چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

در سایه امپراتور


در سایه امپراتور

تأملی بر کتاب «تمدن هخامنشی» اثر علی سامی

۱) «تمدن هخامنشی» عنوان اثری دو جلدی است به تحقیق و تألیف استاد علی سامی که از وی قریب به سی‌اثر در زمینه فرهنگ، تمدن، تاریخ و باستان‌شناسی ایران زمین منتشر شده است. این اثر که توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) به چاپ رسیده است برای محققان تاریخ و علاقه‌مندان حوزه فرهنگ ایران باستان اثری جامع و در خور تأمل است.

۲) شاید عده‌ای که مبهوت مظاهر تمدن امروزی مغرب زمین‌ا ند تصور کنند که غرب مبتکر و مبدع تمدن جهانی بوده و پیش از آنان بشر یا اقوام آسیایی و یا ساکنان همین دیار بیرون از جهان تمدن و فرهنگ به سر می‌برده‌اند. در حالی که بنای شگرف تمدن امروزی جهان که چشم‌ها را خیره و اندیشه‌ها را معطوف به خود کرده بر پایه‌های استوار و شالوده‌های سنگین تمدن گذشته خاورمیانه بنا شده است و ایران خود هنگامی درون آن و تا دوازده سده، یعنی از آغاز گسترش حوزه نفوذ ایران تا پیدایش اسلام، گردآورنده و نگاهبان و پخش‌کننده آن فرهنگ بوده است و به این اعتبار تمدن و دانش جهان بی‌شک وامدار دانش‌ها و تمدن‌های باستانی سومر، اکد، بابل، آشور، مصر، ایران، هند، یونان و روم است.

۳) تمدن به معنی شهرنشینی از ریشه مدینه به معنی شهر گرفته شده است، یعنی از هنگامی که بشر از حال سکونت و پناه بردن به درون غارها و جنگل‌ها و صحراگردی خارج شد و تشکیل دسته و جماعات و احداث خانه و قریه و شهر داد.

بشر مدنیت را با کشاورزی و کشت غلات و استفاده از نیروی آتش و استخراج فلزات که پایه صنعت است مفهوم و معنا بخشید.

در مجموع تمدن را عبارت از ظهور فکر و ذوق انسانی در برابر طبیعت وحشی و تصرف عقل و ذوق بشر در آن و همواره سازگار کردن آن با احتیاجات جامعه تعریف و توصیف کرده‌اند و فرهنگ چیزی جز نمود اجتماعی اینها نیست.

پروفسور ویل دورانت در مقدمه کتاب «مشرق زمین یا گهواره تمدن»، تمدن را عبارت از نظم اجتماعی‌ای دانسته است که در نتیجه وجود آن خلاقیت فرهنگی امکانپذیر می‌شود و جریان پیدا می‌کند.

۴) ایران هخامنشی در ثلث آخر قرن ششم پیش از میلاد و تا دو قرن بعد یعنی ثلث آخر قرن چهارم پیش از میلاد تقریباً مالک تمام کشورهای متمدن آن روز (جز یونان) شد که هر کدام از آن کشورها نیز خود به تنهایی صاحب و وارث تمدن‌های چند هزار ساله پیش از خود بوده‌اند. حدود این شاهنشاهی به طور تقریب نیمی از آسیا، یعنی از آن طرف سیحون تا قسمتی از قاره اروپا و از هند تا وسط آفریقا کشیده می‌شد. در تاریخ قدیم این نخستین بار است که بزرگترین و نیرومندترین و در عین حال محبوب‌ترین امپراتوری‌های جهان تحت یک تشکیلات منظم و عادلانه در شرق تأسیس شد، در حالی که قوانین و مذهب و آداب و ملیت کشورهای تابعه در هر مورد محترم و محفوظ و همه از یک امنیت شایان تقدیری برخوردار بودند.

به اعتقاد مؤلف این اثر، دوران هخامنشی و ساسانی از ادوار ویژه و منحصر به فرد تاریخ ایران به شمار می‌روند. این دو سلسله یکی، دو قرن و ربع (۵۵۹ـ۳۳۰ ق. م) و دیگری چهار قرن و ربع (۲۲۶ـ۶۵۲ م) در شکوه و قدرت بر قسمت دنیای متمدن روز فرمانروایی کردند. از لحاظ پیشرفت در تمدن و هنر و نگهداری و توسعه فرهنگ کشورهای شرق قدیمه و ترویج دانش و تشویق هنرمندان و جلب دانشمندان و ایجاد راه‌های شوسه و ضرب مسکوک و پیشرفت‌های امور و فنون کشاورزی و دامداری و تقویت بنیه اقتصادی و تشکیلات منظم مملکت‌داری در تاریخ ایران ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.

۵) مجموعه مباحثی که گفتارهای این ۲ جلد کتاب را شکل می‌دهند عبارتند از: زبان و خط، آموزش و پرورش، تشکیلات سیاسی، اجتماعی و خانوادگی، دین، قضاوت، مالیات، گاه‌شماری، کشاورزی، صنایع و سایر بحث‌هایی که اصول و پایه عالی تمدن و فرهنگ ایران را در زمان هخامنشی نشان می‌دهد و به این اعتبار اثری تحقیقی، جامع و ذوابعادی به مخاطبان حوزه تاریخ ایران عرضه شده است.

۶) گیرشمن، باستان‌شناس شهیر فرانسوی، در کتاب «ایران از آغاز تا اسلام» تمدن هخامنشیان را چنین توصیف کرده است «هخامنشیان نخستین کسانی بودند که وحدت ایران را تحقق بخشیدند همچنان که آنان نخستین پادشاهانی بودند که وحدت عالم شرقی و به عبارت دیگر جهان متمدن را تأمین کردند و عناصر مختلف آن را تحت یک نظارت سیاسی که هیچ‌گاه سابقه نداشت به هم مرتبط کردند. ملت ایران که با وجود اختلاف نژادی پا به عرصه ظهور گذاشت از هرج و مرج زبان‌ها و تمدن‌ها فاتح بیرون آمد. ایرانیان نه تنها پادشاهی جهانی را تأسیس کردند بلکه به ایجاد تمدن جهانی که منطقه نفوذ آن وسیع بود نائل شدند.»

پروفسور بن ونیست دانشمند دیگر فرانسوی در مورد امپراتوری ایران می‌نویسد:

«دودمان هخامنشی نخستین بار در تاریخ نمونه تشکیلات وسیعی را که امپراتوری می‌نامند به جهان غرب نشان داده است. هزار سال پیش از هخامنشی‌ها، هیتی‌ها تشکیل امپراتوری وسیعی داده بودند ولی امپراتوری هیتی‌ها در آسیای صغیر به وسعت هخامنشی نبود و در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد از میان رفت بدون این که کوچکترین اثری از خود بگذارد. برعکس، ایرانی‌‌ها برای ایجاد تشکیلات منظمی از خود ابتکار به خرج دادند و توانستند با نظر بلند و وسایل مطمئن امپراتوری هخامنشی را که مورد تحسین یونانی‌ها بود و مدت‌ها در دنیای قدیم نمونه‌ای برای تقلید سایر ملل به شمار می‌رفت به وجود آورند.»

به این اعتبار تمدن هخامنشی تنها به روایت تاریخ‌نگاران ایرانی و یا از سر تعصب و جانبداری قومی، نژادی نیست که عظیم و درخشان توصیف می‌شود بلکه شکوه آن را شرق‌شناسان و تاریخ‌نگاران تمدن باستان نیز معترف شده‌اند و در این اثر دو جلدی «تمدن هخامنشی» ویژگی‌های این تمدن با همه جوانب و به طور مستند تاریخ‌نگاری شده است.

لیدا فخری



همچنین مشاهده کنید