پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
ارسطو, مبادله, ارزش
بحث دشوار اما تاثیرگذار ارسطو راجع به مبادله، سخت از گرایش مداوم او به خلط تحلیل با داوریهای بیدرنگ اخلاقی رنج میبرد.
همچون ماجرای مطالبه بهره، ارسطو پیش از آنکه با اظهارنظرهای اخلاقی وارد گود شود، مطالعه نکرد که مبادله در دنیای واقعی چرا رخ میدهد. او در تحلیل مبادله میگوید که این فعالیتهای دارای سودمندی متقابل، مستلزم «معاملهبهمثل متناسب» هستند؛ اما چنانکه انتظار میرود، معلوم نیست که در نگاه ارسطو، همه مبادلات ذاتا معاملهبهمثل هستند یا تنها مبادلاتی که در آنها معاملهبهمثل متناسب رخ میدهد، حقیقتا «عادلانه»اند. و البته او هیچگاه نپرسید که چرا افراد به میل خود دست به مبادلههای «ناعادلانه» میزنند. به همین سان، اگر بهرهستانی واقعا «ناعادلانه» است، چرا مردم به میل خود بهره میپردازند؟
ارسطو تحت تاثیر عرفان عددی فیثاغورثی، عبارات ریاضی مبهم و سرگردانکنندهای را در چیزی که میتوانست تحلیلی ساده و روشن باشد، وارد کرد و به این طریق مسائل را بیش از پیش مغشوش کرد. تنها نفع این کار آن بوده که روزگار خوشی را برای مورخان اندیشه اقتصادی که میکوشند از اندیشه او، تحلیل پیچیده مدرنی بیرون بکشند، فراهم کرده است. این گرایش نامطلوب در میان مورخان اندیشه که متفکران بزرگ گذشته را لزوما دارای اندیشهای منسجم و سازگار به شمار میآورند، بر وخامت این مشکل افزوده. این گرایش البته خطایی بزرگ در تاریخنگاری است؛ چه هر قدر هم که متفکران گذشته بزرگ بوده باشند، باز هر اندیشمندی میتواند در دام خطا و تناقض بیفتد و حتی گهگاه پرت و پلا هم بگوید. انگار خیلی از مورخان اندیشه نمیتوانند این نکته ساده را دریابند.
بحث مشهور ارسطو درباره معاملهبهمثل در مبادله در کتاب پنجم اخلاق نیکوماخوسی او، نمونهای برجسته از فروافتادن در چاه پرتوپلاگویی است. ارسطو از خانهسازی حرف میزند که خانهای را با کفشهایی که کفاش ساخته، مبادله میکند. بعد مینویسد: «از این رو باید تعداد کفشهایی که با یک خانه مبادله میشود، با نسبت خانهساز به کفاش تطبیق کند؛ چون اگر چنین نباشد، مبادلهای و داد و ستدی در کار نخواهد بود.» هان؟ نسبت «خانهساز» به «کفاش» احیانا چگونه میتواند وجود داشته باشد؛ چه رسد به اینکه با نسبت خانه به کفش بخواند؟ چه واحدهایی را میتوان برای انسانهایی چون خانهساز و کفاش به کار برد؟
پاسخ درست این است که این نسبت هیچ معنایی ندارد و این کار خاص را باید نمونهای نامطبوع از عددزدگی فیثاغورثی به شمار آورد و رد کرد. و با این حال، چندین مورخ نامدارْ تفاسیری بسیار سردرگمکننده از این متن انجام دادهاند و به این طریق کاری کردهاند که ارسطو طلایهدار نظریه ارزشکار و پیشگام ویلیام استنلی جوونز یا آلفرد مارشال به نظر آید. از گفته آنهایی که ارسطو را طلایهدار نظریه ارزشکار میخوانند، این فرض بیاساس استنباط میشود که «منظور ارسطو باید» تعداد ساعتهای کاری بوده باشد که خانهساز یا کفاش برای تولید صرف میکنند، حال آنکه یوسف سودک، به طریقی، مهارتهای خاص این تولیدکنندگان را از گفتههای ارسطو تعبیر میکند؛ مهارتهایی که بعد با تولیدات آنها اندازهگیری میشوند. سودک دستآخر ارسطو را سلف جوونز میشمارد. با وجود همه این گره بر باد زدنهای پرطمطراق، مایه خوشحالی است که میبینیم موسی فینلی، مورخ اقتصادی یونان باستان و هارولد هنری یواخیم، ارسطوشناس برجسته، گفتههای ارسطو را پرت و پلا میدانند. یواخیم جسورانه مینویسد: «باید اقرار کنم که دستآخر نمیفهمم که ارزش تولیدکنندگان را دقیقا چگونه باید تعیین کرد و نسبت بین آنها چه معنایی میتواند داشته باشد.»
یک اشتباه بزرگ دیگر در همان پاراگراف از اخلاق نیکوماخوسی، آسیب بیحد و حسابی بر سدههای بعدی اندیشه اقتصادی وارد کرد. ارسطو آنجا میگوید که برای آنکه مبادله (هر مبادلهای؟ مبادله عادلانه؟) رخ دهد، کالاها و خدمات گوناگون «باید معادل باشند»؛ عبارتی که ارسطو چند بار بر آن تاکید میکند. این «معادله»ی ضروری بود که ارسطو را مجبور کرد که پای ریاضیات و علامت مساوی را به میان کشد. استدلال او این بود که برای آنکه دو فرد الف و ب دو محصول را با هم مبادله کنند، ارزش این دو محصول باید مساوی باشد؛ وگرنه مبادلهای رخ نخواهد داد. کالاهای گوناگونی که با هم مبادله میشوند، باید معادل باشند، چون فقط چیزهای دارای ارزش برابر با هم معامله میشوند.
برداشت ارسطویی از ارزش مساوی در مبادله، چنانکه مکتب اتریش در اواخر سده نوزده نشان داد، کاملا غلط است. اگر فرد الف کفش بدهد و در عوض، گونیهای گندم فرد ب را بستاند، به این خاطر چنین میکند که گندم را به کفش ترجیح میدهد، حال آنکه ترجیحات ب دقیقا برعکس است. اگر مبادلهای رخ دهد، نه نشان از برابری ارزشها، بلکه نشان از نابرابری معکوس ارزشها از نگاه دو طرف مبادله دارد. وقتی من روزنامهای را ۳۰ سنت میخرم، به این خاطر چنین میکنم که داشتن روزنامه را به نگه داشتن ۳۰ سنت پول ترجیح میدهم، در حالی که روزنامهفروش ترجیح میدهد که پول را مال خود کند تا اینکه روزنامه را نزد خود نگه دارد. این نابرابری دوگانه ارزشهای ذهنی، شرط لازم هر مبادله است.
برخی تاریخنگاران اعتقاد دارند که اگر معادله نسبت خانهساز به کارگر کاملا کنار گذاشته شود، دیگر بخشهای تحلیل ارسطو، بخشهایی از مکتب اقتصاد اتریشی را بیان میکنند. ارسطو به روشنی میگوید که پول نمودی از نیاز یا تقاضای انسان است که انگیزه مبادله را فراهم میکند و «همه چیز را کنار هم نگه میدارد». ارزش کاربردی یا مطلوبیت کالا، بر تقاضا حکم میراند. ارسطو به پیروی از دموکریتوس اشاره میکند که وقتی مقدار موجود از یک کالا به حدی خاص میرسد و «خیلی زیاد» میشود، ارزش کاربردی آن سقوط میکند و کالایی بیارزش میشود. اما او از دموکریتوس هم فراتر میرود و به روی دیگر سکه اشاره میکند؛ میگوید که وقتی کالایی کمیابتر میشود، از لحاظ ذهنی مفیدتر یا پرارزشتر میشود. او در ریطوریقا (فن خطابه)۱ میگوید: «کالای کمیاب از کالای فراوان مهمتر است. به همین خاطر طلا بهتر از آهن است، هرچند کمتر از آن به کار میآید.» این گفتهها خبر از تاثیر سطوح مختلف عرضه کالا بر ارزش آن میدهند و دستکم نشانی از نظریه ارزش استوار بر مطلوبیت نهایی (که بعدها به شکلی کامل توسط اتریشیها پدید آمد) و نشانی از راهحل این نظریه برای «معمای» ارزش را در خود دارند.
اینها اشارهها و نشانههایی جالباند؛ اما چند جمله اندک و جستهگریختهی پراکنده در کتابهایی مختلف، ابدا شکل نخستینی از مکتب اتریش که کاملا شکل گرفته باشد، نیستند. با این حال طلیعهای جالبتر از اتریشیگری در اندیشه ارسطو، تنها در همین سالهای اخیر توجه مورخان را به خود جلب کرده است. این طلیعه، شالودههای نظریه اتریشی تولید نهایی است؛ فرآیندی که ارزش تولیدات نهایی از طریق آن به ابزارها یا عوامل تولید نسبت داده میشود.
ارسطو هم در طوبیقا (جدل)۲ که چندان شناختهشده نیست و هم در ریطوریقا که بعد از آن نوشته شد، به تحلیل فلسفی رابطه اهداف انسان با ابزارهایی که برای رسیدن به آنها به کار میگیرد، پرداخت. ارزش این وسایل یا «ابزارهای تولید» ضرورتا از محصولات نهایی مفید برای انسان یا «ابزارهای عمل» سرچشمه میگیرد. هر چه مطلوبیت یا ارزش ذهنی یک کالا بیشتر باشد، مطلوبیت یا ارزش ابزارهایی که برای دستیابی به آن به کار میروند، فزونتر خواهد بود. مهمتر این است که ارسطو عنصر مطلوبیت «نهایی» را در این اِسناد ارزش وارد میکند و میگوید که اگر کسب کالای الف یا اضافه شدن آن به کالای از قبلْ مطلوب ج، نتیجهای مطلوبتر از اضافه شدن کالای ب را در پی آورد، الف کالایی باارزشتر از ب برآورد خواهد شد. یا به قول ارسطو، «بر پایه افزایش قضاوت کن و ببین که اضافه شدن الف به ب کل آنها را مطلوبتر از زمانی که ب روی ب اضافه میشود، میکند یا نه.» او بر ارزش متفاوت کاهش یک کالا در مقایسه با افزایش آن تاکید میکند و به این طریق حتی به طور مشخصتر، مفهومی پیشاتریشی یا پیشبومباورکی نیز عرضه میکند. اگر کاهش کالای الف بدتر از کاهش کالای ب پنداشته شود، الف باارزشتر از ب خواهد بود. چنانکه ارسطو به روشنی بیان میکند، «این خیر بزرگتر است که ضدش شر بزرگتر است و خسرانش بیشتر بر ما اثر میگذارد.»
ارسطو در نسبت دادن ارزش به عوامل اقتصادی تولید، متوجه اهمیت مکمل بودن آنها نیز بود. او میگفت که اره در هنر نجاری ارزشمندتر از داس است، اما همه جا و در همه فعالیتها ارزش بیشتری ندارد. او همچنین اشاره میکرد که کالایی با کاربردهای بالقوهی پرشمار، مطلوبتر یا ارزشمندتر از کالایی با تنها یک کاربرد خواهد بود.
منتقدان اهمیت اقتصادی تحلیل ارسطو میگویند که او به جز در قطعهای که درباره داس و اره آورده، برداشت فلسفی گستردهاش از اسناد ارزش را در ساحت اقتصاد به کار نبرده است. اما آنها در این میان، این دریافت بسیار مهم اتریشی را از یاد بردهاند که نظریه اقتصادی، بخشی و زیرمجموعهای از تحلیل گستردهتر «پراکسیولوژیک» کنش انسان است؛ نکتهای که لودویگ فون میزس، اقتصاددان اتریشی قرن بیستم، آن را با توان و تفصیل خاصی بیان کرد. ارسطو با تحلیل دلالتهای منطقی استفاده از ابزارها برای دستیابی به اهداف در همه اعمال انسان، شالوده نظریه اتریشی اسناد ارزش و تولید نهایی در دو هزار سال بعد از خود را استادانه مهیا کرد.
موری روتبارد
مترجم: محسن رنجبر
پاورقی:
۱- Rhetoric
۲- Topics
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست