چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پناه اهل زمین


پناه اهل زمین

انتفاع و بهره انسان ها از حضرت مهدی علیه اسلام در زمان غیبت کبری چگونه قابل تصور است

انتفاع و بهره انسان‌ها از حضرت مهدی علیه‌اسلام در زمان غیبت کبری چگونه قابل تصور است؟

این پرسشی است که هر گاه سخن از غیبت کبری به میان می‌آید، در ذهن انسان فکور خلجان می‌نماید. به راستی در این زمان طولانی، انسان‌ها، بلکه همه موجودات جهان هستی، چگونه از حجت خدا بهره‌مند می‌گردند؟

پاسخ این سؤال را امام صادق علیه‌السلام از پدر بزرگوارش و او از امام سجاد علیه‌السلام چنین نقل می‌کند:

«ما اهل‌بیت، امام مسلمین و حجت‌های خدا بر جهانیان و آقای مؤمنین هستیم. ما مولای مسلمین و پناه اهل زمین هستیم؛ همان‌گونه که ستارگان، پناه اهل آسمانند. به وسیله ما، از برخورد آسمان به زمین، جلوگیری می‌شود؛ مگر این‌که به اذن خدا باشد. به وسیله ما، باران می‌بارد و رحمت خداوند، بر همه چیز سایه می‌گستراند و زمین، برکات خود را خارج می‌سازد و اگر یکی از ما اهل‌بیت در زمین نباشیم، زمین اهل خود را می‌بلعد؛ سپس فرمود: از زمانی که خداوند، آدم را خلق کرد، زمین را از حجت خالی نگذاشت؛ آن حجت یا ظاهر و شناخته شده بوده، یا غائب و در پس پرده و بعد از این هم زمین تا روز قیامت از حجت خالی نمی‌ماند و اگر این گونه نباشد، مردم، خدای تعالی را پرستش نمی‌کنند».

سلیمان (راوی حدیث) می‌گوید: چگونه مردم از حجت غائب بهره‌مند می‌شوند؟ حضرت می‌فرماید: «همان گونه که از خورشید بهره‌مند می‌شوند؛ هنگامی که در پشت ابر است».۱

دلایل تشبیه حضرت مهدی علیه‌السلام به خورشیدی که ابر آن را پوشانده، متعددند و اینک هشت دلیل را از علامه مجلسی نقل می‌کنیم و بقیه را خود اضافه کرده، در پایان، یک نکته بسیار مهم را ذکر خواهیم کرد:

▪ نور وجود حضرت، که همان عَلَم هدایت است، به خلق می‌رسد؛ همان گونه که نور خورشید از پس ابر به زمین می‌رسد.

▪ بر اثر این روشنایی، مردم به چاه نمی‌افتند و اگر امام زمان (عج) نبود، مردم به واسطه بدی اعمالشان، مستحق عذاب‌های گوناگون می‌شدند. در قرآن کریم آمده است: «ای رسول! خدای تعالی تا وقتی که تو در میان مردم هستی، آنان را عذاب نمی‌کند».۲

هر چه ارتباط معنوی مردم با حضرت بیشتر باشد، بیشتر از گرفتاری‌های معنوی دور می‌شوند و خلاصه این که فایده‌های روز به آنان می‌رسد و ضررهای تاریکی، از آنان دور می‌شود.

▪ همان گونه که وقتی خورشید پشت ابر است، مردم انتظار بیرون آمدنش را می‌کشند، غیبت امام عصر(عج) به انسان‌ها، حالت انتظار می‌بخشد و حالت انتظار، سازنده است.

▪ منکر وجود حضرت، مانند منکر خورشید است؛ هنگامی که پشت ابر پنهان شده باشد.

▪ گاهی پشت ابر رفتن خورشید، برای مردم نافع‌تر است؛ حجت خدا هم گاهی اگر غایب باشد، فایده‌اش برای مردم بیشتر است؛ مثلاً منافقین و معاندین شناخته می‌شوند. مانند هنگامی که مسئول ناصالحی بر مسند امور تکیه زند؛ زیرا این امر، موجب می‌شود که خود را نشان دهد.

▪ برای کسانی که ضعف بینایی دارند، نگاه مستقم به خورشید (ظهور خورشید) مضر است و موجب کوری آنان می‌شود؛ نگاه مستقیم به حجت خدا هم گاهی برای کسانی که ضعف ایمان دارند، کوری می‌آورد؛ زیرا اعمال حضرت، محکم و متشابه دارند (پیامبر اکرم صلی الله علیه و‌آله در نماز واجب از قبله برگشت و مؤمنین نیز برگشتند و چون و چرا نگفتند).

▪ خورشید پشت ابر هم که باشد، نفعش برای همه عمومی است؛ مگر کسی که کور باشد؛ حضرت هم نفعش به همه می‌رسد و رحمتش رحمانی است؛ مگر کسی کور باطنی باشد.

▪ شعاع نور خورشید، حتی اگر پشت ابر باشد، به اندازه راه‌های نفوذ خانه‌ها وارد آنها می‌شود و هر مقدار روزنه و پنجره بیشتر و بزرگ‌تر باشد و موانع و پرده‌ها کمتر، نور بیشتری وارد خانه می‌شود؛ نفوذ نور وجود حضرت حجت علیه‌اسلام نیز در جان آدمیان، چنین است.۳

▪ خورشید، مرکز منظومه شمسی است؛ حتی اگر پشت ابر باشد؛ امام زمان علیه‌السلام هم قلب عالم امکان است؛ حتی اگر غائب باشد.

▪ ابر، موجب می‌شود که مردم قدر و ارزش خورشید را بدانند؛ غیبت هم موجب می‌شود تا مردم قدر امام زمان (عج) را بدانند.

▪ ابر، موجب می‌شود کسانی که آمادگی تابش مستقیم خورشید را ندارند؛ اگر می‌خواهند آن را ببینند خود را مجهز و آماده کنند؛ غیبت هم این فرصت را به انسان‌ها می‌دهد.

▪ خورشید پشت ابر، باعث می‌شود تا لکه‌ها کمتر دیده شوند؛ در حالی که اگر ظاهر باشد، هر لکه‌ای پیدا است؛ حتی اگر بر روی صفحه سیاه باشد؛ چه رسد به این که بر روی صفحه سفید باشد؛ غیبت امام زمان (عج) هم موجب می‌شود که عیب‌های انسان‌ها و خلق، برای مدتی مخفی بمانند؛ ولی اگر ظهور کند، به واقع و حقیقت امر، حکم خواهد کرد.

▪ ابر نه تنها سبب نمی‌شود انسان‌ها خورشید را فراموش کنند، بلکه توجه آنها را به خورشید بیشتر می‌کند؛ غیبت نیز باعث فراموش شدن آرمان نمی‌‌گردد.

▪ هیچ‌گاه ابر یک دفعه از روی خورشید کنار نمی‌رود؛ بلکه خروج خورشید از پشت ابر، تدریجی است؛‌ ظهور امام زمان(عج) هم تدریجی است. ظهور صغری و ظهور کبری داریم؛ هر چه موانع بیشتر کنار روند؛ حضرت بیشتر جلوه می‌نماید؛ تا جایی که تمام رخ ظهور می‌کند.

▪ ابر و خورشید برای همیشه با هم نیستند و سرانجام ابر از مقابل خورشید کنار می‌رود؛ روزی غیبت امام زمان(عج) تمام می‌شود و او خواهد آمد.

▪ هوای ابری، غمگین است و دل انسان می‌گیرد؛ به ویژه دل غریب‌ها و بی‌کس‌ها. هوای ابری، عشق‌ساز است. هوای ابری، عاشق‌کش است و عشق را شعله‌ور می‌کند؛ غیبت امام زمان(عج) نیز همچون هوای ابری، عشق‌ساز و حیران‌کننده عشاق است.

▪ خورشید در پشت ابر، خودش مقصر نیست و شرایط، ابر را بر روی خورشید آورده، امام زمان هم در غیبتش مقصر نیست و اعمال ما باعث غیبت وجود حضرت شده؛ «فما یحبسنا عنهم الا ما یتصل بنا مما نکرهه؛۴ ما را از مردم حبس نکرده، مگر انجام کارهای ناشایستی که از آنان به ما می‌رسد‌».

تا اینجا شباهت‌هایی بود که به ذهن می‌رسد؛ ولی مهم‌ترین شباهت نکته دیگری است که متن روایت نیز بدان تصریح می‌نماید و آن نکته شباهت هیجدهم است.

▪ مهم‌ترین دلیل شباهت حضرت مهدی (عج) به خورشیدی که ابر آن را پوشانده، این است که خورشید، سبب حیات در کره زمین است؛ حتی اگر پشت ابر باشد یا شب باشد.

امام زمان(عج) واسطه فیض بین خدا و عالم امکان است؛ «این السبب المتصل بین الارض و السماء». او به اذن خداوند، باعث حیات بشری، حیوانی و نباتی و جمادی شده، او پناه جهانیان در همه بلیات است و به واسطه آن حضرت، باران می‌بارد و رحمت رحمانی خداوند، بر همه جهان گسترده می‌شود و اگر او نبود، زمین، برکات خود را حبس می‌کرد و امکان حیات در جهان ممکن نبود؛ همان گونه که اگر خورشید نبود؛ زندگی در این کره خاکی محال می‌شد.

این مسئله، مهم‌ترین دلیل است و به نظر می‌رسد که روایت مذکور، مستقیماً به آن تصریح می‌کند که به آن واسطه فیض گفته می‌شود.

علیرضا مستشاری

پی نوشت:

۱. مجلسی بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۵.

۲. انفال، آیه ۳۳.

۳. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۲، ذیل حدیث ۸.

۴. همان، ج ۵۳، ص ۱۷۶.