جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
روی كردِ ایرانیان امروز به یادمان های فرهنگی كهن
رویكردِ بسیاری از ما ایرانیان كنونی به مُرده ریگ و یادمانْهای فرهنگی ی كهنِ نیاكانمان، سامانی پُخته و سَخته و فرهیخته ندارد و در یكی از دو قطبِ زیادهروی و شیفتگی و یا فراموشْكاری و كوتاهی جایمیگیرد.
گذشته از تودهیِ مردم، چه بیسواد و چه باسوادِ نسبی، كه به هر دلیل، پروایِ چندانی نسبت به تاریخ و فرهنگ گذشتهی میهن خویش و آنچه از نیاكان دیرینهشان برجا مانده است ندارند و به پیوندِ تأثیرگذارِ رویدادهای پیشین با فرآیندِ زندگانیی امروز نمیاندیشند و مانندِ كودكانِ نابُرنا، بیشتر در "حال" می زیند، انبوهی از گروه های باسوادتر و به اصطلاح مدرسه و دانشگاه رفته و دانشْآموخته و مدركْدار و حتّا آنان كه شغل و كاری فرهنگی دارند و یا در این جا و آن جا ادّعایِ "فرهیختگی" میكنند و دم از "روزْآمدی" و "روشنْفكری" می زنند، چون نیك بنگریم، برخوردی درست و سنجیده و جُستارگر و ژرفانگر نسبت به درونْمایههای میراث گذشتگان و ناگزیر با فرآیندِ كنونیی رویدادها در گسترههای گوناگون زندگیی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ندارند. بیشترینِ اینان نیز در یكی از دو سوی افراط و تفریط قرارمی گیرند: یا چُنان ناكاویده و برنارسیده و نسنجیده، سودایی و شیفته و دلْازدستْدادهیِ گذشته،به ویژه گذشتهی دور و باستانی می شوند و آرمانْشهری را كه در خیال و ذهن خود و به دور از همه ی دادههای پژوهشی،از روزگاران كهن ساخته اند،بدان گونه واقعی می پندارند،كه واقعیتهایِ عصرِ خویش را یكسره نادیدهمیگیرند؛ تو گویی كه امروز و فردا را در دیروز میجویند و چون نمییابند، جغْدوار بر بارهی ویرانهی كهن می نشینند و مُرغوا سرمیدهند و یا از سویِ دیگرِ بام در میغلتند و بی هیچ درنگ و نگرشی فراگیر در كارِ همهیِ گذشته، تنها به بخش معینی از گذشته و بیشْتر به امروز و آنچه در دَور و بَرشان می گذرد (آنْهم با نگرش به لایهی بیرونیی رویدادها)، می پردازند و حتّا بر پایهی برخی یكسونگری ها و جزمْباوریها به گذشتهای كه بیرون از حوزهی زمانیی و آرمانی ی پذیرفتهشان جایدارد، به چشمِ نفرت و بیزاری می نگرند!
كوتاهْسخن این كه ایستادگان در هریك از این دو قطبِ زیادهروی و كوتاهی، از آن جا كه به درستی به گذشته نیندیشیده و از گذشتِ روزگاران نیاموختهاند، ناگزیر از اكنون و آینده هم درك درست و چشمْانداز روشنی ندارند و پیوندِ امروز و فردا را در نمی یابند و بدان خویشْكاری كه باید برای ساختنِ آینده بورزند،نمی پردازند.
بایستگی یِ شناختِ فراگیرِِ ایران برای استوارْنگاه ْداشتن و هرچه گستردهتر و ژرفْترساختنِ پیوندِ ایرانیان و به ویژه نسلهای جوان با میهنِ کهنْسالِ خویش، امری است که دلْ آگاهان و ژرفانگران بدان باوردارند و بر آن تأکیدْمیورزند. امّا حرف بر سرِ چگونگییِ این شناخت و شیوهی رویكرد به یادمانهای فرهنگیی نیاكان است. اکنون دیرْزمانی است که روزگارِ گفتارها و نوشتارهای احساسی و ملّیِ میهنی و کلّی گویی هایی در ستایشِ وطن و طرحِ شعارْگونههایی همچون "هنر نزدِ ایرانیان است و بس!" (١) سپری شده است.
در پیِ دیگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ی سدهی اخیر و گسترشِ شگفت و انفجارگونهی آگاهیها و شبکهیِ عظیمِ رسانه های جهانی و تأثیرْگذاری یِ مهارْناپذیرِ آنها برهمهیِ جامعههای بشری و از جمله بر میهن ما، نیاز به دیگرگونْساختنِ شیوههای رویْکرد به ایران و شناختِِ همهیِِ سویههایِ جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، ادبی، هنری، اقتصادی، مردمْشناختی، جامعهشناختی و سیاسیی آن نیز سختْ محسوس و چشمْگیرشدهاست.
ایرانِ کنونی به منزله یِ سرزمینی پهناور در باخترِ قارّه یِ آسیا (منطقهای که در جغرافیایِ سیاسییِ امروزِِ جهان، خاورِ میانه خوانده می شود) و میهن و زیستْ بومِ مردمانی با گوناگونیهایِ قومی و زنجیره ای از تیرهها و تبارها و زبانها و گویشْها و پیشینهیِ بسیارْکهن و فراتاریخییِ فرهنگی و اجتماعی و رنگینْ کمانی از گنجینههای ادبی و یادمانهای هنرییِ مشترک با برخی مردمانِ همْ تبار و همْزبان و همْ فرهنگ در سرزمینهای از دیدگاه ِ سیاسی جدامانده، هنوزهزاران جنبه و نکته ی نا شناخته و شناختنی دارد.
شناختِ همهیِ این ناشناختهها و شناختنیها اگرهم برای اهلِ پژوهش و کاوش، از راهِ دستْیابی به خاستگاهها و پُشتوانههایِ دانشگاهییِ خودی و بیگانه، شدنی باشد بی گمان برای همگان و به ویژه برای جوانان و ناویژه کاران، میسّر و یا دستِ کم آسان نیست. بر این پایه، هرگاه آگاهانیدنِ تودهیِ انبوه و روزافزونِ تشنگانِ آگاهی از گذشته و حالِ ایران و دانستنِ جزء به جزءِ دانستنیها را بایستگیی مُبرم و نیازِ انکارْناپذیرِ این روزگار بشناسیم (كه جُز این هم نیست)، آنگاه ناگزیر بایدبپذیریم که چاره گران را چاره و تدبیری درست و دقیق و اینْزمانی باید؛چرا که از شیوهها و شگردهای کهنه و منسوخ،دیگر کاری برنمیآید.
امروز برایِ شناختِ روزْآمد و جهانْشمولِ ایرانِ گذشته و معاصر، باید با مشعلِ دانش و پژوهش در دست، همهیِ هزارتوها و گنجینهها و سردابههایِ اسطوره و حماسه و کیش و فرهنگ و هنر و ادبِ ایرانیان و شگفتیها و ویژگیها و رازْوارههای طبیعی و زیستْ بومی و زیستْمحیطی ی این سرزمین را با درنگ و بُردباری یِ هرچه تمام تر کاوید و بررسید و پژوهید و آنْگاه، داده ها و دستْآوردها ی چُنین کوشش و کُنِشی را با رَوِشْمَندی و سامانْبخشی یِ پسندیده و سودمندِ امروزین، فراهمآورد و در دسترسِ جویندگان و پُرسندگان و تشنگانِ بینش و دانش و آگاهی قرارداد.
بیگمان، چُنین فَرایندی یک خویشْکارییِ بزرگِ انسانی و ملّی و فرهنگی برای هر ایرانی یِ امروز و به ویژه دست اندرکارانِ فرهنگ و ادب و هنر است و غفلت و کوتاهی در وَرزیدنِ آن بر هیچ کس بخشودنینیست. این امر، بازیچه نیست! آینده ی ایران و سرنوشتِ نسل های جوانِ آن و ضمانتِ ماندگاری یِ مُرده ریگِ نیاکان و گنجِ شایگانِ دستْآوردهایِ پیشینیان و اکنونیان، همه در گروِ ورزیدنِ درست و دلْسوزانهیِ این خویشْکاری است. سیسِرو خطیبِ نامدارِ رُمِ باستان، در جایی گفته است:
"با انکارِ آنچه پیش از شما رویدادهاست، شما همیشه یک کودک باقیخواهیدماند."
می توان در زمینه یِ موضوعی ی بحثِ ما، سخنِ عبرتْ آموزِ خطیبِ رُمی را چُنین بازپرداخت:
" هر ملّتی که میراثِ فرهنگییِ خود را بهدرستی نشناسد و یا انکارکند، همواره در خامییِ نخستینِ خود باقی خواهدماند!"
هرچند از یک سو جایِ بسی دریغ و تأسُّف است که در دهه هایِ پشتِ سر، دستْاندرکاران با همهی هَیابانگِ فرهنگی شان و به رَغمِ در قبضهیِ اختیار داشتنِ همهی امکانها و توش و توانهای لازم برایِ این کار، گامی سزاوار در این راه برنداشتند؛ امّا از سویِ دیگر، جایِ خشنودی و سپاس است که دوستداران و دلْسوزانِ راستینِ ایران و میراثِ گرانْبار و ارزشهایِ والایِ آن، به سودا و صرافتِ خویش و بی چشم داشتِ یاری از هیچ دستگاه یا دستْ اندرکاری، با امکانهای محدودِ خود، بدین کارِ شگرف کمرِ همّت بسته اند. نمونههایِ امیدبخشِ این کُنِشهایِ خودْجوش و پراکنده، امّا تأثیرگذار و سودمند را در سالهایِ گذشته در شکلها و كالبَدها و نمودهایِ گوناگون، دیده ایم.
پس بهترست كه از كلّی گویی بپرهیزم و یكْراست به سراغِ یکی از سامانْمَندترین و پُرْثمرترین برنامه های بهاجرادرآمده، بروم و آن را ارزبیابم. از یك كارِ همگانی و نه چندان ویژه كارانه،آغازمیكنم. دفترِ پژوهشهای فرهنگی در تهران یك برنامه ی مهمِّ تدوین و نشرِ كتاب را طرحْ ریخته و آرام و پی گیر و بُردبار و به دور از هیاهو و آوازهگری،به اجرا درآورده است و با کامْیابی ادامه میدهد. مجموعهای با نامِ مشتركِ از ایران چه می دانم؟ ( با اقتباسی سزاوار از نام ِ مجموعه ی ِ بلندْآوازه ی فرانسویی ِ
Que sais je?= چه می دانم؟ که چند جلدِ از آن هم در دههی سی به فارسی ترجمهشد و نشریافت) در سال ١٣٧٩ با انتشارِِ نخستین دفترِ آن زیر عنوانِ گُستره یِ فرهنگی و مرزهایِ تاریخی یِ ایرانْ زمین، پژوهشِ دکتر ناصر تکمیل همایون به ایرانیان شناسانده شد و در درازنای هفت سال، شمارِ دفترهای نشریافته یِ آن به نزدیكِ هفتاد جلد، رسیده است. با رویْکرد به درونمایه یِ این دفترها که بدانها اشاره خواهم کرد چُنین توفیقی را در زمانی بدین اندازه کوتاه، نمی توان دستِ کم گرفت و جا دارد که به دستْاندرْکارانش، دستْمریزاد و آفرین بگوییم.
دفترهای از ایران چه می دانم؟ با بُرشِ رُقعی (١٤×٢٠ سانتیمتر)، کاغذ سفید و جلدِ نرم و چاپِ رنگی با بهایی به نسبت ارزان، نشر می یابد. هر دفتر میان ١٠٠ تا ١٢٠ صفحه دارد و افزون بر متن، نقشه ها و طرحها و تصویرها و جدولهایِ مناسب و لازم برایِ روشنگرییِ بیشترِ دادههایِ متن را نیز در بر میگیرد.
درونْمایهیِ هر دفتر، از یادداشت سرپرست در یک صفحه (که بیانْگرِ آرمان و آماجِ ناشر از نشرِ این مجموعه است)، درآمدِ پژوهنده ( که رهنمودیاست به آنچه در متن خواهدآمد)، متنِ دفتر ( فراگیرِ چندین بخش و زیرْبخش)، سخنِ پایانی (چکیدهیِ متن و جمع بندییِ دادهها و برداشتْهای مؤلّفِ آن) و سرانجام، پیْنوشت (مشتمل بر یادداشتْها و روشنْگریهایِ پژوهنده و بازبُردهایِ او به خاستگاهها و پشتوانههای کارش برای رهنمونییِ خواننده به کوشش و پژوهشِ بیشتر در موضوعِ متن و وابستههایِ بدان).
گُسترهیِ پژوهشها در دفترهایِ این مجموعه، رنگینْکمانی از دانستنیهایِ وابسته به ایرانزمین و مردمان و ساکنانِ آن و سویههایِ گوناگونِ زندگییِ مادّی و معنویشان را از کهنْترین روزگارها تا امروز، به نمایش میگذارد و هرچند دستْاندرکاران و پژوهندگان این مجموعه در بارهی کارشان لاف نمی زنند و گزاف نمی گویند و عنوان و لقبی جُز آنچه گفتهشد، برایِ آن تعیین نمی کنند، میتوانگفت که با ادامهیِ نشرِ آن، در آینده گونهای دانشنامهی ساده برایِ کاربُردِ همگانی، تلقّیخواهدشد.
دكتر جلیل دستخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست