فرق بین حساس بودن و وسواس داشتن

آیا تاکنون برای شما هم مواردی پیش آمده که شخصی به شما گفته باشد که حساس هستید یا وسواس دارید؟

آیا تاکنون برای شما هم مواردی پیش آمده که شخصی به شما گفته باشد که حساس هستید یا وسواس دارید؟ بعنوان مثال زمانی که نزد یک پزشک یا مکانیک یا هر فنی کار دیگری مراجعه کرده اید و نسبت به وجود یک مشکل ناشناخته یا حساس برانگیز جدی باشد ممکن است واژه وسواس داشتن را از زبان ایشان شنیده باشید.

خداوند به انسان عقل داده است و در حقیقت یک انسان چنانچه از عقل سالم و روان سالمی برخوردار باشد و شناخت و درک صحیحی از عملکرد و علائم یک ساختار بدنی یا ماشینی داشته باشد نسبت بدان باید واکنش نشان دهد.

به عنوان مثال چنانچه در یکی از اندام های بدن خود علائمی را مشاهده نمودید که بطور طبیعی وجود ندارد باید نسبت به آن حساس شوید و نزد پزشک متخصص مراجعه نمایید.

و یا به عنوان نمونه دیگر ، چنانچه نسبت به عملکرد یک قطعه در خودروی تان مشکوک شوید باید نزد متخصص آن مراجعه نمایید. مثلا اگر بوی بنزین از خودرو به مشام تان رسید حتما باید موضوع را پیگیری نمایید.

در اینگونه مواقع چنانچه پزشک یا مکانیک و یا دوستان و خانواده به شما گفتند وسواس دارید نباید گوش کنید چون همانطوری که تاکید شد خداوند به انسان عقل داده است .

بنابراین ممکن است یا تشخیص و برطرف نمودن آن مشکل در صلاحیت آن شخص نباشد و یا اینکه یک نوع بی خیالی داشته باشد و یا اینکه خود شما بدون آنکه متوجه باشید بگونه ای رفتار می کنید که آن مشکل ادامه پیدا می کند.

اما در تفاوت میان حساس بودن و وسواس داشتن باید گفت شما باید نسبت به رفع بوی بنزین از وسیله نقلیه تان حساس باشید اما اگر برطرف شد و تکرار نشد ولی همچنان اضطراب داشته باشید یک موضوع یعنی وسواس داشتن

بنابراین در این مرحله باید از نظر روحی و روانی خود را مدیریت کنید تا دچار وسواس حاد شما تبدیل به وسواس مزمن نشود یعنی اگر در رفع لک از ظروف و بدنه خودرو سماجت بخرج دهید یعنی دچار وسواس مزمن هستید که درمان آنیز مشکل خواهد بود بنابراین کوشش کنید بین حساس بودن و وسواس داشتن را نیز مدیریت هوشمندانه کنید.

کوروش درخشان