پنجشنبه, ۲۱ تیر, ۱۴۰۳ / 11 July, 2024
مجله ویستا

سبك های نثر فارسی


سبك های نثر فارسی

قدیمی ترین آثاری كه از آغاز نثرنویسی دردست است عموماً نثرهای كلامی و دینی, حماسی, تاریخی, علمی, فلسفی و عرفانی است

۱ـ سبك نثر فارسی در دوره‌ی اول (۴۵۰ ـ ۳۰۰ ق) نثر ساده ومرسل

دوره‌ی اول نثر فارسی به دو بخش تقسیم می‌شود. نخست : از آغاز دوره‌ی نثرنویسی تا اواخر نیمه‌ی اول قرن پنجم. دوم: از اواخر نیمه‌ی اول قرن پنجم تا اوایل قرن ششم.۱ بخش دوم این تقسیم را در بررسی سبك دوره‌ی دوم خواهیم آورد. قدیمی‌ترین آثاری كه از آغاز نثرنویسی دردست است عموماً نثرهای كلامی و دینی، حماسی،‌ تاریخی،‌ علمی، فلسفی و عرفانی است. كتاب‌هایی نظیر: رساله‌ای درعقای حنفیان تألیف حكیم ابوالقاسم سمرقندی (م ۳۴۳ق)، مقدمه‌ی شاهنامه ابومنصوری كه تدوین گروهی از راویان حماسه‌ی ملی ایران است و تنها مقدمه‌ی آن باقی است، تاریخ بلعمی كه ترجمه‌ای از تاریخ الرسل و الملوك طبری است، ترجمه‌ی تفسیر طبری، رساله‌ی استخراج و رساله‌ی شش فصل تألیف محمد بن ایوب طبری، حدود العالم، عجایب البلدان از ابوالمؤید بلخی، الابنیه عن حقایق الادویه از ابومنصور موفق بن علی هروی، آثارفارسی ابن سینا از جمله دانشنامه‌ی علایی و رساله‌ی رگ‌شناسی، التفهیم از بیرونی،‌ تاریخ سیستان، زین‌الاخبار گردیزی، آثار ناصرخسرو، كشف المحجوب از ابویعقوب سگزی.۲

سبك نثر كتاب‌های مذكور، مرسل و ساده است ومختصات زبانی و سبكی آنها چنین است: لغات فارسی آنها از نظر بسامد بردیگر لغات خصوصاً عربی غلبه دارد به ویژه در مقدمه‌ی شاهنامه ابومنصوری كه درصد واژگان عربی ۱% تا ۲% است.۳ نثر شاهنامه كه از نمونه‌های نادر ادبیات حماسی منثور است، از خصوصیات بدیعی چون موازنه، مترادفات و‌… به دور است. اما كتاب‌های ترجمه شده از عربی مثل ترجمه‌ی تفسیر طبری درصد لغات عربی بیشتری دارند.

به هر روی مختصات زبانی سبك نثر مرسل را می‌توان در موارد زیر خلاصه كرد: خالی بودن نثر از لغات عربی به جز معدودی از لغات دینی و سیاسی كه معادل فارسی نداشت، عدم وجود صنایع لفظی و معنوی، عدم استفاده از آیات و احادیث جهت زینت كلام، تأثیر اندك سبك و سیاق جملات عربی در آثار ترجمه شده، استفاده‌ی اندك از اشعار و امثال فارسی و عربی، كوتاهی جملات، تكرار افعال و الفاظ در جملات، ایجاز، وضع و استعمال اصطلاحات علمی در مقابل عربی، استفاده از برخی ساخت‌های نحوی و صرفی در نثر این دوره كه آن را از دوره‌های قبل متمایز می‌سازد، مثل : حروف اضافه‌ی مضاعف، استفاده از پیشوندهای ویژه‌ی فعل،‌ تطبیق صفت و موصوف و جمع بستن مجدد كلمات جمع عربی‌…۴

كتاب‌های صوفیه هم در این دوره در نهایت سادگی نگارش یافته است و لغات فارسی فراوانی در آنها به كار رفته است كه در ادوار بعد فراموش گشت مثل كشف‌المحجوب هجویری. به هر روی به عنوان نمونه‌ی عالی نثر مرسل و ساده‌ی فارسی در ایران دوره از دو كتاب تاریخ بلعمی و حدود العالم نام برد.

۲ـ سبك نثر فارسی در دوره‌ی دوم (۵۵۰ـ۴۵۰ ق) دوره‌ی غزنوی و سلجوقی اول

در این دوره سبك نثر فارسی اندك اندك به سوی نثر فنی گرایش می‌یابد. ریشه‌ی تحول را باید در عوامل گوناگون سیاسی و اجتماعی، تكامل ذاتی نثر از سادگی به پیچیدگی، تسلط شعر بر حوزه‌های ادبی و تنوعات در علوم بلاغی جستجو كرد. به هر صورت در این دوره نثر فارسی حالتی بینابین دارد ولی توجه آن به سوی فنی شدن بیشتر است. نثرهای این دوره عموماً تاریخی، فلسفی و دینی و اندرزی است ونثرهای صوفیانه هم به گستردگی وجود دارند. نمونه‌ی كامل نثر این دوره از لحاظ ویژگی‌های سبكی نوشته‌های بونصر مشكان و شاگردش ابوالفضل بیهقی است. بیهقی كه مؤلف تاریخ بزرگ غزنویان است درسبك نثر به گفته‌ی بهار، از بونصر مشكان تقلید كرده است.۵ اما این عمل بیهقی صرف نبوده است بلكه ابداع و خلاقیت او، اثرش را از تقلید به سوی سبكی عالی سوق داده است.

نثر فارسی دراین دوره برخلاف نثر دوره‌ی قبل به اطناب گرایش یافته است، عبارات مفصل‌تر و جملات طولانی‌تر است و این مسأله در نثر بونصر و بیهقی كاملاً مشهود است این اطناب به علت علاقه به توصیف و منظره‌سازی است و از این لحاظ نثر بیهقی نثری توصیفی است. بهار می‌گوید: «سبك بونصر و بیهقی حقیقی‌ترین سبك نثر است.»۶ استشهاد و تمثیل به آیات و احادیث در این دوره در نثر رواج دارد اما از حد اعتدال برخوردار است و مانند دوره‌های بعد به افراط نرفته است، استشهاد در نثر، گویا به تأثیر از نثر فنی عربی در قرن چهارم است. اصولاً سبیك نثر فارسی در این دوره سه گونه تأثیر از زبان عربی گرفته است:

الف ) ورود لغات عربی تازه كه در سبك سامانی وجود نداشت.

ب ) كاربرد كلمات تنوین‌دار عربی.

ج ) كاربرد جملات عربی در آغاز بدون قصد تمثیل و استشهاد و كاربرد ساختار جملات عربی و شكل جمله‌بندی آنها.۷ این خصوصیات در نثر بیهقی كاملاً آشكار است و در دوره‌های بعد به صورت گسترده‌تر به كار می‌روند.از دیگر آثار این دوره سیاست‌نامه یا سیرالملوك از خواجه نظام‌الملك است. نوع نثر این اثر می‌باید آموزشی و اندرزی باشد اما در آن حكایات تاریخی فراوانی آمده است. این اثر دارای دو ویژگی سبكی است: ساختار واژگانی و نحوی آن چون نثر بلعمی است واصطلاحاً ساده است و از نظر ساختار معنایی و تمهیدات ادبی اندكی تازگی در آن دیده می‌شود كه به نثر بیهقی شبیه است. بسامد واژگان عربی آن حدود ۱۰% است.۸ چنین به نظر می‌رسد كه نویسنده در به كارگیری امكانات زبانی،‌ مقاوم و موقعیت مخاطب را در نظر داشته است. سبك كتاب قابوس‌نامه نظیر سیاست‌نامهاست اما وجه امتیاز آن استفاده از اشعار خود مؤلف در استشهاد است و نشان می‌دهد كه ظاهراً مؤلف، شاعر هم بوده است. از نظر نوع ادبی، قابوس‌نامه نمونه‌ی كامل ادب تعلیمی است كه در آن از شیوه‌ی حكمت عملی سخن رفته است. آثار ناصرخسرو هم دراین دوره اهمیت خاص دارند. سفرنامهی او از نوع ادبیات واقع‌گراست و زادالمسافرین او به سبك دوره‌ی اول شبیه است. آثار ناصرخسرو از نظر محتوای سبكی، دارای سبك كلامی و فلسفی است و به دلیل عقاید فلسفی و دینی او در مذهب اسماعیلیه اهمیت دارند. او در زادالمسافرین اصطلاحات فراوانی آورده است و حوزه‌های واژگانی او معمولاً مفاهیم فلسفی، دینی و مذهبی است. سفرنامه او لغات عربی كمتری دارد وبه نسبت آنچه در دوره‌ی او مرسوم بوده كهنگی دارد. اما قدرت او كتاب را به شیوه‌ی نثر عرفا نگاشته و به كشف‌المحجوب هجویری نظر داشته است و همین باعث شده تا نثر كتاب ساده و مرسل باشد. امام محمد غزالی در این كتاب مقام مخاطب را هم رعایت كرده است، زیرا در اواخر عمر بنابه درخواست مردم خراسان آن را نگاشت. تألیف كتاب صوفیه در این دوره با كتاب كشف المحجوب هجویری (م ۴۶۵ ق) آغاز گردید. سبك این كتاب به سبك عصر سامانی نزدیك است اما اندكی از نظر ساختار موسیقایی قوی‌تر نشان می‌دهد و در آن ازسجع و موازنه استفاده شده است. كتب اسرارالتوحید و تذكرهٔ الاولیاء هم به سبك سامانی نزدیك‌ترند تا به سبك دوره‌ی خود. تذكرهٔالاولیای عطار سخت تحت تأثیر سبك كشف المحجوب است و این شباهت هم درساختار معنایی آشكار است و هم درساختار لفظی، و بهار در سبك‌شناسی درباره‌ی آن توضیح داده است.۹ در همین دوره خواجه عبدالله انصاری (م ۴۸۱ق) نثر موزون را در سبك فارسی گسترش می‌دهد. او ظاهراً نخستین كسی است كه تمهیدات موسیقایی را به صورت گسترده بكار برده است. از نظر محتوایی آثار او از مضامین بلند عرفانی برخوردارند. كتابهای زادالعارفین، كنرالسالكین، مناجات نامه و صد میدان از معروف‌ترین آثار اوست. سبك نثر خواجه عبدالله در قرن پنجم مورد استقبال واقع نشد، ولی در قرون بعد ادامه یافت.

۳ـ سبك نثر فارسی در دوره‌ی سوم. دوره‌ی سلجوقیان و خوارزمشاهیان اول (۶۰۰ـ۵۵۰ق)

نویسندگان در نثر این دوره نیز، همانند اشعار به ساخت‌های مضاعف موسیقایی و تكرار واژگان و توازن‌های ممتد درنثر از طریق واژگان و مفردات عربی گرایش یافتند. در سطح معنایی نیز عموماً از جمله‌های مترادف كه دارای معنایی واحد است سود می‌جستند. به گونه‌ای كه یك مضمون را به طرق مختلف بیان می‌كردند و این به اطناب و اطاله‌ی كلام می‌افزود. آیات و احادیث در نثر این دوره كاركردی استدلالی دارند،‌ به گونه‌ای كه نثر این دوره تأثیر زیادی از نثر عربی گرفته است. در سطح معنایی به دلیل استفاده از آرایه‌های ادبی و فنون شعری، پیچیدگی مشاهده می‌شود و بدین خاطر بهار، نثر این دوره را «نثر فنی» می‌نامد.۱۰نماینده‌ی كامل نثر این دوره كتاب كلیله و دمنه ترجمه‌ی ابوالمعالی نصرالله منشی است. در كلیله و دمنه مختصات سبكی بسیاری وجود دارد، ولی لغات و تركیبات تازه‌ای در آن آمده كه در دوره‌های قبل رایج نبوده است.۱۱ تركیبات فعلی مركب از كلمه‌های عربی و فارسی در آن به كار رفته است و كاربرد واژگان عربی در آن نسبت به قرن پنجم بیشتر است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.