دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اخلاق سیاسی و جامعه معاصر


اخلاق سیاسی و جامعه معاصر

فارابی نخستین فیلسوف اسلامی است كه به سیاست پرداخته است حتی به نوعی فارابی تنها فیلسوف سیاسی جهان اسلام است كه یك دستگاه منظم فلسفه سیاسی را ترسیم كرد

فارابی نخستین فیلسوف اسلامی‌است كه به سیاست پرداخته است. حتی به نوعی فارابی تنها فیلسوف سیاسی جهان اسلام است كه یك دستگاه منظم فلسفه سیاسی را ترسیم كرد. از این رو می‌توان گفت:

فارابی مرجع تمام فیلسوفان بعدی در این زمینه است از جمله ابن‌سینا. ابن‌سینا به طور پراكنده و نه منسجم در مسائل سعادت و شقاوت بحث كرده و در اخلاق سیاسی یعنی مجموعه صفات و اخلاقی كه هر انسان در اجتماع باید بدان آراسته باشد تا در زندگی خوشبخت شود نیز مباحثی هرچند مختصر ارائه كرده است.

ابن‌سینا برای رسیدن به سیاست مدنی ابتدا از معرفت نفس آغاز می‌كند. برخلاف فارابی كه از اعم به اخص می‌رسد ابن‌سینا ابتدا اخلاق فردی را مد نظر قرار می‌دهد. ابن‌سینا ترجیح می‌دهد كه نخست درباره خود آدمی ‌سخن بگوید. چرا كه معتقد است اصلاح اجتماع وابسته به اصلاح تك تك افراد جامعه است. هر كس اول خود را اصلاح می‌كند و بعد به اصلاح جامعه و دیگران می‌پردازد. از آنجا كه آدمی‌مركب از نفس ناطق (عقل) و جسم مادی است باید از اصلاح نفس شروع كرد. چرا كه با سیطره عقل كارها اصلاح می‌پذیرد. نفس چونكه غرقه در ماده است معایب زیادی دارد. این معایب راه وصول به سعادت را لغزان می‌كند. بنابراین ابتدا باید با قوه عقل در معایب نفس خود اندیشید تا بتوان آنها را از بین برد. ابن‌سینا معتقد است كه نیازمندترین مردم به اصلاح روسا، هستند، چرا كه آنها به سبب غفلتشان از خود، تملق‌گویی مردم، اندرزناپذیری و امتناع مردم از اظهار بدی‌هایتان و آگاه ساختن آنها بر عیوب خود از صالحان فاصله بسیاری دارند. ابن‌سینا بعد از بحث سیاست نفس به سیاست منزل توسط فرد می‌پردازد. دست آخر ابن‌سینا به بحث سعادت در اجتماع می‌پردازد. او معتقد است علی‌رغم همه این موارد مطروحه سعادت تنها در اجتماع قابل وصول است. انسان مدنی‌الطبع است به همین خاطر نه‌تنها جهت رفع نیازهای خود بلكه برای نیل به سعادت برین نیز نیاز به جامعه و مدینه دارد.

آدمی‌ اگر بخواهد به تنهایی زندگی كند بدون كمك دیگری قادر به اصلاح نیست. او بین لذت جسمی‌ و لذت عقلی تفاوت قائل است اولی را مخصوص انسان‌های زبون زودگذر می‌داند ولی تنها افراد خاصی قادر به درك لذات عقلی هستند.

همانطور كه در ابتدای بحث هم اشاره شد مباحث فلسفه سیاسی ابن‌سینا پراكنده هستند و از انسجام خاصی برخوردار نیستند. ابن‌سینا به جای آنكه از اخلاق سیاسی سخن بگوید بیشتر بر اخلاق فردی تاكید كرده است. او در نهایت به تدبیر منزل می‌پردازد. اصولا فارابی اهمیت خاصی به علم مدنی و مدینه می‌دهد و در جست‌و‌جوی مدینه آرمانی خود است تا انسان‌ها در آن به سعادت و آرامش برسند. اما به نظر می‌رسد ابن‌سینا چنین اهتمامی ‌ندارد. چرا كه در مباحث خود به نحوی منسجم به علم مدنی و اخلاق سیاسی نپرداخته است. نظرات سیاسی ابن‌سینا بیشتر تكرار سخنان فارابی است بدون اینكه نظری مبتكرانه را بیان كرده باشد.