یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

مرزبندی ذهن کودکان،رسانه ها همیشه موثرند


همشهری آنلاین: آنچه در ادامه مي‌خوانيد چكيده‌اي است از يكي از مقالات وي با موضوع تأثير تلويزيون بر نقش اجتماعي كودكان، با محوريت نقش پذيري جنسيتي در كودكان كه در نشريه تخصصي «آموزش كودكان» به چاپ رسيده است.

نويسنده در اين مقاله در دو بخش به بررسي نقش‌پذيري اجتماعي در ميان كودكان و تأثير تلويزيون بر اين نقش پذيري پرداخته است. در بخش اول اين مقاله به‌صورت كلي تأثير برنامه‌هاي تلويزيوني بر رفتارهاي افراد در سنين كودكي و اثرات بلندمدت آن در دوران بزرگسالي اين كودكان اشاره شده است.

 اين بخش در واقع درآمدي است بر بخش دوم كه به بررسي تأثير تلويزيون بر مسئله جنسيت و نقش پذيري در دوران كودكي مي‌پردازد.

نقش‌هاي اجتماعي در دوران كودكي اغلب براساس نقش‌هاي كليشه‌اي كتاب‌ها، برنامه‌هاي تلويزيوني و فيلم‌ها در ميان كودكان نهادينه مي‌شود كه در اين ميان، بنا بر عقيده گروهي از جامعه شناسان و كارشناسان رسانه، تلويزيون مهم‌ترين و تأثيرگذارترين رسانه بر رفتارهاي اجتماعي كودكان است.

تحقيقات انجام شده روي موضوع تأثير تلويزيون بر اجتماعي شدن كودكان و هم چنين پذيرفتن نقش‌هاي اجتماعي از سوي آنها نيز نشان دهنده نقش حائز اهميت اين رسانه در زندگي كودكان و ماندگاري اثرات آن تا سنين جواني است.براساس مطالعات انجام شده توسط گروهي از جامعه شناسان و محققان علوم رسانه، و با تلفيق نتايج به دست آمده از تحقيقات اين دو گروه درخصوص ميزان زماني كه كودكان و نوجوانان در روز به تماشاي تلويزيون اختصاص مي‌دهند، با اين واقعيت روبه‌رو مي‌شويم كه هر كودك يا نوجوان در هر سال به‌طور متوسط در حدود بيست هزار برنامه تلويزيوني تماشا مي‌كند كه اين برنامه‌ها غيراز فيلم و برنامه‌هاي سرگرم كننده، شامل پيام‌هاي بازرگاني، اخبار و گزارش‌هاي خبري نيز خواهد بود.

بنابر آمار ارائه شده در اين تحقيقات مي‌توان گفت كه هر نوجوان در هر سال شاهد حدود 13‌هزار خبر خشونت‌آميز است. به اين ترتيب تا اين قسمت تحقيقات، كارشناسان به اين نتيجه رسيده‌اند كه تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني توسط كودكان و نوجوانان تواما مي‌تواند موجب بروز رفتارهاي جامعه‌گرايانه و يا جامعه ستيزانه شود.از طرفي برنامه‌هاي تلويزيوني مي‌تواند در شكل گيري رفتارهاي جنسيتي كودكان و تداوم اين رفتارها در آينده نيز تأثير فراواني داشته باشد.

كودكان در جريان رشدشان در معرض انواع و اقسام اخبار و اطلاعات قرار مي‌گيرند كه با سرعت بسيار زيادي به روز مي‌شوند، در اين مرحله كودكان توانايي‌هاي خود را خواهند شناخت، اطلاعات جديد را تحليل كرده و سعي مي‌كنند آنها را با اطلاعات قبلي خود تطبيق دهند.

شناخت كودكان از دنياي اطرافشان و ديد آنها نسبت به نوع روابط موجود در اين دنيا ناشي از تجربيات، تمايلات و رفتارهايي است كه در اطرافشان مي‌بينند و براي كودكان امروز تلويزيون وسيله‌اي است براي كسب و نشان دادن اغلب اين تجربيات و رفتارها. البته اين اطلاعات اكتسابي، اغلب توسط والدين و يا از طريق مطالعه كتاب‌ها و گفت‌وگو با دوستان تقويت خواهند شد. حال اگر اطلاعاتي كه كودك توسط برنامه‌هاي تلويزيوني كسب مي‌كند، به شكل كليشه درآمده باشند، به‌خصوص كليشه‌هاي جنسيتي، به‌طور يقين اين كليشه در ادراك كودك ثبت شده و براي كودك به شكل باور در‌مي‌آيد. نقش بازيگران و تقليد از آنها مهم‌ترين فاكتورهايي هستند كه در شكل‌گيري باورهاي جامعه شناختي و به‌خصوص باورهاي جنسيتي كودكان مؤثرند.

 به اين معنا كه اغلب كودكان به تقليد از شخصيت‌هاي اصلي برنامه‌هاي مورد علاقه شان تمايل نشان داده و رفتارهاي آنها به شكل جامعه ستيزانه و جامعه‌گرايانه، حتي به شكل افراطي در اين كودكان نمود پيدا مي‌كند.

چنان كه آمار موجود در تحقيقات نشان مي‌دهد، كودكاني كه بيشتر به تماشاي برنامه‌هاي خشونت آميز مي‌نشينند، رفتاري بسيار خشن‌تر با همسالان خود دارند و يا كودكاني كه در اكثر برنامه‌هاي تلويزيوني مردان را در نقش دكتر و جنس مقابل را در نقش پرستار ديده‌اند، دچار باورهاي غلط جنسيتي مي‌شوند كه حتي گاهي تا دوران بزرگسالي نيز اين باور جنسيتي اشتباه در ذهن اين افراد ماندگار خواهد بود.

 نويسنده در بخش پاياني اين مقاله با اشاره به نقش‌هاي جنسيتي سنتي در تلويزيون، كه اغلب جنس مذكر به‌عنوان جنس قوي و مستقل و جنس مونث به‌عنوان جنس انعطاف‌پذير و وابسته شناخته مي‌شود، چنين تقسيم بندي را در رسانه‌اي فراگير مانند تلويزيون، مانع پيشرفت ذهني كودك به‌خصوص در مسائل اجتماعي و نقش‌پذيري جنسيتي مي‌داند