سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
خروس خودخواه و مرغ دانا
در یک مزرعه بزرگ خروس بزرگ و زیبایی در کنار مرغ و جوجه ها زندگی میکرد. خروس که پرهای درخشان و رنگارنگی داشت هر روز به حیوانات مزرعه با تکبر و خودخواهی برخورد می کرد و با خواندن آواز به آنها میگفت از همه آنها زیباتر و خوش آوازتر است.
مرغ و جوجه ها از اینکه خروس زیبا خودش را از همه زیباتر و بهتر می دید ناراحت می شدند و با خود فکر میکردند هر طور شده باید خروس را متوجه اشتباهش کنند. به همین دلیل یک روز مرغ دانا و پیر تصمیم گرفت با خروس خودخواه صحبت کند.
او به سراغ خروس رفت و به او گفت:
- هر کسی خصوصیت ها و توانایی هایی دارد که دیگران آن را ندارند، ولی این نباید باعث شود که بین آنها فاصله و اختلاف ایجاد شود.
مرغ دانا گفت:
-درست است که تو پرهای زیبا و صدای بلند و قشنگی داری،ولی تو با این ویژگی ها باید در قلب دیگران بیشتر نفوذ کنی و آنها را دوست داشته باشی تا دیگران هم به تو نزدیک شوند و بین تان دوستی باشد،نه اینکه دیگران تو را دوست نداشته باشند.
خروس ازخودراضی با خنده به مرغ دانا گفت:
-من اصلاً نیازی ندارم که کسی مرا دوست داشته باشد.چون از همه زیباتر هستم و صدای خوبی هم دارم.به همین خاطر تمام حیوانات درون مزرعه باید به من احترام بگذارند.
مرغ دانا پس از اینکه دید خروس خودخواه و متکبر حرفهای خودش را تکرار می کند، از او فاصله گرفت و دنبال کارهای خودش رفت.مرغ های دیگر هم که متوجه حرف های خروس شده بودند،دیگر با او حرف نمی زدند.
از آن روز به بعد خروس کم کم تنها شد.هرجا که او میرفت،حیوانات آنجا را ترک می کردند.
پس از مدتی مزرعه دار پیر به شهر رفت و با خروس دیگری به مزرعه برگشت. خروسی که مزرعهدار خریده بود خیلی بزرگتر، خوش صداتر و زیباتر از خروس خودخواه بود.حیوانات مزرعه که خروس جدید را دیدند،به طرف او رفتند.
آنها فکر می کردند که شاید خروس تازه وارد هم مثل خروس خوش صدا،خودخواه باشد؛ اما خروسی که تازه به مزرعه آمده بود،برخلاف خروس خودخواه فکر می کرد.
او دوست داشت با تمام حیوانات مزرعه مهربان باشد و همه او را دوست داشته باشند.
با آمدن خروس مهربان به مزرعه همه حیوانات با او دوست شده بودند و به آواز زیبای او گوش می دادند. خروس مهربان هم هر وقت که آنها دوست داشتند برایشان آواز می خواند.
خروس خودخواه بعد از مدتی تنها ماند.دیگر هیچکس به آواز او گوش نمی داد.
برای همین احساس کرد که دیگر نمی تواند آواز بخواند. وقتی خروس مهربان شروع به آواز خواندن می کرد، خروس خودخواه به صدایش گوش می داد.
او به حرف های مرغ دانا فکر می کرد که اگر دوستی اش را با دیگران حفظ کند و با آنها دوست باشد و همه او را دوست داشته باشند، همیشه می تواند موفق باشد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی دولت سیزدهم اصفهان دولت مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب محمد اسلامی نیچروان بارزانی شورای نگهبان مجلس رئیس جمهور
تهران شهرداری تهران زلزله قتل پلیس دادگاه حجاب آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی سلامت شهرداری
خودرو مالیات سایپا مسکن قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان بورس
نمایشگاه کتاب تلویزیون سینما دفاع مقدس سریال موسیقی تئاتر سینمای ایران نمایشگاه کتاب تهران کتاب صدا و سیما رسانه ملی
دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین حماس رفح جنگ غزه آمریکا روسیه چین نوار غزه اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال ذوب آهن لیگ برتر لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران نساجی بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
اپل هوش مصنوعی سامسونگ ناسا سرطان مایکروسافت آیفون گوگل ایلان ماسک باتری فضا فضاپیما
بیماران خاص رژیم غذایی کاهش وزن بیمه زیبایی دندانپزشکی فشار خون