جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

دعا و انسان معاصر


دعا و انسان معاصر

برای ورود به بحث, باید در آغاز به فهم و درکی روشن از مفهوم دعا دست یابیم تا بتوانیم جایگاه آن را در نزد انسان معاصر که آن نیز باید مورد واکاوی و تبیین قرار گیرد, مورد سنجش و بررسی قرار دهیم

امام صادق(ع): علیکم بالدعاء فانکم لا تقربون بمثله؛ شما را به دعا سفارش می‌کنم؛ زیرا با هیچ عمل دیگری همچون دعا، به خدا نزدیک نمی‌شوید(المحجه البیضاء، ج ۲، ۲۸۳). دعا و نیایش از بدو تولد انسان با وی همراه بوده است. البته اشکال و شیوه‌های آن در دوره‌های گوناگون، مختلف بوده است. اکنون و در دنیای معاصر که جهان، از حیث محتوا و مولفه‌ها شکل دیگری به خود گرفته است، این مفهوم برای انسان جدید، همچنان پابرجاست. در این نوشتار قصد داریم تا به جایگاه دعا در نزد انسان معاصر و شیوه تعامل انسان معاصر و جدید با دعا بپردازیم.

● مفهوم شناسی دعا

برای ورود به بحث، باید در آغاز به فهم و درکی روشن از مفهوم دعا دست یابیم تا بتوانیم جایگاه آن را در نزد انسان معاصر که آن نیز باید مورد واکاوی و تبیین قرار گیرد، مورد سنجش و بررسی قرار دهیم. اصولا آنگونه که در تفاسیر، فرهنگ لغات و سایر منابع در باب دعا گفته شده، می‌توان معانی متعددی را در باب دعا به دست داد. برای مثال در فرهنگ لغت گفته شده، دعا عبارت است از خواندن، صدا زدن و عبادت و نیایش که این خواندن، گاهی توأم با خواستن است و زمانی به شکل راز و نیاز و تضرع و ابتهال. کلمه دعا و مشتقات آن که در حدود ۲۰۰ بار در آیات قرآن کریم به کار رفته، از ریشه «دَعَوَ» و به معنای خواندن، حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن مراد است. (المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، باب دعا)

در جای دیگری گفته شده، دعا در لغت به معنای صدا زدن و به یاری طلبیدن و در اصطلاح اهل شرع، گفت ‌و گو کردن با خداوند، به شیوه طلب حاجت و درخواست حل مشکلات از درگاه او یا به شکل مناجات و یاد صفات جلال و جمال ذات اقدس اوست. (المصباح المنیر)

این مسئله نشان دهنده عمق دعا و جایگاه آن در منابع دینی ماست که حتی بزرگان دینی ما نیز بدان اشاره کرده‌اند. مثلا علامه طباطبایی، در کتاب شریف تفسیر المیزان در باب دعا می‌فرماید: دعا و دعوت، عبارت است از اینکه دعا کننده، نظر مدعو را به سوی خود متوجه کند و پـس از جلب توجه، فایده و نعمتی را از وی درخواست نماید. بنابراین، سوال به منزله غرض و نتیجه دعا می‌باشد و این مفهوم به تمام موارد سوال، منطبق است، مانند پرسش در مورد مجهولات و سوال به معنای محاسبه و پرسش در زمینه تقاضای کمک مادی و معنوی. به فرموده علامه، خدای تبارک و تعالی، چیزی را که زبان در آن دخالت دارد، سوال نامیده است. و آتاکم من کل ما سألتموه و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها؛ و از انواع نعمت‌هایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود که اگر نعمت‌های خدا را بخواهید به شماره در آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد(سوره ابراهیم، آیه ۳۴). البته این درخواست به زبان ظاهری نیست، بلکه به زبان فقر و استحقاق وجودی و فطری است. لازم به ذکر است که دعوت با ندا نیز متفاوت است؛ زیرا ندا، مختص لفظ و صوت است، ولی دعا می‌تواند از مقوله لفظ باشد یا از طریق اشاره و با توجه قلبی انجام بگیرد: ادعوا ربکم تضرعا و خفیه(سوره اعراف، آیه ۵۵). راغب اصفهانی در این رابطه می‌گوید: دعا مثل نداست، جز آن که ندا گاهی فقط خواندن است، بدون ذکر اسم، ولی دعا غالباً با ذکر اسم است و ندا به مجرد بلند کردن صدا گفته می‌شود.

برای دعا در قرآن، وجوهی ذکر شده است که عبارتند از:

۱)گفتن؛ چنان‏که خداوند در سوره یونس، آیه ۱۰ می‌فرماید: گفتار ایشان به وقت آرزوی طعام و شراب، تسبیح و تهلیل و تقدیس خداست، یعنی قول و گفتن ایشان در بهشت در وقت میل طعام، تسبیح خداست.

۲) پرستیدن؛ چنان‏که در همان سوره، آیه ۱۶ آمده است: و مخوان به جز خدای تعالی چیزی را که از وی تو را نه سود بُوَد و نه زیان، یعنی غیر از اللّه‏ تعالی کسی را پرستش مکن و در سوره قصص، آیه ۸۸ فرمود: و با خدای تعالی، جز خدای را مخوان، یعنی با خدا، خدای دیگری را پرستش نکن و با خدا شریکی قرار نده.

۳) کسی را آواز دادن؛ چنان‏که در سوره قمر، آیه ۱۰ آمده است: بخواند پروردگارش خویش را که من مغلوب شدم، یعنی خدایش را ندا کرد و همچنین آیه ۶ این سوره: «آن روز که بخواند خواننده‏ای سوی کار بیمناک، یعنی روزی که منادی ندا دهد.

۴) یاری خواستن؛ چنان‏که در سوره بقره، آیه ۲۳ فرموده است: و به یاری خوانید یاران خود را بدون معبود خویش، اگر راست می‏گویید، یعنی از دوستان و شرکای خود یاری و کمک بگیرید. و در سوره یونس، آیه ۳۸ گفت: و بخوانید به یاری، هر که را می‏توانید، یعنی کمک بگیرید از هر که می‏خواهید.

۵) پُرسیدن؛ چنان‏که در سوره بقره، آیه ۶۸ آمده است: گفتند از خدا بخواه تا بیان کند ما را که آن بر چه صفت می‏باید، یعنی از پروردگارت سوال کن و بپرس.

۶) خواستن؛ چنان‏که در سوره اعراف، آیه ۱۳۴ آمده است: یا موسی! ما را دعا کن بدان عهدی که با تو کرده است، یعنی‌ای موسی! برای ما از خدا بخواه و در سوره مومن، آیه ۶۰ گفت: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را، یعنی از من بخواهید تا به شما عطا کنم.

خلاصه اینکه می‌توان گفت دعا، زاییده معرفت است و نفی استغنا از آدمی. در این صورت، حاجت‌خواهی، عرض نیاز، درک ذلّت و حقارت خود و اظهار ندامت از کجروی‌ها، از مضامین اصلی و همیشگی دعاها در تمامی ادیان است. به گونه‌ای که می‌توان گفت نیاز آدمی به‌دین، خداگرایی، پرستش و معنویت با تحلیل‌های عالمانه، مورد تصدیق و اعتراف روانشناسان دین قرار گرفته است. (درنگی در مفهوم و اهمیت دعا، همایون همتی)

با این توجه، نیایش نیز همسان دعاست که در این صورت، نیایش نیز بخشی از ساختار وجود آدمی به شمار می‌رود و بالاخره، همین یافت مستقیم حضوری است که انسان را به نیایش و تضرّع در آستان حق فرا می‌خواند. نیایش در عمق جان او ریشه دارد، نه اینکه حاصل ترس و جهل او در برابر سیل و توفان و زلزله و بلایای طبیعی باشد؛ چنان که عده‌ای این دلایل را ذکر کرده‌اند یا پیشینیان بر این مبنا بوده‌اند. با این وصف، می‌توان گفت نیایش دارای ابعاد وجودی و حقیقتی ریشه‌دار در هستی آدمی است و بنابراین، پدیده‌ای مقطعی، روبنایی، سطحی و گذرا نیست، بلکه امری ساختاری و سرشتین است که در ساخت واقعیت بشری مدخلیت دارد و به همین دلیل، از روح آدمی، ماندگار، پایدار و جدایی‌ناپذیر است.

انسان معاصر؛ بعد از پرداختن به مفهوم دعا و وجوه متعدد آن در قرآن کریم، باید تبیین مرادی از انسان معاصر، انسان جدید و مدرن صورت گیرد که در حقیق می‌توان همه این سه را در یک معنای انسان معاصر تصور کرد. بنابراین می‌توان گفت انسان معاصر، یعنی انسانی که از این جهان فکری بهره برده و فرهنگ آن را در خودش دارد. معاصر است بدین معنا که روحیات و طرز تفکر معاصر را دارد. جدید است به این معنا که در طول تاریخ بشری، چنین انسانی وجود نداشته است و فقط هم در این عصر وجود ندارد.

فرانسیس بیکن، ملکوت و بهشت انسان معاصر را زمین می‌داند و راه رسیدن به این بهشت را علم و تکنولوژی می‌پندارد. بنابراین، آنگونه که گفته شده، نگاهِ انسان قدیم به آسمان‌ها و وحی بود ولی انسان جدید، انسانی خاکی است. خاکی بودن نه به معنای تواضع، بلکه به معنای زمینی شدن و ملکوت را به طور کلّی فراموش کردن. بهشت انسان جدید، کره خاکی است و به همین دلیل، علم و تکنولوژی برای او اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا تنها راه سلطه و رسیدن انسان به این بهشت است. بنابراین، علم و تکنولوژی، معبود انسان مدرن می‌شود و وی با تمام وجود، علم را می‌پرستد. (علیرضا قائمی نیا، دین و نیازهای انسان معاصر)

حال سوال این است که این انسان معاصر از چه زمانی به این وضعیت رسید؟ در جواب باید گفت انسان پریشان و مضطربِ معاصرِ ما، از زمان آغاز تحول عظیم در صنعت و تمدن و مشارکت عمومی بشریت در امور جهان و تکنولوژی و ایجاد سازمان‌های گوناگون به چنین حالتی رسید؛ زیرا این انسان، معبود دیگری غیر از خداوند پیدا کرد و به علم و صنعت و دیگر دستاوردهای تمدن، صفت مطلق بودن بخشید و خدا را انکار کرد و او را در عالم طبیعت، غیر موثر خواند. دیگر، نقش خدا در آفرینشْ آن بود که به صورت یکی از عناصر شیمیایی در آزمایشگاه یا یک وسیله در کارگاه یا یک ماده زراعی در زمین در آید. (نای و نی، امام موسی صدر)

این انسان معاصری که در بالا بدان پرداختیم، دارای ویژگی‌هایی است که می‌توان برخی از مهم‌ترین خصلت‌های او را در اینجا برشمرد که عبارتند از: توجه بیش از حد او به علم تجربی، رشد علوم عملی(تکنولوژی یا فن‌آوری)، صنعت. خصیصه چهارم انسان مدرن که نتیجه سه خصلت قبلی است، پدید آمدن سطح زندگی بالا و بی‏سابقه برای بشر مدرن است. ویژگی پنجم، ویژگی اقتصادی انسان مدرن. انسان مدرن هر چه بیشتر زندگی، را سکولار کرده، یعنی از صحنه زندگی، دین‏زدایی کرده است. خصیصه بعدی، ویژگی سیاسی انسان جدید است. انسان جدید از لحاظ سیاسی، قائل به یک دموکراسی لیبرال است. هشتمین خصلت انسان مدرن، اومانیسم یا انسان‏گرایی است؛ به این معنا که همه چیز باید به نحوی در خدمت انسان قرار گیرد. در واقع، انسان باید مخدوم غیر انسان و هر چیز باید در خدمت انسان باشد.

خصلت‏بعدی انسان مدرن، فردگرایی در مقابل جمع‏گرایی است. فردگرایی به این معناست که نه‏تنها همه چیز باید در خدمت انسان باشد، که باید در خدمت فرد انسان قرار گیرد. خصیصه دیگر انسان مدرن، عقل‏گرایی، یا به تعبیر دقیق‏تر استدلال‏گرایی است. استدلال‏گرایی به معنای تعبدگریزی کامل است. اینها همه از ویژگی‌ها و خصلت‌های انسان مدرن است که او را وادار می‌سازد تا به دنیای معنوی و جنبه‌های عرفانی پشت پا زده و بخواهد به گونه دیگری بیندیشد. (مولفه‌های انسان مدرن، مصطفی ملکیان) البته خصلت‌های دیگری همچون خودبیگانگی را می‌توان به این موارد اضافه کرد که می‌تواند به عنوان یکی از ویژگی‌های انسان مدرن به شمار برود. اما با این وجود، و علی رغم آن چه در تبیین مفهوم دعا و انسان مدرن و مولفه‌های وی بر شمردیم، این انسان، در دنیای پر تلاطم امروزین، به دنبال محملی برای برآورده شدن خواست‌ها و حاجات خود و سیراب شدن از چشمه حقیقت می‌گردد که همان دعاست. به هر حال، نیاز بشر به دعا را می‌توان از جهات مهمی مورد بررسی قرار داد که در قالب‌هایی همچون فقر ذاتی انسان و نیاز به اتصال به منبعی برای جبران آن چه جز با دعا حل نمی‌شود، می‌گنجد.

سید جواد میرخلیلی

منابع: قرآن کریم/ تفسیر المیزان/ المحجه البیضاء، ج۲ /المصباح المنیر / المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، باب دعا / مفهوم امرقدسی، رودولف اتو، ترجمه همایون همتی / مولفه‌های انسان مدرن، مصطفی ملکیان / دین و نیازهای انسان معاصر، علیرضا قائمی نیا / درنگی در مفهوم و اهمیت دعا، همایون همتی/ نای و نی، امام موسی صدر.