جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

همبستگی و تعامل با جاهلان آفت ها و آسیب ها


همبستگی و تعامل با جاهلان آفت ها و آسیب ها

دوستی و همبستگی و تعامل با صاحبان جهل و حمق بسیار سخت و طاقت فرساست و هر قدرت و توانی را ضعیف می نماید و ظرف هر صبر و تحملی را لبریز می کند

دوستی و همبستگی و تعامل با صاحبان جهل و حمق بسیار سخت و طاقت فرساست و هر قدرت و توانی را ضعیف می نماید و ظرف هر صبر و تحملی را لبریز می کند.

این سختی و رنج را هر کسی توانمندی پذیرش ندارد و کسی که هم می پذیرد و تحمل می کند عمل مهمل و بیهوده انجام می دهد. زیرا پیوند و تعامل با جاهل و احمق مطرود می باشد و نه تنها آثار مفید و سازنده ای بر آن مترتب نمی باشد که سراسر آفت و آسیب و خطر به بار می آورد.

فرهنگ و معارف اسلامی به همان شدت که دعوت به آموختن « علم » و تقویت « عقل » می نماید به گریز از « جهل » و رهاسازی « حمق » ترغیب می کند.

گریز و پرهیز از جهل و نادانی به صورت دستورالعمل های صریح در متن فرهنگ حیاتبخش اسلام و در موضوعات گوناگون مورد توجه قرار گرفته است که « دوستی و تعامل رفاقت » از جمله موضوع هایی است که باید نسبت به آن دقیق و حساس بود و با مراقبت های لازم سعی بر آن داشت تا از رخنه عناصر جاهل و نادان جلوگیری نمود وبا آنان از در مودت و ایجاد پیوستگی و تعامل وارد نشد بلکه همواره به گریز و پرهیز از این عناصر پرداخت .

رهنمودهای ذیل از حضرت علی (ع ) از جمله آموزش های صریح و روشنی است که آفت حماقت و خطر دوستی با احمق را نمایان می کنند :

هیچ بیماری دردناک تر و رنج آورتر از حماقت و جهالت نیست (۱ )

تحمل سختی رفاقت با احمق عذاب جان و روح است (۲ )

دوست و رفیق آدم احمق همواره در رنج و مرارت است (۳ )

تشبیه جهالت و حماقت به عارضه و بیماری مزمن و رنج آور بسیار تامل برانگیز می باشد و باید از این طریق به ضرورت گریز و پرهیز از رفاقت و همبستگی با اهل جهل و حمق پی برد.

بیماری مزمن همواره همراه انسان است و او را در رنج و سختی و فشار در می آورد و لحظات زندگیش را تلخ و ناگوار می نماید و از آرامش و آسایش تهی می دارد. تردیدی وجود ندارد که با توجه به این واقعیت که صحت و تندرستی جسم و روح از بزرگ ترین نعمت های الهی است فقدان آن به طور قطع حیات سالم و کار و تلاش و فعالیت پرنشاط و ثمربخش را به خطر می اندازد و کسانی که از این نعمت و موهبت الهی محروم باشند همواره در رنج و مرارت و فشار و مشقت قرار می گیرند و عملا راه های رشد و پیشرفت را به روی خویش مسدود مشاهده می کنند.

اکنون بیندیشیم که به همین ترتیب رفیق جاهل و نادان برای آدمی رنج و سختی به وجود می آورد و همانند یک بیمار روانی خطرناک همیشه همراه و قرین انسان است و او را رها نمی کند و پی در پی می رنجاند و می آزارد.

انواع و جلوه های این بیماری و رنج مکرر مختلف است و می توان برخی از آن ها را بر مبنای آموزه های دینی اینگونه برشمرد :

اگر کاری به رفیق گرفتار در جهل و حماقت سپرده شود آن را خراب می کند(۴ ) زیرا از ضروریات بدیهی برای انجام صحیح و دقیق کارها داشتن آگاهی و دانایی است و کسی که فاقد این ویژگی و شاخصه باشد طبیعی است که قادر نیست امور محوله را به نحو مطلوب و براساس ضوابط و معیارهای صحیح منتهی به نتیجه بخشی و بازدهی انجام دهد و در نهایت هر کاری را خراب می کند و در برنامه ریزی ها و تلاش و فعالیت های هر مجموعه و سازمان اخلال و زیان به وجود می آورد.

برخی از آدم های جاهل و ناآگاه که اهل کینه و عناد نیستند و نسبت به دوستان و نزدیکان و همکارانشان دلسوزی و رافت می ورزند همواره درصدد هستند تا با روش های گوناگون و در هر کار و تلاش خدمتی ارائه دهند و نفعی به وجود آورند لکن همواره این اشتیاق و کوشایی بی نتیجه باقی می ماند و آنان قادر به انجام هیچ خدمت و رساندن هیچ نفع و سود به دوست و همکار خود نخواهند شد. به همین دلیل در آموزه های دینی با دوستی و رفاقت با جاهل و احمق به شدت نهی می شود و این بینش و شناخت به همگان منتقل می گردد که دوست نادان و جاهل اراده می کند که به نفع دوست خود قدمی بردارد لکن در اثر حماقت و نافهمی موجب زیان و ضرر می شود . (۵ )

یکی از رنج های بزرگ و مکرری که مصاحبان و رفیقان آدم جاهل و احمق تحمل می کنند این است که پی در پی به نصیحت و راهنمایی او می پردازند و سعی می کنند خطاها و نواقص و اشتباهات او را در مقابل دیدگان فکر و عقلش قرار دهند تا درباره آنها بیندیشد و سعی در پروردن خویش به خصال و صفات نیکو نماید. ولی حسرت و افسوس که تلاش های این افراد به جایی نمی رسد و به ایجاد تحول در جاهلان توفیق حاصل نمی نمایند. بنابر این باید به این شناخت رسید که جاهل و نادان اولا به عیب و تقصیر خود آگاه نیست ثانیا موعظه و نصیحت خیرخواه خود را نمی پذیرد . (۶ ) و همین شناخت و بینش باید نه تنها عامل امتناع و خودداری از اندرز و نصیحت به احمقان شود بلکه باید به پرهیز از اجتناب از رفاقت با آنان و رهایی از رنج مکرری گردد که هیچ حاصل و ثمره ای نمی آفریند.

جاهلان و احمقان در برابر چاپلوسان ستاینده و بسیار مدح کننده می لغزند و سریع تحت تاثیر قرار می گیرند و این از خصوصیات عناصر جاهل و نادان است که به فهم نظر ندارند و به خردورزی ها دیده نمی گسترند بلکه به زبان ها نظر دارند و به واژه ها و تعابیر ظاهری و تهی از حقایق باطنی دیده می گسترند.

چاپلوس دوستی و تزلزل در برابر تعریف و تمجیدها تا آنجا اهل جهل و حمق را از خود بی خود می کند که به طور کامل خویش را در اختیار تفکرات و گفته ها و القائات مداحان متملق قرار می دهند و همین جاست که این عناصر فتنه گر و طالب منافع اقتصادی و سیاسی هر زشتی را در نظر جاهلان زیبا جلوه می دهند و انسان های ناصح و خیرخواه را دشمن معرفی می کنند . (۷ )

برای کسی که با احمقان و جاهلان معاشرت و دوستی دارد این یک رنج مستمر است که مشاهده کند عناصر ناسالم و فتنه انگیز با اهل حمق و جهل ارتباط برقرار می کنند و آنها را پل عبور خویش برای رسیدن به اهدافشان قرار می دهند و به سهولت و راحتی « حق » را در نظر این سطح اندیشان و قشری گرایان « باطل » می نمایانند و باطل را حق جلوه می دهند و ناصحان آگاه و دوستدار سلامت و سعادت افراد جامعه در همه ابعاد فکری و سیاسی و فرهنگی را « دشمن » معرفی می کنند!

و از این سخت تر و رنج آورتر آن که این ناصحان صالح کوشش های خود برای هدایت و راهیابی این معاشران جاهل و احمق را بی ثمر می بینند و در نهایت به این نتیجه می رسند که ارتباط و تعامل خویش را با این عناصر قطع نمایند و شاهد ساکت بهره برداری های مکرر جریان های فکری ناسالم و احزاب سیاسی فاسد از این افراد باشند و خود را برای آگاه و بیدار کردن آنها عاجز و درمانده مشاهده نمایند و اندوه بر اندوه خویش گذارند!

پاورقی :

۱ ـ غررالحکم تنظیم موضوعی به کوشش سیدهاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج ۱ ص ۳۰۴

۲ ـ همان منبع ص ۳۰۳

۳ ـ همان منبع ص ۳۰۲

۴ ـ الحدیث مجموعه روایات تربیتی اهل بیت (ع ) به کوشش محمدتقی فلسفی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج ۱ ص ۳۷۹

۵ ـ همان منبع ص ۳۸۰

۶ ـ میزان الحکمه محمدی ری شهری موسسه فرهنگی دارالحدیث ج ۲ ص ۸۷۱

۷ ـ همان منبع ص ۸۷۵

برای ناصحان صالح بسیار رنج آور است که کوشش های خود برای هدایت و راهیابی معاشران جاهل را بی ثمر می بینند و در نهایت به این نتیجه می رسند که همبستگی و تعامل خویش را با این عناصر قطع نمایند و شاهد ساکت بهره برداری های مکرر جریان های فکری ناسالم و احزاب سیاسی فاسد از آنان باشند و از این که در متحول کردن جاهلان عاجز و درمانده گشته اند اندوه بر اندوه خویش گذارند!

این از خصوصیات عناصر جاهل و نادان است که به فهم نظر ندارند و به خردورزی دیده نمی گسترند بلکه به زبان ها نظر دارند و به واژه ها و تعابیر ظاهری و تهی از حقایق باطنی دیده می گسترند و به همین دلیل در برابر چاپلوسان و ستایندگان می لغزند و خود را در اختیار تفکرات و القائات مداحان متملق قرار می دهند و آنان نیز که طالب منافع اقتصادی و سیاسی می باشند هر زشتی را در نظر جاهلان زیبا جلوه می دهند و از این عناصر به صورت « پل عبور » برای رسیدن به اهدافشان استفاده های مکرر می کنند