شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تحلیلی بر حماسه غرورآفرین عملیات مرصاد


تحلیلی بر حماسه غرورآفرین عملیات مرصاد

پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ ۲۷ ۴ ۶۷ از سوی جمهوری اسلامی ایران و قبل از برقراری آتش بس در خطوط مقدم, دشمن بعثی یک بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به اهدافی که او را در سال ۵۹ وادار به تجاوز به میهن اسلامی ما و به اصطلاح فتح ۳ روزه تهران کرده بود, آزمود و در نهایت شکستی مفتضحانه تر نصیب خود و ایادی وابسته به استکبار کرد

منافقین قبل از آغاز حمله به ایران، شرایط موجود را این طور تحلیل می‌کردند که: عوارض ناشی از جنگ، رکود اقتصادی، مسائل سیاسی، معضلات اجتماعی،‌ اوضاع خلیج‌فارس و همچنین براساس شایعات عناصر ناراضی از این مسائل، رژیم در حال فروپاشی!! است

در آستانه سالروز آغاز عملیات غرورآفرین مرصاد قرار داریم. روزی که در آن اهریمن نفاق پیشه، طعم تلخ شکست را از سپاه و ارتش اسلام چشید و به پوچ و تهی بودن خود بیش از پیش پی برد. در گرامیداشت سالروز این حماسه بزرگ تحلیل زیر را برایتان آماده‌ کرده‌ایم که تقدیم حضورتان می‌کنیم؛

پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ ۲۷/۴/۶۷ از سوی جمهوری اسلامی ایران و قبل از برقراری آتش‌بس در خطوط مقدم، دشمن بعثی یک بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به اهدافی که او را در سال ۵۹ وادار به تجاوز به میهن اسلامی ما و به اصطلاح فتح ۳ روزه تهران کرده بود، آزمود و در نهایت شکستی مفتضحانه‌تر نصیب خود و ایادی وابسته به استکبار کرد. روز ۳۱/۴/۶۷ هجوم سنگین بعثیون به جنوب کشور آغاز شد. این حمله گسترده با یک نقشه از قبل طرح‌ریزی شده و به دو منظور انجام شد، ابتدا تصاحب بخش وسیعی از مناطق کشورمان و سپس سرگرم کردن نیروهای رزمنده در جنوب و فراهم کردن امکان نفوذ خود فروختگان مناطق از غرب بود. به طوری که همزمان با این تهاجم سنگین، منافقین خودفروخته با پشتیبانی و حمایت کفار بعثی، حمله سازمان یافته‌ای را از غرب تدارک دیدند و نام “فروغ جاویدان!!” را بر آن نهادند. رزمندگان کفر ستیز و فرماندهان بیدار سپاه اسلام نیز همزمان با دفع سنگین تجاوز وسیع دشمن در جنوب، ضمن ارزیابی شرایط موجود، دامی حساب شده برای انهدام منافقین خودفروخته در غرب فراهم آوردند. ارتش به اصطلاح آزادی‌بخش منافقین که با همه توش و توان پا به عرصه نبرد گذاشته بود، فارغ‌ از هر خیالی و به امید رسیدن به تهران و دستیابی به آنچه در خیال می‌پروراندند، به کمک ارتش بعث و مزدور عراق، از خطوط مقدم در غرب تجاوز خود را آغاز کردند. راه برای نفوذ آنان تا منطقه چهار زبر در نزدیکی باختران باز گذاشته شد و آنها که تصور می‌کردند با هیچ‌گونه مقاومتی روبرو نخواهند شد، سر خوش از به اصطلاح پیروزی به پیش می‌راندند. اما دیری نپایید که حلقه محاصره نیروهای اسلام تنگ و تنگ‌تر شد و آنگاه که قلع و قمعشان شروع شد تازه پی بردند که گرفتار چه دام هولناکی شده‌اند و راهی جز مرگ و دستگیری و احتمالا فرار، در انتظارشان نیست. این در حالی بود که نیروهای بعثی نیز با فصاحت از جنوب بیرون رانده شده بودند.

وقتی که در جنوب، دشمن تار و مار شد و در غرب حلقه محاصره بسته شد، عملیات غرورآفرین “مرصاد” آغاز گردید و انتقام جنایات منافقین از تفاله‌های آنها گرفته شد. این عملیات پیروز از نخستین ساعات بامداد روز سه‌شنبه ۴/۵/۶۸ با رمز مقدس “یا علی(ع)“ آغاز شد و رزمندگان اسلام تا ظهر آن روز شهر اسلام‌آباد را که با حمایت ارتش عراق به اشغال منافقین درآمده بود به محاصره کامل خود درآوردند. ساعاتی بعد نیروهای اسلام وارد شهر شدند و به پاکسازی آن پرداختند. در جریان این پاکسازی تعداد زیادی از جاسوسان و سرسپردگان استکبار به هلاکت رسیدند، این رقم بالغ بر ۱۱۰۰ جاسوس و خودفروخته بود. پس از آن برای انهدام باقیمانده نیروهای جاسوس، شهر تخلیه شد، تا منافقین به طمع اشغال مجدد آن، وارد شهر شوند، و این تاکتیک حساب شده نیز موثر افتاد.

اما از روز پنج‌شنبه، بقایای نیروهای عراقی و منافقین به محاصره کامل درآمدند و سرکوب و انهدام آنها شروع شد، به طوری که تا پایان آن روز (پنج‌شنبه) آمار تلفات منافقین به ۴۵۰۰ کشته و زخمی رسید و شهر اسلام‌آ‌باد غرب پنج‌شنبه شب کاملا آزاد و متعاقب آن شهر و روستاهای اطراف کرند،‌ پاکسازی شدند. نیروهای ظفرمند و دلیر اسلام تا ظهر روز جمعه ۷/۵/۶۷ آخرین مواضع دشمن در شهر کرند غرب را فتح کرده و به سوی شهرسر پل ذهاب پیشروی کردند و تا غروب روز جمعه، غرب کشور از لوث وجود جرثومه‌های فساد و تباهی و مزدوران منافق پاکسازی شد.

در ارتباط با این عملیات جانشین فرماندهی کل قوا چنین گفته بود: تحلیل عمده آنها این بود که ملت از رهبری جدا شده و مردم به جنگ نمی‌آ‌یند و ارتش هم حاضر نیست همراهی کند و سپاه هم صلابت سابق را ندارد و اعماق ایران قابل نفوذ شده است و باید حرکتی در عمق ایران انجام داد و حکومت را متزلزل و سرنگون کرد، با این تحلیل آنها وارد عمل شدند.

طبق اسناد به دست آمده قطعه قطعه کارشان را معین کرده بودند، که مثلا ساعت ۹ شب به اسلام‌آباد می‌رسیم. ساعت ۱۲ شب به باختران، ساعت ۶ صبح به همدان و ... فلان ساعت هم در تهران هستیم، برای توجیه مزدوران گفته بودند، وقتی به تهران برسید، بهمنی از مردم منتظرتان هستند تا شما را به مقاصدتان برسانند! آنها وقتی وارد اسلام‌آباد شدند، رفتند در بیمارستانی و حدود ۳۰ مجروح را که در بیمارستان بودند، بیرون آ‌ورده و آنان را به شهادت رساندند ... جانشین فرمانده کل قوا در ادامه گفته بود: با بستن جاده کرند پاطاق، حلقه محاصره بسته شد و اکثر آنها یا به هلاکت رسیدند و یا دستگیر شدند ... به نظر من این ضربه جز هدایت الهی نبود.

من صمیمانه از فرماندهان سپاه که این طراحی را پیاده کردند و نیز از رزمندگان اسلام و خلبانان هوانیروز و خلبانان نیروی هوایی که به خوبی قضیه را پشتیبانی کردند، تشکر می‌کنم و ...

شمخانی معاون وقت عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا در مورد عملیات مرصاد می‌گوید: استکبار جهانی، منافقین و رژیم بعث عراق در چهار چوب یک مثلث شوم، قصد به اصطلاح براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشتند. در این توطئه‌ نیروهای متجاوز عراق قصد داشتند در مرحله اول با ورود به داخل مرزهای میهن اسلامیمان و تصرف چند شهر، قوای اسلام را در بخش جبهه متمرکز نموده تا نیروهای کج‌اندیش منافقین در محور مواصلاتی دیگری، با یک برنامه از پیش تعیین شده به سرعت خود را به تهران رسانده، موجودیت حکومت دموکرات خلق را اعلام نمایند.

وی در قسمت دیگری می‌گوید: نیروهای منافقین در منطقه سرپل ذهاب به همراهی ارتش متجاوز بعث عراق وارد خاک ایران شدند و پس از گذشتن از تنگه “پاطاق” به سوی شهر شروع به پیشروی کردند. وی افزود، ستاد فرماندهی کل قوا با کسب اطلاعات به این توطئه شوم پی برد و توسط نیروهای اسلام با یک برنامه منظم در مناطق مختلف عملیاتی ضمن مقابله با تهاجمات ارتش بعث عراق در جنوب کشور، نیروهای منافقین را در غرب کشور به کلی منهدم کرد. سپاهیان اسلام با آ‌زاد گذاشتن نیروهای منافقین که به انواع سلاح‌ها مجهز شده بودند، باعث شدند که در نزدیکی شهر باختران آنها به دام بیفتند و در مدت ۴۸ ساعت ۴۵۰۰ تن از نیروهای منافقین را با تمام تجهیزات نابود کرده و تعدادی را نیز دستگیر نمایند. برادر شمخانی وزیر سپاه در پایان افزود: در جریان عملیات مرصاد مقادیر زیادی تجهیزات نظامی و اسناد درون گروهی، عکس، پاسپورت، پول عراقی، نقشه‌های کامل شهرهای ایران و قرص سیانور به دست رزمندگان اسلام افتاد.

در همین ارتباط فرمانده سپاه چهارم بعثت این طور گفت: منافقین با زمانبندی ۳۳ ساعته‌ای که کرده بودند (طبق مدارک به دست آ‌مده) و با بهره‌گیری از ۲۵ تیپ و اندکی بیش از ۵ هزار نیرو، قصد داشتند در ۵ مرحله خودشان را به تهران برسانند. مراحل عبارت بود از “سرپل ذهاب - اسلام‌آ‌باد”، “اسلام‌آباد - باختران”، “باختران - همدان”، “همدان - قزوین” و بالاخره “قزوین - تهران”. آنها حرکت در این مسیرها را زمانبندی کرده و تمام مایحتاج مسیرشان را اعم از سوخت و سایر امکانات فراهم کرده بودند. وی در ادامه گفت: با ورود منافقین به اسلام‌آباد و تیرانداز‌ی‌های وحشیانه، عده‌ای از مردم با وسایل نقلیه شخصی شهر را تخلیه کرده و به طرف باختران حرکت نمودند، به طوری که ترافیک سنگینی در گردنه حسن‌آباد به وجود آمده بود. منافقین با ادامه پیشروی به پشت این ترافیک رسیدند. همانجا گلوگاه مرگی شد که تمام پیش‌بینی‌های آنها را به بن‌بست رساند و در همین منطقه منهدم شدند.

منافقین قبل از آغاز حمله به ایران، شرایط موجود را این طور تحلیل می‌کردند که: عوارض ناشی از جنگ، رکود اقتصادی، مسائل سیاسی، معضلات اجتماعی،‌ اوضاع خلیج‌فارس و همچنین براساس شایعات عناصر ناراضی از این مسائل، رژیم در حال فروپاشی!! است و فقط کافی است که با یک حرکت نظامی، ضربه‌ای را بر پیکر رژیم بزنیم تا به آسانی، فروپاشیده شود. سرکرده منافقین قبل از ورود مزدورانش به ایران به آنها گفته بود: “ایران و رهبری آن در هیچ شرایطی قطعنامه را نمی‌پذیرفت و قبول قطعنامه نشان دهنده این است که هیچ پایگاهی و هیچ سنگری برای رهبران ایران نمانده است و مردم دیگر حمایت نمی‌کنند. من به شما اطمینان می‌دهم که مردم با شما هستند، ما از داخل اطلاع داریم و ...!!” و دیدیم که مردم ایران و رزمندگان سلحشور سپاه اسلام، با اجرای عملیات غرورآفرین و پیروز مرصاد چه به روز آنها آوردند و چگونه به این خودفروختگان و جاسوسان غرب و شرق نشان دادند که امت مسلمان ایران هرگز از تبعیت از ولی‌فقیه و حمایت از اسلام و انقلاب و ایران و ارزشهایی که در این مدت کسب کرده، دست نخواهند کشید.