چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مدیریت ارتباطات در سازمان
مدیریت را می توان بعنوان هماهنگ ساختن نیروی اجتماعی افراد در یک سازمان تعریف کرد . افراد از این طریق می توانند در قالب یک واحد سازمانی فعالیت مطلوبی از خود نشان دهند ، لازمه این هماهنگی شناختن سلسله روابطی است که از میان گرایشهای مختلف اجتماعی انسانها وجود دارد . بمنظور شناسایی این روابط و به خاطر نیل به اهداف مورد نظر است که مدیریت در تحقق مقاصد سازمانی نقش بسزایی دارد .
کار و زندگی در سازمانهای جدید ، افقهای جدیدی از ارتباط را برای انسان گشوده است . مدیران وکارکنان ناگزیرند برای تصمیم گیری دور هم بنشینند و با تبادل نظر راه حلهای مختلف را مورد بررسی قرار دهند و در نهایت بهترین راه حل را پیدا کنند . ابلاغ تصمیمات ، فرامین و سیاستهای سازمانی از سلسله مراتب بالاتر سازمان به سطوح پایین اجرایی نیاز به پیمودن مجاری ارتباطی گوناگون دارد . در خیلی از مواقع ، عدم برقراری ارتباط مناسب قبل از اجرای برنامه های تغییر سبب پیدایش مقاومتهای شدیدی در مقابل تغییرات پیشنهادی می گردد . حل مشکلات کارکنان و ارباب رجوع محتاج به همکاری و تبادل نظر و درک مشکلات آنهاست .
اگر همه کارها و وظایف مدیریت را در کنار هم گذاشته و آنها را از نظر حجم ، تکرار و فراگیر بودن مورد مقایسه قرار دهیم هیچ یک از کارکرد ها به اندازه ارتباط تکراری ، فراگیر و پر حجم نیست . اگر چه ارتباط همیشه بخودی خود هدف نیست ولی بعنوان مهمترین ابزار مدیریت در همه کارکردهای مدیریت دخالت دارد . برنامه ریزی ، سازماندهی ، نظارت و کنترل ، رهبری ، ارزشیابی و تصمیم گیری بدون برقراری ارتباط ممکن و اثربخش نخواهد بود . در عصر حاضر با وجود رسانه ها و ابزار های ارتباطی گوناگون که در سایه پیشرفت علم و تکنولوژی پدید آمده است سازمانها در معرض تغییرات فراوان قرار دارند . این تغییرات برای هماهنگی با سازمانهای رقیب و بزرگتر و همچنین عوامل متعدد بیرونی ضروری است . سرعت دستیابی به اطلاعات و همکاری با دیگران به منظور سازگاری یا مقابله با عوامل نامساعد خارجی فقط با ارتباطات و روابط سریع و اثربخش امکان پذیر می باشد . مری پارکر فالت در کتاب تجربه خلاق مشکل اصلی و اساسی سازمانها در تمامی سطوح و انواع اعم از سازمانهای آموزشی ، بازرگانی ، صنعتی و غیره را ساخت و نگهداری روابط انسانی پویا و هماهنگ می داند . از نظر وی داشتن رابطه با زیر دستان از وظایف مهم مدیر است به اعتقاد فالت اختلافات و مسائل و یا تعارضات داخل سازمان باید از طریق مشورت ، کنفرانس و یا از طریق همکاری حل شود . او بر با ارزش شمردن تفاوتهای فردی و حتی تعارضات و اختلافات در سازمان بعنوان یک جریان طبیعی تاکید دارد و معتقد است که تعارض الزاما سبب عدم کارایی سازمان نمی گردد . تعارض ، تفاوتهای ارزشمند اجتماعی و فردی را به منصه ظهور می رساند و این وظیفه مدیر است که باید از تفاوتها بعنوان معیارهای پرارزش در شناخت مشکلات بهره گرفته و موجبات بهبود سازمان و رسیدن به اهداف آن را فراهم سازد .
هانری مینتز برگ یک سوال مهم را مطرح می کند : آیا مدیریت زور و اجبار است ؟ بدون شک بسیاری از مدیران و حتی آنان که خودکامه هستند مدیریت را زور و اجبار نمی دانند و آن را نمی پذیرند . پس اگر مدیریت را زور و جبر ندانیم باید اختیار و آزادی عمل به زیر دستان بدهیم و تلاش کنیم که دامنه این آزادی هر چه بیشتر گسترش یابد . البته منظور دادن آزادی بی قید و شرط نیست بلکه آزادی با توجه به اتخاذ روشها و قوانین فعالیت و کنترل گروهی است که در آن شرایط تحت کنترل قرار می گیرد . به نظر پیو برای برقراری روابط انسانی مدیر باید به زیر دستانش اعتماد و اعتقاد داشته باشد . سنگ زیر بنای ایمان و اعتقاد ، شناخت افراد است . اگر افراد را بشناسم و به آنها ایمان داشته باشیم روح عدالت و زیبایی به وجود می آید . موفقیت هر مدیر بستگی به کار او با سایر کارکنان دارد و کار با کارکنان منوط به برقراری رابطه مناسب با آنهاست . مطالعات پژوهشگران حاکی از آن است که " ۹۰ درصد از اوقات مدیران صرف کارکردن با کارکنان می شود و فقط ۱۰ درصد بقیه اوقات صرف انجام دادن سایر امور می شود . بنابراین شکست مدیران را باید در فقدان تواناییشان در برقراری ارتباط مناسب دانست نه در نتیجه عدم برخورداری از مهارتهای فنی " .
به عقیده نگارنده ، مدیریت یعنی کارکردن با انسانها ، میان انسانها و برای انسانها . در این مفهوم ، هر مدیری با همکاری افراد دیگر کار می کند و بدون وجود آنها موفقیت او امکان پذیر نیست . مدیر باید بعنوان عضو گروه مورد پذیرش دیگران باشد و او را متعلق به خود بدانند . بدیهی است که مدیریت بدون وجود انسان بی معنی است و مهمترین جنبه کار با انسانها برقراری روابط انسانی با آنهاست .
اهمیت و حساسیت ایجاد روابط انسانی ، آن را بعنوان یک دانش مطرح می سازد ، اما علاوه بر قبول اطلاق دانش برای روابط انسانی ، باید آن را هنر و مهارت نیز دانست . ایجاد روابط انسانی ظرافتها و شیوه های خاصی نیاز دارد که علاوه بر طلب دانش ، هنرو مهارتهای ویژه أی را در شرایط زمانی و مکانی خاص می طلبد .
منبع: سعید هداوند – شرکت صنایع الکترونیک ایران
۱) دانیل گریفیث ، روابط انسانی در مدیریت آموزشی ، خداداد بخشی/ مترجم ، بهار ۱۳۷۳
۲) ۲) ابراهیم رشیدپور ، ارتباط و تکنولوژی آموزشی ، ، زمستان ۱۳۵۵
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست