چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پناه بردن به جهان کهن


پناه بردن به جهان کهن

بازخوانی و روایت اسطوره ای مدرن «تن تن و راز قصر مونداس»

«شهرزاد دنیای بزرگ همه داستان‌سرایان دوران کودکی ماست، دنیای بزرگ تمام قصه‌پردازانی است که در کودکی شهد در کام‌های ما می‌ریختند و ما را از خور و خواب بازمی‌داشتند.» ژان‌کوکتو

هنگامی که به جملات ژان کوکتو می‌اندیشیم و به اقیانوسی از داستان‌های کوچک و بزرگی که در پهنه این اثر حیرت‌انگیز و به‌عبارتی «هزار‌و‌یک‌شب» می‌نگریم، همانا حس نوستالژیک، فراق و اشتیاقی را در خود جست‌وجو می‌کنیم که انگار مدام می‌بایستی به اصل اثر بازگردیم و انگار تو خود جزیی یا قطره‌ای از این اقیانوس شده‌ای. اساسا در این نوشتار و گفتار دراماتیکی از منظر دراماتورگی اسطوره‌ها بحث بر سر قیاس و یا تبیین نیست، بلکه همانا قصه و قصه‌هایی است که توسط پدران، مادران یا مادربزرگ‌ها در کودکی ما به روایت «کوکتو» شهد در کام‌ ما می‌ریختند و «ماجراهای تن‌تن» مطمئنا یکی از این داستان‌های دوران کودکی نسل و نسل‌هایی است که به هر حال دسته‌ای از هم‌نسل‌هایمان را از خور و خواب بازمی‌داشت. «تن‌تن و راز قصر مونداس» به روایت محمد چرمشیر و به کارگردانی آروند دشت‌آرای، برگرفته شده از یک‌سری شخصیت‌های واقعی و بهم‌پیوسته‌ای است که لااقل قریب به ۸۵ سال پیش توسط هنرمند بلژیکی به نام ژرژ رمی (با نام مستعار هرژه) به نام «ماجراهای تن‌تن» برای اولین‌بار به شیوه کمیک‌استریپ به بازار کتاب راه یافت، که این شب‌ها در مجموعه تئاتر ایرانشهر تا پایان اسفندماه سال جاری روی صحنه می‌رود. در واقع شیوه کمیک‌استریپ از شاخه‌های هنرهای تجسمی، تیتر موازی و مضاعفش به نام «کمدی‌مصور تمدن» در سال‌های ۳۱/۱۹۳۰ میلادی انتشار یافت که بعدها در سطوح تکنولوژی حرفه‌ای‌تر و وسیع‌تر آن به‌عبارتی انیمیشن،‌ طرفداران خود در جهان را شگفت‌زده نمود. پر بیراه نیست که از این ژانر ‌کمیک‌استریپ بودن اثری چون تن‌تن که مطمئنا می‌توان آن را از اسطوره‌های مدرن قرن بیستم نام نهاد، یکی از پرفروش‌ترین مجموعه کتب مصور قرن بیستم به‌شمار می‌رود.

و اما چرا امروزه با رویکردی صحنه‌ای و پرفرماتیوی (هنر اجرایی ناب و الان و اینجا) «این تن‌تن ماست»، بار دیگر می‌توان با زبان و ترجمانی دیگر تماشاگران و مخاطبینی مشتاق و حاضر را به سالن نمایش کشانید و ۹۰دقیقه در رویاها، فانتزی‌هایشان و خواب‌ها‌یشان حتی به همراه کودکان و نوجوانان به یک تجربه دیداری و شنیداری دعوت نمود و تا بار دیگر با هم و در کنار هم به یک ارجاع تاریخی با عناصر جذاب، مدرن به معاشرتی مشترک یا به تجدیدخاطره‌ای از دل اسطوره‌های معاصر یعنی الان و اینجا، به‌عبارتی «این تن‌تن ماست» دست یافت.

زمانی از نویسنده، کارگردان و اندیشمند تئاتر و سینمای معاصر کشورمان جناب آقای «بهرام بیضایی» بایستی پرسیده باشند، چرا هنوز اسطوره‌ها می‌توانند برای خوانندگان و تماشاگران امروز جذاب باشند و این حس ارجاع یا چشمداشت به گذشتگان فراق و اشتیاق از کجا نشات می‌گیرد؟

بهرام بیضایی پژوهشگر و فرهیخته توانای تئاتر و سینمای ایران با پاسخی هوشمندانه اشاره می‌کند:‌ «زیرا هنوز انسان امروزی به‌مانند انسان‌های گذشته با یک‌سری سوالات پاسخ نداده شده‌ای مواجه است که هنوز دغدغه آدمی باقی مانده و هنوز برای ما انسان‌ها با هزار و یک سوال بدون جواب همچنان ادامه یافته... موضوعاتی مانند: عشق، راز جاودانگی، دوستی از دست رفته، خیانت، دروغ و مرگ...»

در ادبیات و یا نظریات پایه‌ای و تطبیقی به گفتار جامعی در این سمت و سوی نوشتار از سینماگر فیلسوف ایتالیایی پی‌یر پائولوپازولینی به جملاتی برمی‌خوریم که بیانگر روایت و بازخوانی یا نفس پرداخت به اسطوره‌های کهن، میانه و معاصر را بازنمایی می‌کند. شاعر شهیر و خالق آثاری چون «ادیپوس»، «مده‌آ» و «شب‌های عربی براساس هزار و یک شب» می‌نویسد:‌ «تنها در اسطوره‌ها حقایق نهفته‌اند و در حقایق امروزین هم اسطوره‌ها جایگزین شده‌اند.»

نگارنده این سطور معتقد است، نگاه امروزی به اسطوره‌های کهن، میانه و به‌ویژه معاصر و مدرن- لااقل در یک‌صد سال گذشته و در عصر مدرنیت- همانا حس نوستالژیک به پیشینیان، ارجاعات به منابع و به عبارتی بازخوانی و دراماتورگی کالایدسکوپی (پست آوانگاردیسم)، به نوعی پاسداشت و رویکرد به ذخایر، لحظات ناب تاریخی و دیگر آنهایی است که انسان هنرمند را با خود اثرش به لحاظ مضمون و شکل‌گرایی درگیر کرده و به خلق اثر هنری می‌پردازد. قطعا یکی از رازهای موفقیت‌آمیز یک اثر هنری در این هجمه و وانفسایی صحنه معاصر تئاتر ایران، همانا صداقت در حفظ آثار، ذخایر یا ماتریال‌های هنری و دست‌آفریده‌های ادبیات گرانسنگ است که هنرمند با توجه به نوع خوانش و روایت صددرصد مدرن با اتکا به صداقت متن در بطن و بدنه آثار خاصه در مضمون و اشکال اجرایی با توجه به ارجاعات تاریخی، به جوهریت و درونیت‌ اثر، آئورایی صِرف ‌اثر یا تمنای راستین اصلی‌ اثر است که وفاداری‌اش را در فرم اجرایی و زیبایی‌شناسی زبان صحنه به منصه ظهور می‌رساند. هنرمندان مولف و صاحب سبک در این فرازونشیب‌های بازخوانی آثار تجربی؛ کوله‌باری از تجربیات پیشینیان خود و دراماتورگی سیال کالایدسکوپی (بینامتنی لایه‌درلایه‌ای، میان‌خطی به روایت ژاک دریدا و اوکتاویوپاز)، تئاتر تجربی در عصر و زمانه پست آوانگارد، تئاتر فراپست دراماتیکی هنرمند و درگیری‌اش با آثار را هوشیارتر کرده و اتفاقا صداقت نسبت به اصل اثر را هیجان‌انگیزتر و پرمعنی‌تر می‌گرداند.

هگل فیلسوف شهیر آلمانی معتقد است: «حقایق آثار هنری در تلفیق و یگانگی شکل و محتوای آن آثار هنری است که در علم به آن منطق می‌گویند.» بدیهی است که تماشاگران امروز صحنه تئاتر ایران با نیم‌نگاهی به اسامی بازیگران که در پلاکاردها، بیلبوردهای شهری، جایی و مکانی که می‌اندازند، جدا از «سوژه» اثر یا پِیس‌های معروف، نام نویسنده و کارگردان، تصمیمش برای دیدار از اثر قاطع‌تر و مصمم‌تر خواهد شد، موضوعی که این روزها در تئاتر کشور ما کمتر به آن بها داده می‌شود. در اکثر آثار نمایشی با یک یا دو نام‌آشنای هنر بازیگری مواجهیم و بقیه موارد، بازیگران روی صحنه‌های تئاتر این سرزمین خیل بی‌شماری از نابازیگران و هنرورانی هستند که متاسفانه این اپیدمی از تلویزیون و سینما به صحنه‌های تئاتر ما راه یافته که مطمئنا در ارتقای کیفی آثار به‌شدت عاجز و درمانده شده است. تئاتر در کشورهای اروپایی،‌خاصه در سرزمین آلمان با بیش از ۱۵۰ تئاتر شهر با سه بخش‌ متفاوت تئاتر، اپرا یا باله، تئاتر بازیگران، رقصندگان و خوانندگان صددرصد حرفه‌ای با کارگردانان قدرتمند است و اساسا تئاترشهرهای آلمان مکانی برای تجربیات خام و دم‌دستی نخواهد بود.«آنچه قصه‌گو نقل می‌کند، برگرفته از تجربه، خواه تجربه خود وی و خواه تجربه منقول دیگران است و او هم به نوبه خود آن را جزیی از تجربه کسانی می‌کند، که به حکایتش گوش می‌دهند.»

والتر بنیامین

محسن حسینی