چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
هخامنشیان, موضوع جدال های سیاسی معاصر
![هخامنشیان, موضوع جدال های سیاسی معاصر](/web/imgs/16/164/54fmj1.jpeg)
در کنار عوامل طبیعی و انسانی تهدید کننده میراث فرهنگی، مانند سیل و زلزله و جنگ، باید از عامل دیگری نیز نام برد که اگرچه ممکن است در ابتدا خسارت فیزیکی به بار نیاورد ولی با هموار کردن راه سوء برداشتها نسبت به آثار تاریخی، حیات فرهنگی آنها را دچار مخاطره میکند.
زمانی که آثار تاریخی موضوع جدالهای سیاسی میشوند و یا به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند، متخصصان هم به زحمت میتوانند در این میان کاری انجام دهند زیرا به طرفداری از یکی از جریانهای سیاسی متهم خواهند شد.
گرچه همیشه میتوان در کتابهای تاریخ شک کرد و اطلاعات آنها را مورد بازبینی قرار داد، اما زمانی که مسائل تاریخی به اتفاقات تاریخی معاصر پیوند زده میشوند، آنگاه در بسیاری موارد، اصالت این بازبینیها مورد تردید قرار میگیرد.
در دوران معاصر، سلسله هخامنشی در ایران، به دلایل بسیاری مورد استفادههای سیاسی قرار گرفته است. دامنه جدلهای سیاسی پیرامون این دوره تاریخی، از پیش از انقلاب تاکنون ادامه دارد.
در دوران شاهنشاهی، پیوند زدن حکومت به مقتدرترین امپراتوری باستانی ایران، نوعی استفاده جهتدار سیاسی از دوران گذشته بود. هخامنشیان به عنوان پایهگذار نوعی سیستم حکومتی توانستند با یک پارچه کردن مناطقی وسیع، یکی از بزرگترین امپراتوریهای باستانی را به وجود بیاورند. اما این هرگز به آن معنا نیست که تاریخ تمدن در فلات ایران قدمتی تا دوران هخامنشی دارد. این نکته به خوبی روشن است که سابقه تمدن ایرانی بیش از دوران هخامنشی است.
● دیدگاه های افراطی و معتدل
اما پس از انقلاب، دوران هخامنشی با نگاهی کاملا متفاوت تفسیر شد که در حقیقت عکسالعملی به دوران پهلوی بود. این واکنشها اما در بسیاری موارد چنان به راه افراط رفتند که هرگونه بحث علمی در این زمینه را مرتبط با خواست بیگانگان برای تغییر تاریخ، تفسیر کردند. دیدگاه های معاصر نسبت به دوره هخامنشی را میتوان به سه دسته تقسیم بندی کرد: یک نگاه معتدل و میانه رو و دو دیدگاه افراطی.
دیدگاه معتدل، دوران هخامنشی را بخشی از میراث فرهنگی سرزمین ایران میبیند که به دلیل موقعیت خاص تاریخی، دست آوردهای شگفت انگیزی به همراه داشته است، ضمن آن که هیچ کدام از دورههای تاریخی دیگر را نفی یا کم ارزش تلقی نمیکند. در این دیدگاه هر دوره تاریخی و دستآوردهای هنری و فرهنگی آن ارزشمند و محترم است.
اما دو دیدگاه افراطی دیگر که از نظر سیاسی نیز مقابل یکدیگر هستند، دو قرائت متفاوت از این دوران دارند. یکی از آن دیدگاهها در دوران هخامنشی به دنبال شکوه از دست رفته و برجسته کردن آن در برابر دست آوردهای سایر دوره های تاریخی است. در برابر این دیدگاه، نظریه دیگری وجود دارد که معتقد است تاریخ دوران هخامنشی توسط موسسات وابسته به یهودیان به دلایل خاص سیاسی بزرگ و برجسته شده است.
دیدگاه آخر تاکنون جدلهای بسیار تندی را میان مخالفان و موافقان برانگیخته است.
● تقلب تاریخی؟
این دیدگاه معتقد است دانشگاهها و موسسات شرق شناسی آمریکایی به خصوص دانشگاه شیکاگو، تاریخ ایران باستان را به نفع یهودیان تغییر دادهاند. به عنوان مثال، معتقدان به این نظریه میگویند در تخت جمشید، در کنار ساختارهای سنگی هخامنشی، آثاری خشتی از دوران ایلامی موجود بوده که آمریکاییها آنها را برای برجستهکردن دوران هخامنشی از میان بردهاند.
گرچه سایر باستانشناسان و محققان در این مورد توضیح دادهاند، آن چه که در عکسهای قدیمی از عملیات باستان شناسی موسسه دانشگاه شیکاگو دیده میشود، آثار دوران ایلامی نیست، بلکه قسمتهای تراشیده شده از زمین، یا به اصطلاح ترانشههایی است که برای دسترسی به آثار زیر خاک توسط باستان شناسان حفر میشود.
از آنجا که هخامنشیان در دوران کوروش و سپس جانشینان او، به یهودیان رانده شده از اورشلیم، کمکهای شایان توجهی کردهاند، این موضوع برای طرفداران نظریه سوم، عاملی است که هرگونه برجسته شدن تاریخ این دوره را مربوط به یهودیان و موسسات وابسته به آنها قلمداد کنند و چشم بر دست آوردهای فرهنگی این دوره از تاریخ ببندند.
موضوع دیگری که زمینه را برای تفسیرهای سیاسی از این دوره تاریخی هموار میکند، تقسیمبندی تاریخ تمدن ایران به قبل و بعد از اسلام است که میتواند منجر به طرفداری یا ضدیت افراطی با یکی از این دورههای تاریخی شود.
در این نکته تردیدی نیست که فلات ایران و منطقه میانرودان (بین النهرین) دارای فرهنگهای باستانی درخشانی بوده که در روند تاریخ تمدن تاثیر گذار بودهاند. سومریان، آشوریان، بابلیها، ایلامیها، مادها، هخامنشیها و سایرین هرکدام جایگاه و ارزش خاص خود را دارند. کما این که دستآوردهای هنری و فرهنگی در دوران سامانی، سلجوقی، صفوی و سایر دورههای تاریخی نیز دارای ارزشهای تردید ناپذیری هستند.
تفسیرهای سیاسی معاصر، جز آن که فضای پرداختن به آثار فرهنگی را محدود و تنگ کند، نفع دیگری به دنبال نخواهد داشت. سیاسی شدن میراث فرهنگی، به خصوص در کشوری که پرداختن به موضوعات فرهنگی چندان گسترده نیست، می تواند آسیب مهمی به جریان کم حجم این رشته وارد کند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست