زندگی را همان‌طور که هست بپذیر!

آرزو دارید چه جنبه‌هائی از خودتان با زندگی‌تان در سال جدید تغییر کند؟ آیا پول بیشتر، موفقیت بیشتر یا نفوذ بیشتری در محیط کارتان می‌خواهید؟ آیا آرزوی صمیمت و ارتباط عمیق‌تر …

آرزو دارید چه جنبه‌هائی از خودتان با زندگی‌تان در سال جدید تغییر کند؟ آیا پول بیشتر، موفقیت بیشتر یا نفوذ بیشتری در محیط کارتان می‌خواهید؟ آیا آرزوی صمیمت و ارتباط عمیق‌تر در روابطتان یا نشاط و نیروی بیشتر برای جسمتان دارید؟ بیشتر ما سال جدید را با نگرش تازه‌ای آغاز می‌کنیم و در نظر داشتن این نگرش‌ها به‌عنوان اهدافمان، اولین گام مهم به سمت تحقق آنهاست. اما مسئله این‌جاست: مقاومت در مقابل واقعیت موجود ما را به واقعیت مطلوب‌مان نزدیک‌تر نمی‌کند. در حقیقت، مقاومت مثل چسبی است که ما را به چیزی‌که بسیار مایل به تغییر آن هستیم می‌چسباند.

احتمالاً شنیده‌اید که، ”هر چقدر به چیزی بیشتر گیر بدهید، بیشتر پافشاری می‌کند.“ یعنی در برابر هر چیزی که مقاومت می‌کنید آن‌را بیشتر به سمت خود جذب می‌کنید.

اگر تا به‌حال بی‌خوابی به سرتان زده باشد، حتماً می‌دانید که مقاومت در برابر این حقیقت که نمی‌توانید بخوابید فقط مشکل‌را بدتر می‌کند. این مسئله در مورد هر موضوع دیگری در زندگی‌مان صدق می‌کند. هر چیزی‌را که می‌خواهیم تغییر دهیم، هر چیزی که از آن می‌ترسیم، و هر چیزی که از پذیرفتنش سرباز می‌زنیم یک مقاومت درونی ایجاد می‌کند و ما را به رنج و زحمت می‌اندازد. آن‌چه نمی‌توانیم با آن کنار بیائیم، از ما باج روانی می‌گیرد و آرامش‌مان را سلب می‌کند، وقتی ما با شرایط کنونی خود مبارزه می‌کنیم نسبت به راه‌حل‌هائی که ممکن است درست پیش رویمان باشد کور هستیم، زیرا تمام توجه‌مان را روی مشکل موردنظر معطوف کرده‌ایم. وقتی در حال مقاومت هستیم به‌جای این‌که آن‌چه را که می‌خواهیم به‌دست آوریم، همه انرژی‌مان صرف پرهیز از آن‌چه که نمی‌خواهیم می‌شود. راه‌حل ساده است: ”زندگی‌تان را بپذیرید، دقیقاً همان‌طور که هست.“

وقتی مقاومت کردن را کنار می‌گذاریم و همه چیزها را در زندگی‌مان درست همان‌طور که هستند می‌پذیریم، چیزی در بدنمان، روابطمان، مسائل مالیمان و شغلمان تعییر می‌کند. از آن‌جائی که دیگر برای ثابت نگه‌داشتن، تغییر دادن یا اصلاح شرایط زندگی‌مان مبارزه نمی‌کنیم، به دیدگاه‌ها و منابع جدیدی دست می‌یابیم. وقتی تسلیم می‌شویم می‌گوئیم، این آن چیزی است که زندگی همین حالا با من معامله می‌کند، می‌گذارم همان‌طوری‌که هست باشد، حتی اگر بخواهیم به‌گونه‌ای دیگر باشد.

تسلیم بودن ما را ملزم می‌کند، تا به آن‌چه که فکر می‌کنیم زندگی‌مان باید باشد، دلبستگی نداشته باشیم. یعنی ما باید نیازمان را برای کنترل کردن شرایط رها کنیم و از سمت خود به‌عنوان مدیر کل دنیا استعفا دهیم.

رها کردن مقاومت، مثل باز کردن یک در به سطح دیگری از هوشیاری است جائی‌که آرامش و آسایش وجود دارد.

در آستانه سال جدید به‌خود این فرصت را بدهید که هر آن‌چه را که در برابرش مقاومت می‌کنید بیابید. دربارهٔ امور جاری زندگی‌تان چگونه قضاوت می‌کنید؟ حس می‌کنید که مرتکب اشتباه می‌شوید یا سعی می‌کنید تغییرشان دهید؟ بگذارید همه آنها آنجا باشند، بدون هیچ مقاومتی. به‌جای این‌که از جنبه‌هائی از خودتان یا زندگی‌تان بگریزید، یا آنها را سرکوب کنید یا در مقابلشان مقاومت ورزید، به آنها بپردازد و حس‌شان کنید و توجه کنید که با این‌کار چه اتفاقی می‌افتد. سازگار کردن خود تمرین مقدسی است که ما را به مبارزه می‌طلبد تا قضاوت‌هایمان را تغییر دهیم و با همه اشتباهاتمان به صلح برسیم. اگر در برابر این رها کردن و تسلیم شدن احساس مقاومت داشتید، فقط این‌را به خاطر بیاورید که: مقاومت برابر است با مبارزه، و تسلیم مساوی است با آرامش. و شما این توانائی را دارید که بین این دو یکی را انتخاب کنید.

تمرین

۱. به جنبه‌هائی از خودتان یا زندگی‌تان که نمی‌پذیرید، توجه کنید.

تذکر: به‌دنبال نکاتی بگردید که با آنها مبارزه کرده و از وجودشان احساس ناامیدی و نارضایتی می‌کنید.

۲. قضاوت‌هائی را که موجب ایجاد مقاومت در شما می‌شوند یادداشت کنید. به‌نظر شما چه چیزی در این قسمت زندگی‌تان باید تغییر کند؟

۳. موهبتی را در شرایط و موقعیتی که مقاومت شما را برمی‌انگیزد بیابید. تجسم کنید که اگر حکمت پنهان در آن موقعیت را دریابید، دروازه پذیرش آن به روی شما گشوده می‌شود.

۴. عملی را که می‌توانید در پذیرش این بخش از زندگی یا وجودتان دقیقاً همان‌طور که هست به شما کمک کند پیدا کنید.

مرجان کراری / دبی فورد