دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

تفاوت از زمین تا آسمان است


تفاوت از زمین تا آسمان است

شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله رسول اکرم ص در خطبه ای طولانی که درباره ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند ماه رمضان را ماه میهمانی خداوند نامیدند

شهر دعیتم فیه الی ضیافه‌الله. رسول اکرم (ص) در خطبه‌ای طولانی که درباره ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند ماه رمضان را ماه میهمانی خداوند نامیدند. بی‌شک این میهمانی برای هر میهمانی که وارد آن شود سراسر مایه خیر است و برکت. اما ما در این نوشتار به دنبال آن هستیم که تفاوتها و تشابهات میهمانی انسانها با میهمانی خداوند را به صورت مقایسه‌ای و کوتاه بیان کنیم.

● تشابهات میهمانی خداوند با میهمانی مردم

۱) قبل از رفتن به هر میهمانی یک دعوتنامه از جانب میزبان لازم است

در میهمانی ما انسانها، میزبان باید با تعارف و دعوت میهمان را به سوی خود بخواند تا از او بر سر خوان احسان خود پذیرایی کند. همچنین حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرماید: شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله. یعنی: ماه رمضان ماهی است که همه شما به میهمانی خداوند دعوت شده‌اید.

۲) دعوت از جانب میزبان نشانه علاقه، میل و محبت او نسبت به میهمان است

ما انسانها کسی را به میهمانی دعوت می کنیم که به او علاقه‌ای داشته باشیم همچنین خداوند چون بندگانش را خیلی دوست دارد آنها را به این میهمانی دعوت کرده است. چگونه آنها را دوست ندارد و حال آن که حتی خواب و نفس‌های آنها را عبادت و تسبیح قرار داده است.

۳) برای ورود به هر میهمانی اجازه و اذن دخول گرفتن از جانب میهمان لازم است

برای داخل شدن به هر میهمانی باید آداب و شرایطی را رعایت کرد چنانچه یکی از این آداب اذن دخول است. خداوند کریم در آیه ۲۸ سوره نور می‌فرماید: «فلاتدخلوها حتی یؤذن لکم» یعنی: وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود. پس همان طور که در میهمانی ما انسانها اجازه و اذن دخول از جانب میهمان نسبت به میزبان لازم است ورود به ماه مبارک رمضان هم آمادگی‌ها و شرایطی را می‌طلبد که اذن دخول گرفتن از حضرت رسول(ص) و اهل‌بیت (ع) و صاحب سفره یعنی خداوند متعال لازم است.

۴) شایسته است هنگام رفتن به میهمانی ، هدیه‌ای برای میزبان برده شود

انسانها به نشانه ادب و احترام و تکریم میزبان قبل از وارد شدن به میهمانی هدیه‌ای هرچند ناقابل – مثل گل و شیرینی- تهیه کرده و آن را به میزبان هدیه می‌دهند. اما برای خداوند چه هدیه‌ای باید ببریم؟! بهترین هدیه‌ای که این میزبان گرانقدر را خوشحال می‌کند و باعث می‌شود تا از سر لطف به ما نگاه کرده و ما را بر سر خوان بی‌پایان خویش بنشاند، همان اظهار فقر و بیچارگی و بندگی به درگاه حضرتش می‌باشد و لاغیر. آن گونه که در دعاها آمده است: عبیدک بفنائک مسکینک ببابک (بحار، ج۶، ص ۷۶)

۵) شایسته است برای ورود به هر میهمانی، ظاهری آراسته داشته باشیم

قطعاً ورود به هر میهمانی آداب و شرایطی را می‌طلبد که از آن جمله، پوشیدن لباس آراسته و مخصوص به همان میهمانی است. برای رفتن به میهمانی حضرت دوست هم، نیاز به آراستن جانمان به لباس زیبا و فاخر تقوی داریم تا بتوانیم رعایت ادب را کرده و بر سر سفره این میهمانی با ظاهری دلچسب و موردپسند میزبان حاضر شویم.

● تفاوت‌های دو میهمانی

۱) در میهمانی مردمی، میهمان ـ به نشانه ادب ـ ‌به میزبان سلام می‌کند و دستور هم همین است زیرا در آیه ۲۷ سوره نور می‌فرماید: «وسلموا علی اهلها» یعنی: بر اهل خانه (هنگام ورود) سلام کنید. ولی در میهمانی خداوند، میزبان به مهمان سلام می‌کند! در آیه ۵۴سوره انعام خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «اذا جائک الذین یؤمنون بایاتنا فقل سلام علیکم» یعنی: هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: سلام بر شما! حال چگونه پیامبر خود را مأمور به سلام می‌کند ولی خودش که مهربان‌تر و عطوف‌تر از رسولش هست این کار را نکند؟!

۲) در میهمانی مردمی، گاهی میزبان از پذیرفتن میهمان معذور است.

در آیه ۲۸ سوره نور می‌فرماید: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم» یعنی: اگر (میزبان به هر دلیلی نتوانست از شما پذیرایی کند و عذرتان را خواست) گفته شد بازگردید! بازگردید، این برای شما پاکیزه‌تر است. ولی در میهمانی الهی، میزبان هیچ زمان از پذیرفتن میهمان معذور نیست و همیشه باب رحمت و عفو او به روی میهمان باز است. چنانکه در مناجات تائبین می‌خوانیم: «الهی انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک فسمیته التوبه» یعنی: خدایا؛ تویی که دری از عفو و بخشش‌ات را به روی بندگانت بازکردی و نامش را توبه نهادی!

۳) در میهمانی مردمی، پذیرایی میزبان محدود است ولی در میهمانی الهی هیچ محدودیتی وجود ندارد.

ما انسان‌های محدود چگونه می‌توانیم از عهده هر آنچه که میهمان می‌خواهد برآییم و حال آنکه از برآوردن بسیاری از احتیاجات معمولی خودمان هم عاجز هستیم. ما که در وجود خود فقیر و محتاج هستیم چگونه می‌توانیم احتیاج کسی دیگر را برآورده کنیم؟! اما کسی در این عالم وجود دارد که قادر علی‌الاطلاق است و نه اینکه توانایی برآوردن هر نیاز ما را دارد بلکه بالاتر! توانایی هر آنچه که ما بدان نیاز نداریم را هم دارد. خوان رحمت این میزبان آنقدر گسترده است که میهمان غرق در نعمت و رحمت آن می‌شود به طوری که دیگر احساس نیاز نمی‌کند! در آیه ۱۵۶ سوره اعراف می‌فرماید: «و رحمتی وسعت کل شیء» یعنی: (به بندگانم بگو: ( رحمت من همه چیز را فراگرفته است.)

۴) در میهمانی مردمی، انسان می‌تواند در آینده تشکر و جبران کند ولی در میهمانی الهی انسان قادر به تشکر از نعمت‌های الهی نیست!

آری! انسان‌ها می‌توانند هر لطفی که از همنوعانشان به آنها برسد را در آینده جبران کنند زیرا همه آنها در یک قد و اندازه هستند. اما باید پرسید کدام نعمت خدا قابل شکر است؟! خدایی که هزاران هزار نعمت به ما ارزانی داشته که از شمارش آن هم ناتوان هستیم چه برسد به جبران و شکر آن! چنانکه خود در آیه۳۴ سوره ابراهیم می‌فرماید: «و إن تعدوا نعمت‌الله لا تحصوها». یعنی: اگر شروع به شمردن نعمت‌های خداوند کنید نمی‌توانید آنها را به آخر برسانید! همچنین امام زین‌العابدین‌(ع) در مناجات شاکرین می‌فرماید: «فکیف لی بتحصیل الشکر و شکری ایاک یفتقر إلی شکر» یعنی: پس من چگونه می‌توانم شکر آن نعمت‌ها را به جای آورم و حال آنکه شکر تو گفتن (هم یکی از نعمت‌های توست) شکری بر آن لازم است!

۵) در میهمانی مردمی، جسم انسان آرامش پیدا می‌کند ولی در میهمانی الهی علاوه بر جسم، روح انسان هم آرامش می‌یابد.

در میهمانی ما انسان‌ها حتی‌الامکان سعی می‌شود که غذای مورد علاقه میهمان بر سر سفره حاضر شود ولی کیست که نداند در میهمانی الهی علاوه بر جسم، روح هم به راحتی و آرامش دست پیدا می‌کند. همه می‌دانیم که روزه چه آثار شگرفی بر جسم انسان دارد و باعث می‌شود چربی‌های اضافی از بدن دفع شود و معده و دیگر اجزای بدن کمتر کار کنند و بیشتر به استراحت بپردازند و هزاران فایده دیگر. اما جسم در واقع اسب روح است! و انسانها در واقع همان روح هستند نه جسم! و اگر روح کسی در آرامش باشد جسم هم بالطبع آن آرامش را پیدا می‌کند و تنها راه ایجاد آرامش در روح و روان آدمی، مناجات با مرکز ثقل هستی و آن روح جاویدان است!

چنانکه حضرت زین‌العابدین‌(ع) در مناجات مریدین می‌فرماید: «و فی مناجاتک روحی و راحتی» یعنی: و در مناجات کردن با تو فرح و آرامش خاطر من است (به واسطه مناجات با تو، جانم به آرامش و راحتی می‌رسد.)

۶) در میهمانی مردمی باید با ظاهری پاک و آراسته رفت ولی در میهمانی الهی، علاوه بر پاکیزگی ظاهری باید با باطن و نیت خالص حضور یافت.

۷) در میهمانی مردمی، همیشه از اقشار خاصی (که با آنها رابطه‌ای وجود دارد) دعوت به عمل می‌آید، اما در میهمانی الهی، همه انسان‌ها دعوتند و هیچ محدودیتی در آن لحاظ نشده است!

روزی پیرمرد گبری بر ابراهیم‌(ع) وارد شد، او گرسنه بود. ابراهیم‌(ع) او را از غذا خوردن منع کرد و به او گفت: تا دست از طریقه خودت برنداری نمی‌گذارم غذا بخوری. آن مرد قبول نکرد و برخاست و رفت. جبرئیل نازل شد و گفت: ای ابراهیم! خداوند می‌فرماید: این مرد هفتاد سال است که غیر مرا می‌پرستد و هیچ روزی او را بی‌روزی نگذاشته‌ام، یک روز روزی‌اش را به تو واگذار کردم او را محروم از خوردن غذا کردی، او را فوراً برگردان. ابراهیم‌(ع) به دنبال او رفت و او را برگرداند. آن مرد از علت بازگشت خویش پرسید. ابراهیم‌(ع) ماجرا را برایش گفت: مرد هم برگشت و به ابراهیم‌(ع) گفت: انصاف نیست که چنین خدایی را پرستش نکنم.