یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آمریکا بزرگ ترین بازنده بیداری اسلامی است


آمریکا بزرگ ترین بازنده بیداری اسلامی است

جایگاه و نقش استراتژیک خاورمیانه را با توجه به گفته های یوردیس فون لوهازن, ژنرال بازنشسته ارتش اتریش بهتر می توان درک کرد

جایگاه و نقش استراتژیک خاورمیانه را با توجه به گفته های یوردیس فون لوهازن، ژنرال بازنشسته ارتش اتریش بهتر می توان درک کرد. او اعتقاد دارد که خاورمیانه مرکز دنیای قدیم است، مرکزی که در دل آن منطقه خلیج فارس قرار دارد و به منزله مرکز مرکز (هارتلند) شناخته می شود. هرگونه آشفتگی که بر اثر عوامل بیرونی در این منطقه پدید آید، پیامدهایی برای دو قاره اروپا و آفریقا خواهد داشت، یعنی تحولاتی که در این منطقه ایجاد شود مانند سنگی است که در دریاچه آبی می افتد و ما امواج آن را در تمام سطح دریاچه مشاهده می کنیم(۱).

منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، منطقه ای راهبردی در قلب تمدن و فرهنگ اسلامی است. دین اسلام (به استثنای منطقه عبری-یهودی فلسطین اشغالی) نقطه اشتراک و همگرایی مناسب است. همین نقطه اشتراک اکنون دستمایه مناسبی برای چالش با جهانی شدن، امپریالیسم فرهنگی سایبر (امپریالیسم مسلح به رسانه های فضای مجازی، ماهواره ای و اینترنتی) و به صورت شفاف تر آن ستیز دوسویه غرب و خاورمیانه در بافت مدرنیته سکولار غربی و اسلام سیاسی پدید آورده است(۲).

خلیج فارس با مساحت ۲۳۳ هزار کیلومتر مربع نه تنها بیش از ۳۰ درصد ظرفیت تولید نفت جهانی را برعهده دارد، بلکه مهم ترین دارندگان و صادرکنندگان منابع ذخائر نفت جهان، یعنی عربستان سعودی، ایران، عراق، کویت و امارات متحده عربی در این منطقه قرار دارند. ۱۶ درصد از نفت وارداتی جهان از این منطقه است که حدود ۱۳ درصد نفت آمریکا، ۴۵ درصد نفت مصرفی آلمان و ۷۵ درصد نفت فرانسه و ژاپن را تشکیل می دهد و قطع آن لطمه سنگینی بر اقتصاد آن کشورها و آمریکا وارد خواهد ساخت. به دلیل همین اهمیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک منطقه خلیج فارس، آمریکا در این منطقه به دنبال اهداف اساسی و مهمی است که از منافع سرشار نهفته در خلیج فارس ناشی می شود و برای ایالات متحده دارای ارزش حیاتی است(۳).

نسیم موج چهارم بیداری اسلامی در ماه های اخیر و در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه عربی با خودسوزی محمد بوعزیزی، جوان ۲۶ ساله تونسی در روز ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰.م در شهر سیدی بوزید، وزیدن گرفت و در مدت کوتاهی به مصر، لیبی، بحرین، یمن، اردن، مراکش، عربستان، کویت، عمان و الجزایر رسید. تحقیر و خودباختگی، استبداد داخلی، وابستگی به غرب، فساد خاندان حاکم و بیکاری و فقر گسترده، از جمله زمینه های شکل گیری و اسلامی بودن، مردمی بودن، آمریکا ستیزی، صهیونیسم ستیزی و تأثیرپذیری از الگوی انقلاب اسلامی ایران، از جمله ویژگی های جنبش اخیر است. از رهبران فکری دو موج اخیر بیداری اسلامی می توان به امام خامنه ای و سید حسن نصرالله اشاره داشت.

اکنون و در پی بیداری اسلامی با ماهیت ضداستبدادی و ضداستکباری در خاورمیانه و شمال آفریقا، قدرت های فرامنطقه ای بویژه ایالات متحده آمریکا و هم پیمان منطقه ای آن یعنی رژیم صهیونیستی اسرائیل را دچار معضلات امنیتی در ابعاد مختلفی نموده است.

● تهدیدات اقتصادی- انرژی امنیت

باتوجه به جایگاه والایی که اقتصاد در قرن ۲۱ یافته، تهدیدات اقتصادی از اهمیت روزافزونی برخوردار شده اند. در بسیاری از کشورها بویژه دولت هایی با ایدئولوژی لیبرال سرمایه داری که منافع اقتصادی خود را فراتر از مرزهای سرزمینی می جویند، امنیت اقتصادی به یک هدف حیاتی تبدیل شده است. بر همین اساس، هر تحول و تغییری که این کشورها را از اهداف اولیه آن ها دور سازد، به مثابه تهدیدی علیه امنیت ملی آنان ارزیابی می گردد. لذا می توان از قطع جریان مستمر انرژی و افزایش نقش و جایگاه ایران در تأمین پایدار انرژی، بعنوان دستاوردهای بیداری اسلامی و اثرات اقتصادی آن بر امنیت منطقه ای ایالات متحده نام برد.

● تهدیدات سیاسی امنیت

منظور از تهدید سیاسی، هر تهدیدی است که بدون درنظرگرفتن منبع آن، امنیت ملی کشورها را از لحاظ سیاسی با خطر مواجه می سازد. همانطوری که هر حرکتی دارای پیامدهای مختلفی است، خیزش های مردمی در جهان اسلام نیز دارای اثراتی سیاسی بر امنیت خاورمیانه ای قدرت های فرامنطقه ای می باشد که از آن می توان به تضعیف امنیت و بقای رژیم اسرائیل، رشد جریانات انقلابی اسلام گرا، کاهش موضوع هسته ای ایران و اختلال در روند سازش اشاره کرد.

اکنون رژیم صهیونیستی از جنوب توسط مردم بیدار مصر، از شمال توسط حزب الله لبنان، از غرب توسط جنبش حماس و از شرق توسط سوریه و اردن محاصره شده است. سوریه به دنبال باز پس گیری بلندی های جولان، مصریان در پی باز پس گیری صحرای سینا، قطع صدور گاز به اسرائیل و قطع روابط دیپلماتیک با این رژیم و آوارگان فلسطینی نیز به دنبال بازگشت به میهن خویش می باشند. این رژیم هم چنین، از سوی اعراب ساکن سرزمین های اشغالی تحت فشار قرار دارد که این امر، احتمال شکل گیری انتفاضه سوم را تقویت می کند. بعلاوه اخیراً شورش هایی در شهرک های یهودی نشین در اعتراض به سیاست های اقتصادی دولت نتانیاهو بوقوع پیوسته که این مسئله باعث وقوع زلزله ای سیاسی در هیئت حاکمه اسرائیل شده است.

تسخیر سفارت اسرائیل در مصر به دست جوانان انقلابی این کشور و فرار سفیر صهیونیست ها و هم چنین پیروزی اسلام گرایان وابسته به اخوان المسلمین در سه مرحله انتخابات پارلمانی مصر با نگرانی مقامات بلندپایه رژیم اشغالگر قدس همراه بوده است. به طوری که ایهود باراک؛ وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با توجه به اوضاع کنونی مصر برای آینده امنیت این رژیم و منطقه هشدار داد و گفت: «من برای حفظ رابطه با مصر از هیچ تلاشی دریغ نکردم، اما به هر حال اوضاع تغییر کرد و آینده تاریک و ناامنی در انتظار ماست». وی در گفت وگو با رادیو رژیم صهیونیستی خاطر نشان کرد: «آینده تیره و تاری در انتظار اسرائیل است و با روی کار آمدن جریان های اسلامی در برخی کشورهای عربی، نمی توان چشم انداز امنی را برای اسرائیل و منطقه متصور بود.»(۴)

با توجه به ماهیت دینی خیزش ها، در تمام منطقه از مصر تا بحرین گروه های اسلامی اصلی ترین سازمان دهندگان تحولات بوده اند و پس از این هم در هرگونه ساختار سیاسی که در این کشورها شکل بگیرد، نیروهای اسلام گرا جایگاهی ویژه خواهند داشت. به عنوان نمونه می توان به پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات مجلس مصر و حزب اسلام گرای النهضه تونس در انتخابات مجلس مؤسسان این کشور اشاره داشت. در همین راستا، عبدالرحیم کیب، نخست وزیر جدید لیبی در یکی از اظهارات خود گفته بود کشورش دولت اسلامی خواهد بود و اسلام منبع قانونگذاری در آن می باشد(۵). هم چنین راشد الغنوشی رئیس حزب النهضه نیز گفته است که تونس می خواهد نمونه ای از کشور اسلامی را بسازد که از اسلام صفت تروریسم و تعصب و تندروی و دشمنی با دموکراسی را که غرب بر مسلمانان بر چسب می زند، بزداید(۶). مردم لیبی نیز در یکی از تظاهرات های خود در شهر بنغازی که مهد انقلاب ۱۰ ماهه علیه دیکتاتوری این کشور لقب گرفته است، خواستار شکل گیری یک نظام اسلامی در لیبی جدید شدند(۷).

درگیر شدن کشورهای منطقه برای مهار مشکلات داخلی که از درجه امنیتی بالاتری برای آنان برخوردار است، باعث شده مواردی مانند موضوع هسته ای یا بحث ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی

تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی در اولویت دوم منافع این کشورها قرار گرفته و تمرکز خود را در مقطع کنونی و حداقل در کوتاه مدت، به سمت حل تعارضات داخلی و تثبیت موقعیت منطقه ای خود متمرکز کنند که از مصادیق آن می توان به از دستور خارج شدن موضوع جزایر سه گانه جمهوری اسلامی ایران از اجلاس شورای همکاری خلیج فارس مورخ ۷ مارس ۲۰۱۱ اشاره کرد(۸).

زیرسؤال رفتن تاکتیک تحقیرآمیز سازش اعراب-اسرائیل در پی سقوط دولت سازشکار حسنی مبارک در مصر به عنوان حامی اصلی منطقه ای رژیم صهیونیستی و فرار یکی پس از دیگری متحدان آن رژیم در خاورمیانه و شمال آفریقا و هم چنین توافقات فتح و حماس و تلاش در جهت تشکیل دولت آشتی ملی در فلسطین بدست آمده است.

● تهدیدات فرهنگی- اجتماعی امنیت

با توجه به ماهیت ضدآمریکایی قیام های مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا، می توان کاهش هژمونی گفتمان لیبرال دموکراسی، افزایش نقش توده ها در تحولات و نفوذ نرم افزاری جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدیدات فرهنگی- اجتماعی امنیت منطقه ای ایالات متحده در نظر گرفت.

مهم ترین دستاورد این تحولات که به عنوان تهدیدی امنیتی در حوزه فرهنگی- اجتماعی برای کاخ سفید شناخته می شود، از یک سو، کاهش هژمونی گفتمان لیبرالیسم و ناکارآمدی فرهنگ کاپیتالیسم و از سوی دیگر، احیای هویت انقلابی مسلمانان و افزایش گرایش ملت ها به اسلام سیاسی و فراگیری شعار حکومت دینی در اعتراضات است.

یکی از مصادیق آشکار افول جایگاه ایالات متحده، تسخیر سفارت آمریکا در طرابلس لیبی به دست جوانان معترض و ظهور جنبش »وال استریت را اشغال کنید(۹) »در ایالات متحده نسبت به سیاست ها و اقدامات ناعادلانه حاکمیت این کشور به خصوص در حوزه مسائل اقتصادی است . این جنبش که خود را ۹۹درصدی(۱۰) در مقابل ۱درصد هیئت حاکمه واشنگتن می داند، پس از ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ به شکل گسترده و علیرغم سانسور شدید در روزهای اولیه توسط رسانه ها، ابراز وجود کرد و به سرعت نیز در بیش از ۸۰ کشور سرمایه داری و شهرهای مختلف ایالات متحده هوادارانی یافت که با خشونت گسترده پلیس این کشورها همراه بوده است.

میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی با به رسمیت شناختن جنبش فتح وال استریت به عنوان نماد نظام سرمایه داری، گفت: «قیام مردم آمریکا شبیه به اقدامی است که پیش از این در آستانه فروپاشی شوروی شاهد بودم.»(۱۱)

خیزش های جهان اسلام نشان داد که مردم به عنوان سرمایه های اجتماعی اصلی، نقشی تعیین کننده در تحولات و تعیین سرنوشت خویش دارند و در مواقعی به تحرک و هدایت نخبگان خود نیز می پردازند که در این زمینه می توان به حضور بیش از ۶۰ درصدی مردم مصر و تونس در انتخابات پارلمانی این کشورها اشاره داشت.

تشابه برخی خواسته های معترضان با ویژگی های انقلاب اسلامی ایران، موجب نگرانی غرب بویژه واشنگتن نسبت به الگوپذیری معترضان از مدل جمهوری اسلامی ایران شده است که می توان افزایش نفوذ این تفکر را علی رغم اجرای پروژه های ایران هراسی و شیعه هراسی، به عنوان مهم ترین تهدید امنیتی در حوزه فرهنگی- اجتماعی معرفی کرد که موجب خروج آن کشورها از محور سازش و ورودشان به محور مقاومت در منطقه خواهد شد و این دستاورد باعث بازشدن نوعی فضای تنفس استراتژیک برای ایران است که بعید به نظر می رسد آمریکا قادر به مسدود کردن آن باشد.

● تهدیدات نظامی امنیت

از جمله دستاوردهای تغییرات در خاورمیانه و شمال آفریقا، تهدید نظامی است که به تغییر و تحدید آرایش پایگاه های نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، افزایش احتمال تغییر در ساختار امنیتی خلیج فارس و استقرار نظام امنیت بومی ضدغربی و آشکارشدن ناتوانی آمریکا در مهار تروریسم قابل احصاء است.

بنابر گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمریکا مورخ ۲۱ مارس ۲۰۱۱، هرگونه تغییر احتمالی معادلات قدرت و به قدرت رسیدن یک دولت شیعی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران به صورت جدی با اولویت امنیتی آمریکا در ترتیبات نظامی خلیج فارس مغایرت دارد و هرگونه تداوم بی ثباتی سیاسی- امنیتی، احتمال بازنگری واشنگتن برای تغییر جغرافیای نظامی مرکز فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا را افزایش خواهد داد(۱۲).

لذا در صورت حذف دوستان و متحدان منطقه ای آمریکا، روند تدریجی تحدید و امحاء پایگاه های نظامی پنتاگون در این کشورها آغاز خواهد شد و خاورمیانه ای عاری از رقابت های تسلیحاتی و جنگ های به اصطلاح بشردوستانه شکل خواهد گرفت.

از آنجا که بر طبق استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن ۲۱، امنیت دوستان و متحدان آمریکا یکی از منافع حیاتی ایالات متحده محسوب می شود و از طرف دیگر، منافع حیاتی یک درجه از منافع حفظ بقا که بدون آن، آمریکا وجود خارجی نخواهد داشت، پایین تر هستند، لذا بیداری اسلامی و استقرار نظام های مردم سالار دینی بدون وابستگی به آمریکا، منافع ملی آن را با تهدید مواجه خواهد کرد که اثرات کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدتی را برای امنیت منطقه ای واشنگتن در پی خواهد داشت. پس، آمریکا؛ بازنده اول بیداری امت اسلام است.

فاطمه مرسلی

منابع:

۱. جواد منصوری، آمریکا و خاورمیانه، چاپ اول، تهران: وزارت امور خارجه، ۱۳۸۵، ص ۷۵

۲. سید محمد اصغری، «جایگاه خاورمیانه در راهبرد منطقه ای ایالات متحده آمریکا»، فصلنامه مطالعات سیاسی، ۱۳۸۹، شماره دوم و سوم، ص ۱۰۹

۳. پیشین، ص ۱۱۵

۴. http://menanews.ir/vdca.۶n۶k۴۹num۵k۱۴.html

۵. http://www.bidarynews.com/data.aspx?lang=۱id=۴۵۵۰

۶. http://www.bidarynews.com/data.aspx?lang=۱id=۴۶۹۶

۷. http://www.bidarynews.com/data.aspx?lang=۱id=۴۴۷۵

۸. مصطفی دلاورپور اقدم و سعید فردی پور، گزارش خیزش های مردمی خاورمیانه و ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران، تهران: دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ص۱۴

۹. Occupy Wall Street

۱۰. We are the ۹۹

۱۱. ابوذر گوهری مقدم، گزارش جنبش اشغال وال استریت (ماهیت و اهداف)، تهران: دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۲۷

۱۲. مصطفی دلاورپور اقدم و سعید فردی پور، همان، ص ۵