذب کرده است.

سینماهای شهر ما نیز هیچ گاه شانس خود را در اکران فیلم های خارجی امتحان نکرده است، البته شاید دارندگان سینما و عوامل آن در این مورد حق داشته باشند زیرا به قول معروف این روزها تولیدات کشور خودمان چه گلی به سر عاملان سینما(چه از نوع دار و چه گر) زده که فیلم های خارجی می خواهد بزند.

(به خصوص فیلمی مانند «جلیقه» که خیلی باید تشنه و شیدای دیدن فیلم باشی که به سراغش بروی)



همچنین مشاهده کنید