دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

ای غایب از نظر!


ای غایب از نظر!

بارها از خود پرسیده‏ام که جای تو در کجاست؟
آن سوی مرزهای خیالی یا در انتهای یک ذهن مغشوش که دغدغه تو، او را به باورهای بلندش امیدوارتر می‏سازد.
اما نه!
با خود می‏گویم جای تو همیشه …

بارها از خود پرسیده‏ام که جای تو در کجاست؟

آن سوی مرزهای خیالی یا در انتهای یک ذهن مغشوش که دغدغه تو، او را به باورهای بلندش امیدوارتر می‏سازد.

اما نه!

با خود می‏گویم جای تو همیشه دردل است؛ همانی که همواره به یاد تو در کنج قفس سینه دلتنگی می‏تپد و در هر تپش یادی از تو دارد.

همان دلی که شیدای توست و بی‏قرار از فراق تو.

آری، همان دل کوچک تشنه.

تشنه مهربانی‏های تو در سرزمینی که هیچ کس تشنه مهربانی نیست.

رو به قبله می‏ایستم و هر آن منتظر بانگ توام تا با لبیک دعوتت، به وصال آرمان دیرینه‏ام برسم.

آری ای غایب از نظر!