پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

بیایید تا زبان کودکانمان را بفهمیم


بیایید تا زبان کودکانمان را بفهمیم

توضیح دادن درباره وقایع و حوادث تاریخی، ملی و مذهبی برای کودکان، کاری بسیار مشکل می باشد. می بایست مفهوم یکایک واژگان و جملات را برای آنان مطابق با درک کودکانه و به زبانی ساده …

توضیح دادن درباره وقایع و حوادث تاریخی، ملی و مذهبی برای کودکان، کاری بسیار مشکل می باشد. می بایست مفهوم یکایک واژگان و جملات را برای آنان مطابق با درک کودکانه و به زبانی ساده تشریح کرد. معمولاً کودکان پس از شرکت در مراسم، جشن ها و سوگواری ها دائماً پیرامون مناسک یا سنن و نمادها و مفاهیم شان سئوالاتی می پرسند و می باید پاسخی هوشمندانه و در حد فهم کودکانه به آنان داده شود که این خود، کاری بسیار مشکل و نیازمند مهارت خاصی است که اگر اندکی زیاده روی به خرج دهیم، کودک از ادامه بحث و سئوالات منصرف شده و خیلی زود خسته می شود و نتیجه ای نیز نمی گیرد.

در مقابل، می بایست طوری مسئله را برای او بشکافیم که با تمام وجود لذت برده و در اندازه های فهم کودکانه اش بگنجد. البته بعضی از مفاهیم و مسائل که با سختی و مشکلات فراوان درک می کند، در مغز کودک حل شده و بعدها با موضوعات و سئوالاتی بیشتر خواهید فهمید که تمامی مسئله را متوجه شده است و حال در راه تکمیل آن مفاهیم و نمادها قدم بر می دارد و همان طور که کودک شما در حال بزرگ شدن است، پرسش های او نیز بزرگ تر و جدی تر می شود و بر اطلاعات و مجموعه مفاهیم خود همچنان می افزاید.

دو منبع آموزشی برای رسیدن به درک آموزه های درون خانواده ای (مذهبی، قومی، نژادی و ملی) وجود دارد:

۱) آموزش رسمی که توسط مراکز آموزشی و موسسات تربیتی انجام می پذیرد.

۲) آموزش غیررسمی که در خانواده، اجتماع و جامعه صورت می پذیرد.

مورد مدنظر بحث ما، نوع دوم این آموزش می باشد. آموزه های درون خانواده ای باعث فرهنگ پذیری کودکان شده و بسیاری از مسائل فرهنگی و ارزشی و دینی را می توان از همان دوران کودکی به ایشان انتقال داده و استمرار در اجرای درست این مراسم را که منجر به ایجاد یک خرده فرهنگ و در نهایت یک فرهنگ مستحکم و مستقل خواهد شد، پیگیری کرد.

بنابراین، انتقال فرهنگی از نسلی به نسلی دیگر، یعنی فرهنگ پذیری نسل جدید. این امر باید به شکلی جدی و درست و بدون هیچ گونه تحریف و اضافه کاری انجام شود، زیرا این نوع فرهنگ پذیری در اعماق شخصیت کودک ریشه می دواند و حتی از جامعه پذیری عمیق تر و بنیادی تر است که آن باعث تقویت هویت فرهنگی خانواده یا قوم یا عشیره و قشر خواهد شد و از تهاجم فرهنگی جلوگیری خواهد نمود. از نظر پژوهشگران و نظریه پردازان، بازی های کودکان از جنبه های تفریحی، تمرین و ممارست، درک واقعی از دنیا اطراف را به وجود آورده و باعث تشکیل گروه های کوچک می شود و آن را باید به مثابه عرصه ای دید که در نهایت، کودک را در قالب گروه های بزرگتر برای ادامه زندگی و ایجاد روابط اجتماعی درست آماده می شوند. از نظر پژوهشگران، مناسک مختلف همبستگی را تقویت می کند. برخی معتقدند که در ایجاد تخلیه هیجانات کمک می کند.

مناسک با از میان برداشتن تضادها و اختلافات، سازماندهی گروهی را امکان پذیر می سازد. در یک پژوهش انجام گرفته پیرامون آموزه های درون خانواده ای مشخص شده است که اگر آن از دوران کودکی انجام شود و تمامی اطلاعات مورد نیاز به کودکان انتقال پیدا کند، نگران کودکان در سنین بالاتر و همچنین برای انجام مناسک مختلفی که به او آموزش داده شده است، نخواهید بود.

اگر در اجرای مراسم و سنن قومی و ملی درست عمل کنیم و همه افراد جامعه در این مراسم شرکت کنند و هیچ گونه فاصله نژادی و قومی را در آن دخیل ندانیم و کودکانمان شاهد این مناسک و سنن باشند، مطمئن باشید این فرهنگ درون کودک شما خانه کرده و جزو شخصیت وی می شود و فرهنگ از نسلی به نسل بعد منتقل شده و وظیفه فرهنگ پذیری را به نحو احسن انجام داده ایم. یک فرهنگ زمانی انتقال پیدا می کند که کودک شما، آن را در خانواده خود لمس کند. کودک بعد از مشاهده مراسم مختلف، توسط خانواده و اصرار آنان در اجرای درست و به جای شان، خود نیز تلاش خواهد کرد در جهت انجام آن مراسم و سنن گام بردارد. بیایید تا زبان کودکانمان را بفهمیم.

کاوه احمدی علی آبادی

منوچهر احمدپور