سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

نقد خودگروی


نقد خودگروی

خودگرای اخلاقی‌، غایت انگار است‌؛ یعنی همواره در پی به دست آوردن بیشترین خیر، سود و مصلحت است و در اعمال خود، پیوسته به نتایج نظر دارد.

خودگرای اخلاقی‌، غایت انگار است‌؛ یعنی همواره در پی به دست آوردن بیشترین خیر، سود و مصلحت است و در اعمال خود، پیوسته به نتایج نظر دارد. علاوه بر این‌، آنچه برای او مهم است‌، خیر و صلاح خودش است نه دیگران. ‏ خودگروی روان شناختی، اگر بدین‌معنا باشد که تنها گرایش اصیل در وجود آدمی گرایش به خود و میل دستیابی به خیر و صلاح خود است، صحت آن مورد تردید است؛ زیرا امیال دیگری، نیز در انسان وجود دارد. گرایش به نیکی کردن به دیگران، راستگویی و امانتداری در انسان وجود دارد، بی‌آنکه این امور سودی برایش داشته باشد. ممکن است گفته شود: «انسان از احسان به دیگران، گرفتن دست ناتوانان و نوازش یتیمان لذت می‌برد و احساس آرامش می‌کند؛ به همین سبب به این امور گرایش دارد». در پاسخ می‌گوییم: «هیچ دلیلی بر تقدم لذت بر میل در موارد یادشده وجود ندارد؛ بلکه، برعکس، می‌توان گفت: چون میل به این امور در سرشت انسان نهفته است‌، انجام آن احساس خرسندی در پی می‌آورد». برای آنکه یک نظریه اخلاقی خرسند کننده شناخته شود، باید تعمیم پذیر باشد؛ یعنی اگر کسی اصلی را به عنوان یک اصل اخلاقی پذیرفت‌، باید آماده باشد آن را تعمیم دهد. همچنین باید بخواهد که دیگران نیز اصل او را بالفعل پذیرفته‌، بر اساس آن عمل کنند.

با توجه به این اصل‌، یک خودگرای اخلاقی باید بپذیرد که هرکسی باید در پی تحصیل بیشترین سود ممکن خویش باشد. اشکال عمده خودگروی در اینجا رخ می‌نماید و خودگرا خویش را با تناقض درونی رو به رو می‌یابد؛ زیرا به سود فرد نیست که همه مردم همواره در پی سود خود باشند. به بیان کانت‌، نمی‌توان خواهان آن شد که اصل خودگرایی‌، قانون عام شود. نکته مهم در نظریه خودگروی اخلاقی‌، تشخیص خیر وشر و سود و زیان فرد است. جمعی خیر نهایی را همان لذت‌های مادی و جسمانی و گروهی آن را کسب قدرت دانسته‌اند. اما درجهان‌بینی اسلامی اساسی‌ترین خیر برای انسان نزدیک شدن به خدای یگانه است. در پرتو نزدیک شدن به خداوند عالی‌ترین کمال‌ها، برترین لذت‌ها و ماندنی‌ترین سعادت به دست می‌آید.