یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کتابم را با خود مبر


کتابم را با خود مبر

نگاهی به زندگی و آثار آندره ژید, نویسنده شهیر فرانسوی

آنگاه که کتابم را خواندی، به دورش افکن و بیرون‌رو. دلم می‌خواهد که این کتاب شوق خروج را در تو برانگیزد، خروج از هرجا که باشد، از شهرت، از خانواده‌ات، از اتاقت، از اندیشه‌ات.

کتابم را با خود مبر... فراموشم کن. کاش کتابم به تو بیاموزد که بیشتر از این کتاب به خود بپردازی و سپس بیشتر از خود به دیگر چیزها».

آندره ژید، نویسنده شهیر فرانسوی در ۲۲ نوامبر سال ۱۸۶۹ در پاریس به دنیا آمد. پدر آندره از خانواده‌های پروتستان جنوب فرانسه و استاد حقوق، مادرش نیز از خانواده‌های کاتولیک اهل نورماندی و دختر یکی از بورژواهای ثروتمند آنجا بود. مطلب زیر نگاهی است به زندگی و آثار این برنده جایزه نوبل که معروف‌ترین کتابش «مائده‌های زمینی» است و به بیشتر زبان‌های دنیا ترجمه شده است.

● کودکی و نوجوانی

پدر و مادر «ژید» از لحاظ اخلاق و سجایا و روحیات باهم اختلاف داشتند و چون پدر «ژید» به واسطه گرفتاری نمی‌توانست به تربیت فرزند خود بپردازد، لذا پرورش وی به عهده مادرش که زنی سخت گیر بود قرار گرفت.

خانواده ژید که پیرو مذهب «پروتستان» بودند، تعصب شدیدی در امور مذهبی داشتند و می‌خواستند که «آندره» هم تمام اعمال دینی را به جا آورد و تسلیم ایمان مذهبی گردد ولی برخلاف تمایل خانواده، ژید از کوچکی طبع سرکشی داشت و تعلیمات مذهبی را نمی‌پذیرفت.

در سال ۱۸۸۰ یعنی در ۱۱ سالگی آندره کوچک پدر خود را از دست داد و نفوذ و قدرت مادرش نسبت به وی فزونی گرفت و مادر سختگیر، او را در فشار گذاشت که هم امور مذهبی را انجام دهد و هم در مدرسه به تحصیل بپردازد ولی ژید از هر دو موضوع امتناع داشت و ناچار لجاجت و سختگیری مادرش از اندازه گذشت تا جایی که وی به گریه و زاری‌های آندره اهمیت نمی‌داد. در نتیجه شدت فشار، آندره دچار حمله عصبی گردید و به رختخواب افتاد و مادرش ناگزیر شد او را برای معالجه به آسایشگاه «سناتوریوم» ببرد؛ گرچه بر اثر مداوا و آزادی عمل حال ژید بهبود یافت ولی آثار این دوران فشار و اسارت و بیماری در نوشته‌های وی به ظهور رسید.

ژید به تحصیل بی‌علاقه بود و از محیط مدرسه نفرت داشت و همان اندازه که مادر و سایر افراد خانواده‌اش به تحصیلات آندره و تعلیمات مذهبی وی علاقه‌مند بودند چند برابر آن وی نسبت به هر دو موضوع بی علاقه بود تا بالاخره مادر ژید یک نفر معلم سرخانه برای تعلیم وی گماشت و بهترین و ضروری‌ترین کتاب تحصیلی او را انجیل قرار داد. با این حال آندره ژید از معلم خودش موسیقی آموخت و در این هنر پیشرفت بسیار کرد.

او همچنین با وجود مواظبت خانواده‌اش چند کتاب دیگر به دست آورده بود در ساعات فراغت مطالعه می‌کرد و از این راه با نویسندگی و ادبیات آشنا شد و از همین روزنه کوچک دنیای بزرگ ذوق و هنر را تماشا کرد و برای تمام عمر فریفته آن شد. تحت قانون فطری که هر موجود ذی‌روح در برابر فشار و محرومیت عکس‌العمل شدید نشان می‌دهد، آندره ژید هم مظهر عجیب این واکنش طبیعی قرار گرفت، به طوری که در تمام عمر آزادی را جانشین فشار و حرمان دوران کودکی قرار داد.

وی در ۱۶ سالگی، بی اختیار عاشق دخترعموی خود «مادلین» گردید. نویسنده جوان از این احساسات و عوالم عشق و شیفتگی در آثار خویش صحبت و به نام «امانوئل» از دختر عموی خویش «مادلین» یادآوری می‌کند.

● زندگی در اوج دوره سمبولیسم ادبی

۲۰ سالگی ژید مصادف با دوره سمبولیسم در ادبیات بود و او که به مطالعات وسیعی در قلمرو ادب دست زده بود، در مجله‌های کوچک مدرسه مقاله‌هایی کوچک می‌نوشت. ژید فعالیت ادبی خود را در ۲۲ سالگی (۱۸۹۱) آغاز کرد. از آنجا که به یاری بخت از رفاه مالی برخوردار بود و نیازی به کارکردن نداشت، توانست با فراغ بال به نوشتن بپردازد و از پشتیبانی معنوی نویسندگان و شاعرانی چون پیر لوییس، پل والری و استفان مالارمه بهره‌مند شود. به ویژه دوستی او با مالارمه سبب شد که در آغاز کار به مکتب سمبولیسم روی آورد.

در این موقع وی اولین کتاب خود را به نام «خاطرات و اشعار آندره والتر» منتشر کرد.

این کتاب که نخستین اثر نویسنده است، سرگذشت جوانی است که به سبب غنای معنوی و عجز از تسلط بر خویش، زیر بار هیجان‌ها و اضطراب‌ها خرد شده است. مجموعه شامل نثری شاعرانه و تحلیلی دقیق از «خویشتن خویش» است. این اثر عشق معنوی ژید را به دخترعمویش نشان می‌دهد که با او ازدواج کرد و تقریباً نتیجه یک سلسله ناکامی‌های دوره جوانی است که در امتداد جریان حیات پر از یأس و حرمان کودکی کشانده شده است. این کتاب تحت تأثیر التهابات شدید روحی دوره جوانی و در محیط آرام سرزمین «آنسی» نوشته شده است.

دوره اول آثار جوانی ژید تحت تأثیر مکتب سمبولیسم قرار داشت. اثر دیگر ژید در مکتب سمبولیسم، «رساله نارسیس» به نام نویسنده در ۱۸۹۱ منتشر شد و به پل والری که ژید با او بحثی طولانی داشته، تقدیم گردیده است. رساله نارسیس اندیشه‌های ژید را درباره هنر و عالم واقعی که به وسیله مکتب سمبولیسم، خاصه مالارمه عرضه شده بود، بیان می‌کند.

ژید در این اثر استعاری چون نارسیس که عاشق چهره خود گشت و برای دست یافتن به آن در آب چشمه فرو رفت، به عالم مطلق اندیشه می‌نگرد و می‌کوشد که به کنه ذات خویش دست یابد اما امواج مانع می‌شود که او خود را از محو شدن نجات بخشد، پس با نگرانی پیوسته در جست‌وجوی حقیقت ذات خویش به سر می‌برد و همین نکته موضوع اصلی همه آثار ژید می‌گردد.

در سال ۱۸۸۹ ژید کتاب «سفر اورین» را منتشر کرد که نقل سفری خیالی و افسانه‌ای است و هر قطعه از مناظر واقعی و عینی و حوادث و ماجراهای آن تمثیلی از یکی از نماهای زندگی معنوی و اخلاقی است. آندره ژید در سال ۱۸۹۳ خود را از قیود خشک تقدس رها ساخته به «تونس» و آفریقا رفت و سل گرفت و مجبور شد در «بیسکرا» بماند.

ژید در کشمکش هوی و هوس و زندگی آرام مدتی اسیر و با طبیعت خود در مجادله بود تا آنکه سرانجام به پاریس بازگشت و به سال ۱۸۹۷ کتاب مائده‌های زمینی

«The Fruits of the Earth» را به رشته تحریر درآورد که معروف‌ترین اثر ژید به شمار می‌آید.

بنابر گفته خود نویسنده در دیباچه نسخه چاپ ۱۹۲۷ این کتاب، این اثر سال‌ها با بی‌اعتنایی مردم روبه‌رو گشت اما پس از آن تاثیر خارق‌العاده و مداومی بر جوانان روشنفکر باقی گذارد. مائده‌های زمینی اثری ارشادی است و قهرمان اصلی آن خود ژید است، اگرچه به ظاهر قالبی شاعرانه و موزون دارد و به متون شرقی نزدیک است. از آثار دیگر ژید در این دوره نیز می‌توان پی برد که او شخصیت خود را در این اثر خیال‌انگیز جای داده و همین امر به کتاب ارزش فراوان بخشیده است.

● بازگشت به نوجوانی

در این موقع « ژید» دوباره از زندگی در پاریس دلگیر شد و به مسافرت پرداخت و این بار رخت به سوی «الجزیره» کشید و پس از آنکه خبر فوت مادرش به وی رسید بار دیگر به فرانسه برگشت و با تجدید عوالم عشق و شیفتگی دوران جوانی با دخترعموی خود مادلین ازدواج کرد.

وی کتاب «رذل» را پس از مسافرت و گردش در «الجزایر» به قلم آورد، و آن داستان کسی است که برای ابراز شخصیت خود از سنن و مقررات رهایی پیدا کرده و برای اجرای افکار و آرزوهای خود تلاش و کوشش می‌کند.

ژید که از زندگی آرام و انزوا بیزار بود و می‌خواست حیات خود را در دیدن آثار و مناظر جدید و سیاحت و مطالعه بگذراند، زمانی که ۵۴ سال از عمرش می‌گذشت یعنی به سال ۱۹۲۳ به مسافرت پرداخت و سفری به «کنگو» کرد و پس از یک سال اقامت در آنجا به پاریس بازگشت. در سال ۱۹۳۶ سفری به کشور «شوروی» کرد و پس از گشت و گذار و مطالعه در آن محیط به فرانسه مراجعت نمود. انجمن ادبی لندن در شعبه ادبیات، کرسی «آناتول فرانس» را به «آندره ژید» واگذار کرد. این کار توجه زایدالوصف خوانندگان و علاقه‌مندان به آثار ادبی را به سوی ژید و آثار وی معطوف ساخت.

آندره ژید علاوه بر نشر آثار ادبی از داستان و بیوگرافی و نمایشنامه به همراهی دوستان و آشنایان خود به تأسیس مجله «جدید فرانسه» همت گماشت که مدت ۳۳ سال از ۱۹۰۸ تا ۱۹۴۱ دوام داشت. این مجله ادبی خدمت بسیار بزرگی به ادبیات جهان و خاصه ادبیات فرانسه نموده است که نسل کنونی آشنایی و ارتباط خود را با آثار و شاهکارهای هنرمندان و نویسندگان معاصر اروپایی و آمریکایی مرهون آن می‌باشد. او به جهت همکاری با آلمان‌ها در میان هم‌میهنان خود و در دنیای دموکراسی بدنام گردیده و مورد غضب و کینه قرار گرفته است.

از آثار او می‌توان «اگر دانه نمیرد»، «در تنگ»، «اودیپ »، « داستایوسکی»، «آهنگ روستایی»، «زیر زمین‌های واتیکان»، «مسافرت به کنگو»، «کوریدون»، «سکه‌سازان»، «تزه»، «مکتب زنان»، «ایزابل»، «ربرت ژنویو»، «اخلاق»، «مذاکرات خیالی»، «تربیت زنان»، «دفتر سپید و سیاه»، «باتلاق‌ها»، «بهانه‌ها»، «بهانه‌های تازه»، «اکنون با تو»، «پرومته تزه»، «بازگشت از شوروی»، «بازگشت کودک ولگرد»، «خاطراتی از اسکارواید»، «دفترهای یاداشت آندره والتر»، «مائده‌های تازه» و «مسافرت اورین» را نام برد.

آثار ژید با بیش از ۶۰ عنوان، همه انواع ادبی را از روایت، رمان و نمایشنامه گرفته تا خاطرات، زندگینامه و سفرنامه در بر می‌گیرد اما حضور مداوم نویسنده وحدت‌بخش این مجموعه متنوع است.

ژید که همواره از دورویی و تظاهر دوری می‌جست، به سبب بیان بی‌پرده مسائل عاطفی و اخلاقی مخالفت بسیاری از معاصران خود را برانگیخت اما با وجود این مخالفت‌ها، پیروان و دوستداران بسیاری یافت و نوشته‌هایش تاثیری ژرف در اندیشه مخاطبان بر جای گذاشت. در سال ۱۹۴۷ جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرد و در سال ۱۹۵۱ در پاریس چشم از جهان فرو بست.

مهین مهدوی



همچنین مشاهده کنید