یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
معما به سبک «انقلاب زیبا»
گرهافکنی و گرهگشایی پی در پی که مخاطب را تا انتهای اثر درگیر حدس و پیشبینی میکند، مهمترین و جدیترین مولفه برای شکلگیری یک اثر معمایی است و با این تعریف تعداد سریالهای تلویزیونی که در اینگونه میگنجد بسیار محدود است.
از قدیمیترین سریالهای معمایی میتوان به «شلیک نهایی» به کارگردانی محسن شاهمحمدی اشاره کرد که داستان نفوذ یک مامور پلیس در یک باند قاچاق را به تصویر میکشید. این سریال که در زمان خود با استقبال قابل توجه مخاطب روبهرو شد، بیشتر از آنکه سریالی معمایی باشد، یک اثر پلیسی به حساب میآید، چراکه مخاطب را چندان درگیر حدس و گمان برای حل معمای داستان نمیکرد.
بعد از شلیک نهایی نیز سریالهای متعددی از تلویزیون به نمایش درآمد که به واسطه داستان پلیسی یا طرح داستانهایی با محوریت یکی از مشاغل مرتبط با امور قضایی، بهعنوان سریال معمایی شناخته شدهاند. بهعنوان مثال «ساعت فراموشی» به کارگردانی عباس رنجبر داستان یک قاضی است که درگیر یک پرونده جنایی شده است. سریال «دایره تردید» به کارگردانی زندهیاد امیر قویدل یکی دیگر از سریالهای معمایی تلویزیون است که با نگاهی به پروندههای قضایی ساخته شد و مخاطبان بسیاری هم پیدا کرد، اما این سریال اپیزودیک بود و در پایان هر قسمت معمای همان قسمت حل میشد و فرصت زیادی برای درگیر شدن به مخاطب نمیداد.
سریال «جستجوگران» و «داوران» هم از دیگر سریالهایی هستند که گاه در زمره آثار معمایی تلویزیون معرفی میشوند، اما در هیچ کدام از این سریالها شاهد گرههای قوی و جدی نبودهایم، ضمن اینکه جستجوگران به وظایف بازرسان سازمان بازرسی کل کشور میپرداخت و داوران هم درباره وظایف وکلا بود، اما هر دو سریال در نشان دادن ویژگیها و ابعاد این حرفهها با انتقاد روبهرو شدند.
رد معما و رمزآلودگی را میتوان در سریالهای «خواب و بیدار» و «ساختمان ۸۵» مهدی فخیمزاده یا دو سری سریال «هوش سیاه» هم یافت، اما این سریالها هم بیش از آنکه آثار معمایی تلقی شوند در گونه آثار پلیسی ـ جنایی جای میگیرند، چراکه مخاطب برای کشف خلافکار اصلی چندان دچار دردسر نمیشود و خیلی زود میفهمد یا از همان ابتدا میداند کدام یک از شخصیتها مرتکب جرم اصلی شده است؛ آنچه در این سریالها مطرح میشود، بازنمایی چرایی و چگونگی ارتکاب جرم و اقدامات و تلاشهای پلیس برای دستگیری مجرم یا مجرمان است.
شاید در میان سریالهای معمایی تلویزیون سریال «کارآگاه علوی» بیش از تمام موارد نامبرده از ساختار معماگونه بهره برده است، چراکه همیشه مخاطب تا دقایق آخر درگیر حدسها و گمانهای متعدد بوده و عمدتا شناسایی مجرم بسادگی میسر نمیشده است، اما کارآگاه علوی هم یک سریال اپیزودیک بود و در بیشتر موارد یک داستان بیشتر از دو یا سه قسمت ادامه پیدا نمیکرد.
با استناد به موارد ذکر شده میتوان گفت آنچه تاکنون بهعنوان سریال معمایی از تلویزیون شاهد بودهایم یا سریالهای پلیسی ـ جنایی بودهاند یا داستانهای معمایی مستقل که به واسطه چند عنصر مشترک در قالب یک مجموعه به نمایش درآمدهاند، اما این روزها با نمایش سریال «انقلاب زیبا» میتوان گفت مخاطب شاهد یک اثر معمایی به معنای واقعی آن است. این سریال از همان قسمت اول معمایی طرح میکند: جابر بعد از سالها به کشور برمیگردد و به صورت مرموزی به قتل میرسد. هیچ کس نمیداند قاتل کیست و به مخاطب هیچ کد یا نشانهای برای معرفی قاتل ارائه نمیشود. از همین قسمت اول هر کسی که در ارتباط با جابر بوده، میتواند قاتل او باشد از همسر زیبا که معتقد است پدرش در زندانهای رژیم پهلوی توسط جابر شکنجه و شهید شده تا خود زیبا که سالها پیش پدرش او و مادرش را رها کرده و رفته است و هر چه داستان جلوتر میرود از دلایل قاتل بودن یک شخصیت کاسته میشود، اما شخصیتهای دیگر بیشتر در مظان اتهام قرار میگیرند.
از ویژگیهای سریال انقلاب زیبا آن است که بهعنوان یک اثر معمایی، داستانی درهم تنیده دارد. به محض بازگشایی از یک گره، گرههای بعدی شکل میگیرند و شخصیتهای قصه ابعاد پیچیده و پنهانی دارند که به مرور خودشان را نشان میدهند. بهعنوان نمونه صفر با بازی مجید مظفری در چند قسمت اول یک گماشته ساده و شخصیتی پیش پا افتاده محسوب میشود، اما بعد از چند قسمت بعد دیگری از آن به نمایش درمیآید و بر پیچیدگی داستان میافزاید.
همچنین طرح داستانکها و ماجراها در سریال انقلاب زیبا به مرور ابعاد گستردهتری برای حادثه اصلی به وجود میآورند و حدس قاتل را سختتر میکنند. بهعنوان مثال در آغاز قتل جابر به دلیل شباهت جابر با کسی که پدر حامد را شکنجه کرده، به حامد نسبت داده میشود، اما در ادامه ساواکی بودن جابر محرز میشود و به مرور ارتباطات ناگفته جابر و داستانکهای دیگری درباره او روایت میشود که نهتنها به کشف قاتل کمکی نمیکند بلکه به قتل او ابعاد پیچیدهتری میدهد و به تعداد افرادی که احتمال قاتل بودن آنها میرود، میافزاید.
تا اینجا سریال انقلاب زیبا از مولفههای اصلی یک اثر معمایی پیروی میکند و همچنان مخاطب را با خود میکشاند و بر مبنای سابقه حامد عنقا بهعنوان نویسنده، میتوان امیدوار بود سریال با همین شیوه تا انتها پیش برود و زودتر از قسمت آخر قاتل جابر لو نرود.
آذر مهاجر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست