جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مرثیه های خاک


مرثیه های خاک

سیری در موسیقی مذهبی ایران

موسیقی مذهبی ایران را نمی‌توان از موسیقی ردیف دستگاهی جدا دانست و درباره‌اش بحث کرد چون موسیقی ایران اساساً دینی است و ریشه‌های آن از دین و باورهای کیشی- آیینی برخاسته است. به عبارت دیگر از این باورها شروع شده و به این نقطه‌ای‌ رسیده که اکنون شاهدش هستیم. برای بررسی این بحث باید بدانیم که در موسیقی مذهبی چندین شاخه وجود دارد که فقط یکی از آنها مرثیه‌خوانی و سوگواری دینی است. خود این شاخه به زیرشاخه‌های متعددی از نگاه اسلامی در بین ایرانیان تقسیم می‌شود همانند

۱) سوگ مرثیه‌خوانی ازلی مثل مرثیه‌خوانی حضرت آدم

۲) مرثیه‌ و سوگ پس از آمدن آدم روی زمین مثل مرثیه‌خوانی آدم بر جنازه پسرش هابیل یا مرثیه لمک فرزند قابیل بر مرگ فرزند پنج‌ساله‌اش

۳) مرثیه‌خوانی و سوگ‌خوانی در زمان غزوات پیامبر مثل سوگواری بر حمزه سیدالشهدا

۴) مرثیه‌خوانی و سوگ‌خوانی در زمان رحلت پیامبر

۵) مرثیه‌خوانی و سوگواری در زمان شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) که از اینجا به نخستین مرثیه‌خوانی بر زنان تاریخ برمی‌خوریم و می‌دانیم که تا این زمان کسی برای زنان نگریسته و مرثیه و سوگ نخوانده است نه در ایران نه در سرزمین‌های عرب و حجاز و... درست از همین نقطه تاریخ است که نخستین مرثیه‌خوانی برای زنان پدید آمده و شکل گرفته است.

۶) مرثیه‌خوانی و سوگواری در زمان شهادت حضرت علی(ع)؛ درباره این شاخه هم باید گفت از این زمان به بعد است که نخستین مقتل‌سرایی و نخستین مناقب‌خوانی و مناقب‌سرایی پدید می‌آید.

۷) مرثیه‌خوانی و سوگواری بر شهیدان کربلا (به روایت خوارزمی)

۸) مرثیه‌خوانی و سوگواری پس از واقعه کربلا که نخستین چاووش سوگ توسط بشیر بن جزلم پدید می‌آید.

۹) مرثیه‌خوانی و سوگواری افلاکیان بر شهدای اسلام و اهل‌بیت (که ایرانی‌ها پذیرفته‌اند و قبولش دارند).

۱۰) سوگواری پیش از حدوث کربلا توسط پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)

۱۱) مرثیه و سوگواری بر صحابه، خلفا، امرا و سرداران

۱۲) مرثیه‌خوانی و سوگواری بر امامان شیعه و فرزندان آنان.

مجموعه ۱۲ شاخه‌ای که ذکر شد مرثیه‌خوانی از نگاه اسلام در بین ایرانی‌هاست، یعنی ایرانی‌ها به این ۱۲ شاخه باور دارند و بر همین اساس مرثیه می‌خوانند.

اما جدای از بحث انواع مرثیه‌خوانی‌ها که در بالا ذکر شد، اشکال گوناگون مرثیه‌خوانی در ایران را هم می‌توان بررسی کرد. این اشکال را می‌توان به ۱۱ شاخه تقسیم‌ کرد.

۱) مرثیه در روزهای سوگ و عزا مثل روز شهادت، شب‌های قدر و روزهای محرم و صفر

۲) مرثیه در مرگ افراد مثل مرثیه فرد به مرثیه امامان، یعنی وقتی فردی می‌میرد برایش مرثیه می‌گیرند و آن را به مرثیه امامان وصل می‌کنند.

۳) مرثیه‌خوانی در حرم امامان و امامزادگان مثلاً در حرم امام رضا(ع) یا امامزاده‌های مختلف در گوشه و کنار ایران

۴) مرثیه‌خوانی در شبیه‌خوانی (تعزیه)

۵) مرثیه‌خوانی در هنر پرده‌خوانی

۶) مرثیه‌خوانی در هنر شمایل‌خوانی

۷) مرثیه‌خوانی در هنرهای ورزشی زورخانه‌ای

۸) مرثیه‌خوانی در مجالس روضه و عزاداری

۹) مرثیه‌خوانی در مجالس نقل به ویژه سهراب‌کشون و سیاوش‌کشون

۱۰) مرثیه‌خوانی در مجلس شهادت یا بزرگداشت شهدا

۱۱) مرثیه‌خوانی در مجالس یادبود سران و بزرگان از دست‌رفته کشور. این مورد آخری قبلاً هم برای پادشاهان خوانده می‌شد و به دوره رودکی بازمی‌گردد که نخستین مرثیه را برای استادش ساخت.

تا اینجای بحث به گستردگی موسیقی مذهبی ایران پی می‌بریم و طبیعی است که با توجه به این همه گستردگی، موسیقی ردیف دستگاهی ما نیز برگرفته از موسیقی مذهبی باشد.

تازه آنچه آمد فقط شاخه‌های مرثیه در ایران است اما با شکافتن بحث پی می‌بریم که موسیقی مذهبی ما فقط به مرثیه ختم نمی‌شود. انواع دیگری مثل مقتل‌سرایی، مناقب‌خوانی، توسل‌خوانی (که به این مورد اصلاً پرداخته نشده است)، مددخوانی و... نیز در موسیقی مذهبی ما وجود دارد.

● انواع مرثیه‌ در ایران: مرثیه و رثا

«رثا» نیز در ایران به چند نوع مختلف تقسیم می‌شود. انواع آن را با هم مرور می‌کنیم: رثای تشریفاتی، رثای شخصی و خانوادگی، رثای مذهبی، رثای درباری- حکومتی، رثای فلسفی (مثل مرثیه‌ای که مولانا بر روح خود می‌گوید)، رثای اجتماعی، رثای داستانی، رثای وطنی، رثای قومی و رثای مشاهیر.

البته بنده اعتقاد دارم شاخه دیگری هم هست که متاسفانه اکنون از میان رفته است. آن شاخه را «رثای بی‌صدا» می‌نامم، به این معنا که این نوع رثا به صورت نگارگری بر سردر خانه‌ها و اماکن خاصی مثل حمام‌ها نقش می‌بسته که متاسفانه از بین رفته و کمرنگ شده است. از سوی دیگر هر کدام از این شاخه‌ها را هم می‌توان جداگانه بررسی کرد. مثلاً شاخه «مشاهیر» خود به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شود، مثل قهرمانان ملی، قهرمانان قومی، شاعران و داستانسرایان، ادیبان و روزنامه‌نگاران، نقاشان، استادان دانش و فن، موسیقیدانان، فرماندهان و شهدای جنگ‌ها و... می‌دانیم که برای هر یک از این زیرشاخه‌ها مرثیه‌های جداگانه‌ای خوانده می‌شود یا مثلاً در مرثیه خانوادگی برای مرگ پدر، مادر، برادر، خواهر و دیگر بستگان و حتی برای معشوق نیز مرثیه می‌خوانند.

با این شاخه‌ها و زیرشاخه‌ها که بخشی از آنها تعریف شد، می‌توان به گستردگی و وسعت مرثیه‌خوانی و موسیقی مذهبی پی برد.

● مرثیه‌خوانی آیینی در دو شکل اجرا

مرثیه‌خوانی آیینی در ایران در دو شکل دینی- مذهبی و باورمدارانه قومی اجرا می‌شود. در شکل اجرایی دینی- مذهبی با اشکالی مثل حلقه زدن و گرد آمدن فشرده گروهی یا حرکت در خط مستقیم همراه با حرکاتی مثل سینه زدن، زنجیر زدن و بر سر زدن، آوازهای گروهی، فردخوانی- جمع‌جوابی و... روبه‌رو هستیم اما مساله مهم آن است که در شکل اجرایی نوحه‌‌های زبان‌ حال یا نوحه‌های ستایشی، بیشتر از اشعاری که به عنوان مرثیه می‌شناسیم استفاده می‌کنند.

علاوه بر آنچه ذکر شد، به کتاب‌هایی هم در حوزه موسیقی مذهبی در ایران برمی‌خوریم که دستورالعمل‌هایی هستند غیرمستقیم برای شیوه‌های اجرایی. این کتاب‌ها اکنون مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند. از سال ۱۳۴۱ که قیام بازار آغاز شد، دولت وقت دستور خمیر کردن آنها را داد که تاکنون نیز چاپ یا تجدید چاپ نشده‌اند. برخی از آن کتاب‌ها عبارتند از: طریق البکا (بکاء به معنای گریه)، محیط البکا، عمان البکا، امواج البکا، مفتاح البکا، منبع البکا، مخزن البکا، معدن البکا، صحاب البکا، عیت البکا و... از سوی دیگر کتاب‌هایی مثل بحر الدموع(دموع به معنای خون‌ها)، عین الدموع، صحاب الدموع، منبع الدموع و... یا مخازن الاحزان، ریاض الاحزان، نوحه الاحزان و... نیز جزء کتاب‌هایی هستند که در حوزه موسیقی مذهبی قرار دارند. یا این کتاب‌ها: مجمع المصائب، رجیزه المصائب، اکلیل المصائب، خزائن المصائب و... شاعران بزرگی که اهل کار بوده‌اند این کتاب‌ها را سروده‌اند و دستور‌العمل‌های غیرمستقیم اجرایی را در این کتاب‌ها آورده‌اند و در اختیار عموم مردم قرار داده‌اند تا استفاده شود. البته افزون بر اینها موضوع‌هایی هم هست که به آنها اصلاً توجهی نشده است. مثل مرثیه در رباعی‌ها و دوبیتی‌ها. به این دوبیتیِ زیبا توجه کنید: آنجا که سر حسین وَر نیزه زدند/ مرغون هوا به یَک طرف خیمه زدند/ مرغون هوا و ماهیون دریا/ از بهر حسین سنگ بر سینه زدند. در همین دوبیتی‌ها و رباعی‌ها حتی نمونه‌هایی از پند و حکمت را هم می‌بینیم. مثل این دوبیتی: مُو بر سر خاک اومده گریون گریون/ بیدار کُنُم شما رِ از‌ای خواب گرون/ بیدار شوید و حال ما را ببینید/ بیدار کنه شما رِ خداوند جهون.

ما در فرهنگ خودمان هیچ‌گاه به درستی به این موضوع‌ها نگاه نکرده‌ایم. عده‌ای آمده‌اند، شعار داده‌اند که وقتی می‌گوییم موسیقی مذهبی یعنی مرثیه‌خوانی در حالی‌که این غلط است و هزاران موضوع دیگر در موسیقی مذهبی مترتب هستند که به آنها پرداخته نمی‌شود.

● اسناد اثبات‌کننده موسیقی مذهبی

اسنادی در دست داریم که نشان می‌دهد از ابتدای تاریخ تاکنون با الحان موسیقایی مرثیه‌خوانی می‌کردند؛ چه در ایران پیش از اسلام و چه ایران پس از اسلام. همینگ مستشرق فرانسوی مرثیه‌ای از دوران پایانی اشکانیان و شروع ساسانیان پیدا کرد به اسم «مرزکو» که فرد قدرتمندی هم بوده است. اگر این سند را از نظر سرایش مرثیه مبنا قرار دهیم، پیدا شدن لحن و آواز موسیقی به پایان اشکانیان و شروع ساسانیان می‌رسد. گذشته از این پیکرک‌هایی در تپه‌گیان نهاوند پیدا شده که آن هم سندی در موسیقایی بودن مرثیه است. یکی از این پیکرک‌ها مرد سوگوار است و دیگری زن سوگوار. حالت این دو پیکرک دقیقاً همان چیزی است که فردوسی طوسی هم به آن اشاره کرده است: سینه‌ چاک‌ زدن. پیکرک مرد شمشیر به دست دارد و پیراهنش را چاک می‌زند. قدمت این پیکرک‌ها ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد است. از این سند می‌توان حدس زد که سوگواری و مرثیه در ایران حداقل از ۵۵۰۰ سال پیش وجود داشته است. اما موضوعی که در این پیکرک‌ها جلب توجه می‌کند این است که سوگواری‌شان قطعاً آهنگین بوده است. چون دهان‌شان در حال فریاد یا آواز است.

اما بعد از اسلام نیز حکما و دانشمندان تحقیقات وسیعی در این حوزه انجام می‌دهند. دانشمندانی چون فارابی، مراغی، ابن‌سینا و... رسالاتی می‌نویسند و در همه این رسالات موسیقی مجلسی و شاد و کاربردی را تعریف می‌کنند، اما به موسیقی مذهبی که می‌رسند، شکل خاصی ارائه می‌دهند و برای آن دستورالعمل ارائه می‌دهند. مثلاً می‌آیند و موسیقی را پرده‌بندی می‌کنند. این حکما برخی از پرده‌ها را مُکبی(گریه‌آور) نامیده‌اند. در موسیقی ایران «شَدّ البکاء» به معنای کمربند گریه هم تدوین شده است. بر همین اساس افرادی در ایران بوده‌اند که به آنها «ارباب شَد» می‌گفتند. ارباب شد مرثیه و ذکر می‌خواندند. در واقع فقط اینها بودند که کمربند گریه را در اختیار داشتند و اجازه داشتند طبق استانداردها مرثیه‌خوانی کنند، ذکر بگویند و مناقب‌خوانی کنند. متاسفانه این آیین اکنون نابود شده چراکه در طول سال‌ها آسیب‌ها و بی‌مهری‌های بسیاری دیده ‌است.

اما در رسالاتی که ذکر شد، دستگاه نوا به عنوان شدالبکا ذکر شده است. در آن حکمتی بوده که می‌گفتند کدام شعر باید در کدام گوشه از دستگاه نوا خوانده شود تا دردها را ساکن کند. مثلاً درد فراق را با خواندن شعری مخصوص در گوشه‌ای معین از دستگاه نوا تسکین می‌کردند. می‌گفتند باید غم دوری و هجر به صورت گریه از شخص خارج شود و خالی شود. یا موردی دیگر که بر آن تاکید و توجه می‌شده و در پی آن اجرا می‌شده، آوازی است که نوحه‌گران در محل امامزادگان اجرا می‌کردند. اما از دوره پهلوی اول که جامعیت این هنر مورد تهاجم قرار گرفت، جامعه صنفی اینها نیز نابود شد. در آن زمان فقط فرقه خاصی از دراویش(خاکساریه) که اتفاقاً پیشرو هم بودند، می‌توانستند به این آیین بپردازند. اما خاکساریه هم روز به روز ضعیف‌تر شد تا امروز. متاسفانه هیچ نظارتی هم بر کسانی که به مرثیه‌خوانی روی آورده‌اند، نشده و به این ترتیب افرادی با تکیه بر شنیده‌های پیشین و کمی‌ هم معلومات ادبی کار را به دست گرفته‌اند. در کل چه دوران پهلوی اول و دوم و چه پس از انقلاب نظارتی بر این حوزه دیده نشده است.

● سخن آخر

جوانان علاقه‌مند به این حوزه که به مرثیه‌خوانی نیز گرایش دارند، نباید فراموش کنند اروپاییان آواز‌های مذهبی خود را از ایرانیان یاد گرفته‌اند. زنده‌یاد ایرج گلسرخی تمام اسناد این موضع را پیدا، تدوین و به جامعه ارائه کرده است. طبق همین اسناد زمانی که هنوز واتیکان به مرکز مذهبی مسیحیان جهان تبدیل نشده بود، دو «هیربد» و یک «موبد» از ایران به دعوت اسقف «کاپادوکیه» به آنجا می‌روند و طی سه ماه به مسیحیان آواز مذهبی را آموزش می‌دهند. جالب است که پس از این سه ماه از گروه همسرایان مذهبی آنجا امتحان هم می‌گیرند. در همین اسناد آمده است دور عصای اسقف کاپادوکیه، کاملاً خیس شده بوده است چون آنقدر سرش را بر عصا تکیه داده و گریه کرده بود.

برخی اوقات می‌شنوم جوانان با حسرت به مراسم مذهبی زیبای اروپاییان می‌نگرند و دوست دارند برخی جاها شبیه آن اجرا کنند. اما کاش کمی به ریشه‌های مذهبی جهان نگاه می‌کردیم. کاش متوجه بودیم که جهان در این عرصه وامدار ایران است.

هوشنگ جاوید

پژوهشگر موسیقی مناطق و مذهبی