یکشنبه, ۳ تیر, ۱۴۰۳ / 23 June, 2024
چند نکته از عبید زاکانی
شخصی خانه ای اجاره کرده بود. تیرهای سقف بسیار صدا می کرد. به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد ولی پاسخ داد که چوب های سقف ذکر خداوند می کند، گفت نیک است اما می ترسم منجر به سجود شود.
□□□
اعرابی به حج رفت. در طواف دستارش بربودند، گفت؛ خدایا یکبار که به خانه تو آمدم فرمودی که دستارم بربودند. اگر یکبار دیگر مرا اینجا ببینی بفرمای تا دنده هایم بشکنند.
□□□
می گویند مردی نعلی پیدا کرد و به زنش گفت؛ خدا یک خر به ما داده. زنش گفت کجاست؟ مرد نعل را نشان داد و گفت این یک نعلش سه تا نعل و یک خر هم باقی مانده که بعدا خواهد داد.
□□□
دزدی در شب خانه فقیری می جست. فقیر از خواب بیدار شد، گفت ای مردک آنچه تو در تاریکی می جویی ما در روز روشن می جوییم و نمی یابیم.
□□□
شخصی تیری به مرغی انداخت، خطا کرد. رفیقش گفت احسنت. تیرانداز برآشفت که به من ریشخند می کنی. گفت نه، می گویم احسنت اما به مرغ.
□□□
شخصی با دوستی گفت که مرا چشم درد می کند، تدبیر چه باشد؟ گفت؛ مرا پارسال دندان درد می کرد برکندم.
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف انتخابات ایران علیرضا زاکانی مناظره انتخاباتی مناظره پزشکیان
تهران هواشناسی قوه قضاییه قتل دستگیری کلاهبرداری پلیس وزارت بهداشت سلامت سیل آموزش و پرورش سازمان هواشناسی
بانک مرکزی خودرو ایران خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو سهام عدالت بازار خودرو قیمت سکه حقوق بازنشستگان یارانه بازار سرمایه
عید غدیر تلویزیون سینمای ایران سینما مجید قناد فیلم رسانه ملی کنسرت تخت جمشید سریال کتاب تئاتر
دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی روسیه اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه لبنان حزب الله لبنان چین اوکراین یمن
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس لیگ برتر سپاهان کریستیانو رونالدو جواد نکونام نقل و انتقالات لیگ برتر والیبال
هوش مصنوعی وزیر ارتباطات ناسا اینستاگرام فیبرنوری اپل دانش بنیان سامسونگ وزارت ارتباطات ماهواره
واکسن کرونا کاهش وزن بارداری خواب انسولین گرمازدگی دیابت قلب قهوه ماهی اضطراب