دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

زندگی کن


زندگی کن

روزی هیزم‌شکنی قوی و ماهر نزد تاجر چوب رفت تا برایش کار کند. تاجر که هیزم‌شکن را می‌شناخت بلافاصله او را با حقوق و مزایای خوب استخدام کرد. هیزم‌شکن که به شدت از دستمزد خود راضی …

روزی هیزم‌شکنی قوی و ماهر نزد تاجر چوب رفت تا برایش کار کند. تاجر که هیزم‌شکن را می‌شناخت بلافاصله او را با حقوق و مزایای خوب استخدام کرد. هیزم‌شکن که به شدت از دستمزد خود راضی بود سعی کرد تا تمامی تلاش خود را برای قطع درختان به کار بندد.

تاجر به هیزم‌شکن یک تبر داد. هیزم‌شکن در روز اول موفق شد ۱۵ درخت را قطع و خرد کند. تاجر با دیدن این صحنه؛ هیزم‌شکن را مورد تشویق قرار داد. روز دوم هیزم‌شکن با تلاشی مضاعف فقط ۱۰ درخت برید. روزها می‌گذشتند و هیزم‌شکن حتی با تلاشی زیاد نمی‌توانست بیشتر درخت ببرد. او نزد تاجر رفت و گفت: توانم کم شده و دیگر نمی‌توانم حتی ۲ درخت ببرم. تاجر پرسید آیا تو تبرت را تیز کرده‌ای؟

هیزم‌شکن گفت: من وقت تیز کردن تبرم را ندارم. زندگی ما نیز مثل احوال این هیزم‌شکن است. آن قدر مشغول زندگی می‌شویم که زندگی از یادمان می‌رود. خداوند نمی‌خواهد که ما آن قدر درگیر امور زندگی شویم که مسائل مهم زندگی مثل عبادت، مطالعه، معاشرت یا استراحت و آموختن تحت‌الشعاع قرار گیرد. زندگی کن.

مترجم: آرش میری خانی

منبع:‏ ummah.com