یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به منصب امامت جمعه در فقه امامیه


نگاهی به منصب امامت جمعه در فقه امامیه

نماز جمعه از نعمت های بزرگ و ارزشمندی است که با پیدایش دین مبین اسلام, به مومنان ارزانی شد تا در سایه سار آن, هم خالق خویش را پرستش نموده و هم با آگاهی از مسائل دینی و اجتماعی و سیاسی خود, حیاتی پویا را در محیط زندگی خویش فراهم آورند و با وقوف بر کید و مکر دشمنان و بدخواهان جامعه اسلامی, دشمن و دسیسه های او را شناخته و با تمسک به حبل متین الهی, متحد و یکپارچه از دین و آیین خود پاسداری نمایند

نماز جمعه از نعمت های بزرگ و ارزشمندی است که با پیدایش دین مبین اسلام، به مومنان ارزانی شد تا در سایه سار آن، هم خالق خویش را پرستش نموده و هم با آگاهی از مسائل دینی و اجتماعی و سیاسی خود، حیاتی پویا را در محیط زندگی خویش فراهم آورند و با وقوف بر کید و مکر دشمنان و بدخواهان جامعه اسلامی، دشمن و دسیسه های او را شناخته و با تمسک به حبل متین الهی، متحد و یکپارچه از دین و آیین خود پاسداری نمایند.

پرسشی که در این باره مطرح است و در برخی نوشته ها نیز آمده، این است که: آیا نماز جمعه یک منصب حکومتی است و از شئون شخصیتی پیامبر اکرم(ص) به عنوان یک شخصیت حقوقی به حساب می آید تا به جانشینان خاص و عام آن حضرت نیز منتقل گردد و آنان نیز حق انحصاری انتصاب امامان جمعه را بر عهده داشته باشند؟

برخی گفته اند: اگر در زمان پیامبر نماز جمعه از شئون آن حضرت بوده است هیچ دلیلی برای انتقال آن به دیگر حاکمان یا عالمان نیست؟ آیا بر فرض مقبولیت ولایت فقیه، عالم و فقیه به اعتبار فقیه بودنش منحصرا حق تعیین خطیب جمعه را دارد؟ دلایل دینی، بویژه قرآنی، و الزامات عقلی آن کدام است، چگونه می توان این حق ویژه و در غایت، حکومتی شدن نماز جمعه را با دموکراسی و حق حاکمیت ملی سازگار کرد؟۱()

در پاسخ به مطالب یاد شده باید گفت: هر چند پس از رحلت رسول خدا(ص) ائمه معصومین(ع) به جز امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) در مدتی که خلافت را به دست داشتند و نیز حسن مجتبی(ع) در اندک زمانی، زمام امامت امت و حکومت را در دست نداشته اند اما می توان گفت: رسول خدا(ص) خود نماز جمعه را بر پا می کردند و سیره خلفا و امرا و منصوبین نیز چنین بوده است. امیرالمومنین علی(ع) نیز اشخاصی را برای امامت جمعه شهرها تعیین می نمود، هر چند معمولا کسانی که به حکومت و امارت گمارده می شدند عهده دار این امر بودند و اقامه و بر پایی نماز جمعه از مناصب اختصاصی آنان محسوب شده و شخص دیگری در این امر دخالت نمی کرد و این سیره در زمان خلافت خلفای راشدین و امیرالمومنین علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) و نیز پس از آن حتی در زمان خلافت خلفای اموی و عباسی نیز ادامه داشته است به گونه ای که در میان مسلمانان و حتی در نزد اصحاب ائمه(ع) امری ارتکازی و روشن به حساب می آمده و این روش تا زمان پادشاهان صفوی و قاجاریه نیز استمرار داشته است.۲()

سیره مزبور نشان می دهد که به امامت جمعه به عنوان یک منصب حکومتی نگریسته می شده است و امام خمینی(ره) نیز در یکی از سخنرانی های خود به این مسئله اشاره می کند: «در صدر اسلام، مسجد و نماز جمعه یک ابزاری بود در دست کسانی که می خواستند فعالیت در امور کشوری بکنند.»۳()

دلیل دیگری که منصب حکومتی بودن نماز جمعه را ثابت می کند روایاتی است که از معصومین(ع) در این زمینه وارد شده است. در روایت نبوی(ص) که مشهور نیز می باشد نبی مکرم اسلام(ص) می فرماید: «اربع للولاه، الفییی و المحدود و الصدقات و الجمعه» چهار چیز است که حاکمان اسلامی متولی آن می باشند، غنایم جنگی، اجرای حدود، صدقات (خمس و زکات) و نیز جمعه۴() و یا در روایتی دیگر می فرمایند: «ان الجمعه و الحکومه لامام المسلمین» نماز جمعه و قضاوت از مناصبی است که به امام مسلمین اختصاص دارد.۵()

امیرالمومنین علی(ع) نیز در روایتی می فرماید: «لا یصح الحکم و لاالحدود و لاالجمعه الا الامام او من یقیمه» تنها امام یا کسی که امام، او را منصوب می کند صلاحیت قضاوت، اجرای حدود و اقامه نماز جمعه دارد.۶() و در برخی روایات عبارت «او من یقیمه» نیامده است۷() و در برخی روایات نیز «ام عدل» آمده است.۸()

ولی از این روایت با تفاوت هایی که در عبارت به چشم می خورد می توان یک نکته را استفاده نموده و آن اینکه نماز جمعه به عنوان منصبی حکومتی مورد تاکید امیرالمومنین علی(ع) قرار گرفته است.

حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین(ع) نیز در دعایی که درباره عید قربان در روز جمعه بیان نموده، فرموده است: «ان هذا المقام لخلفائک و اصفیائک» این مقام مخصوص جانشینان و برگزیدگان توست.۹()

بر اساس آنچه بیان شد بسیاری از فقیهان امامیه به منصب بودن امامت جمعه تصریح نموده اند. مرحوم حلبی از فقهای قرن ششم هجری یکی از شرایط وجوب نماز جمعه را اقامه آن توسط امام معصوم(ع) یا منصوب از جانب آنان ذکر می کند.۱۰() که به نظر می رسد نصب مزبور اعم از نصب عام و خاص می باشد. علامه حلی نیز به این امر اشاره نموده و می نویسد: «لا الفقیه المامون منصوب من قبل الامام» زیرا فقیه مامون (عادل با تقوا) از جانب امام معصوم، منصوب گردیده است.۱۱() فقیه نامور، صاحب جواهر نیز می نویسد: «امامت جمعه از مناصب سلطان است.»۱۲()

علامه وحید بهبهانی نیز تصریح می کند: «نماز جمعه، منصب امیر عادل است.»۱۳()

مشابه مضامین فوق را می توان در عبارات دیگر فقیهان برجسته امامیه نیز مشاهده نمود.۱۴()

شیخ الطائفه، شیخ طوسی(ره) در کتاب خلاف خویش می نویسد: از جمله شرایط برپایی نماز جمعه، اقامه آن توسط امام معصوم یا کسی است که امام، او را مامور این کار نموده است و اگر بدون او بر پا گردد صحیح نمی باشد.۱۵()

امام خمینی(ره) نیز در پاسخ به استفتایی مبنی بر اینکه: «آیا اقامه نماز جمعه برای امام جماعت، اذن از حاکم شرع لازم دارد؟ (چه امام مجتهد باشد و چه نباشد)» مرقوم داشته اند: «منصب امامت جمعه بدون نصب ولی امر مسلمین ثابت نمی شود.»۱۶()

و آخرین دلیلی که می توان برای منصب بودن امامت جمعه ذکر نمود، نظریه ولایت فقیه است که امام خمینی(ره) تبیین کننده اصلی آن بوده و نظام جمهوری اسلامی بر آن پایه گذاری شده است. بر اساس این مبنا فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت حضرت ولی عصر(ع) ولی امر مسلمین بوده و تمامی اختیارات رسول اکرم(ص) و امام معصوم(ع) را دارا می باشد، زیرا اختیارات معصومین(ع) به جهت شان حکومتی آنان بوده نه به خاطر ویژگی های شخصی آنان و روایاتی که نیابت عامه فقیهان از معصومین(ع) را ثابت می کند، اختیارات حکومتی آنان را نیز برای فقیهان ثابت می نماید.۱۷() و چون روشن شد که رسول اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) در زمان حکومت خویش متصدی این امر بوده اند بنابراین فقیه جامع الشرایطی که مبسوط الید بوده و حکومت را در دست داشته باشد دارای چنین اختیاری می باشد.

در مورد ناسازگاری این امر با دموکراسی نیز می توان گفت: وقتی نظریه ای به عرصه انتخاب آمد و جامعه ای با شرکت در انتخابات، آن را برگزید، منطبق بر قواعد دموکراسی بوده و حاکم جامعه بر اساس اختیاراتی که مردم آن جامعه با رای خویش برای وی به رسمیت شناخته اند، عمل نموده و اشخاصی را به عنوان امامان جمعه منصوب می نماید. بنابراین مردم با اراده خویش این اختیار را به حاکم جامعه داده اند که به این امر مبادرت ورزد و این چیزی غیر از دموکراسی و مردمسالاری نیست.

در پایان لازم است به این نکته مهم و حیاتی نیز اشاره شود که نماز جمعه به عنوان پایگاهی جهت آگاهی بخشی به مردم وزایش وحدت و انسجام جامعه است و صد البته حفظ چنین جایگاه شامخی بر همگان لازم است.

ابراهیم باقری

پی نوشتها:

۱- حسن یوسفی اشکوری، در حاشیه نقش و جایگاه نماز جمعه۲()، سایت گویا نیوز،۵/۲۷ /۱۳۸۸.

۲- ر.ک: البدرالزهرافی صلاه الجمعه و المسافر ص۱۷ ، مصابیح الظلام، ج۱ ، ص ۳۶۲.

۳- صحیفه امام، ج۱۷ ، ص ۳۷.

۴- به نقل از مفتاح الکرامه، ج۸، ص۲۲۷، جواهر الکلام، ج۱۱، ص ۱۵۸.

۵- به نقل از مفتاح الکرامه، همان، مستند الشیعه، ج۶ ، ص ۳۰.

۶- به نقل از جواهر الکلام، همان، النور الساطع فی الفقه النافع، ج۱، ص ۱۸۲.£

۷- مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۴

۸- ر.ک: الجعفریات، الاستعیات، ص۴۳ ، دائم الاسلام، ج۱، ص ۱۸۲.

۹- صحیفه سجادیه، ص ۲۳۶.

۱۰- اشاره السبق الی معرفه الحق، ص ۹۷.

۱۱- مختلف الشیعه، ج۲ ، ص ۲۳۹.

۱۲- جواهر الکلام، ج۱۱.ص۱۶۶.

۱۳- مصابیح الظلام، ج۱، ص۳۴۴.

۱۴- ابن زهره، غنیه النزوع، ص۹۰ ، مومن قمی، سبزواری جامع الخلاف و الوفاق، ص۸۸ ، رسائل شهید ثانی، ج۱، ص۲۰۵، شهید اول ذکری لشیعه فی احکام الشریعه، ج۴، ص۱۰۴

۱۵- الخلاف، ج۱، ص۶۲۶

۱۶- استفتائات، ج۱، ص۲۶۸

۱۷- ر.ک: امام خمینی، کتاب البیع، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۲، ص۴۹۶ به بعد